سعید تبریزی :
هم اکنون ما شاهد گستردهترین اعتراضات مردمی در عراق و لبنان هستیم.
- بیش از یک و نیم ملیون نفر از مردم لبنان، نه تنها در بیروت، بلکه از نبطیه تا بعلبک و تریپولی به خیابانها سرازیر شدند و یک صدا خواهان تحقق حقوق خود میباشند.
- در عراق نیز، بخصوص در مناطق شیعه نشین که ظاهراً مناطق اصلی نفوذ احزاب طرفدار جمهوری اسلامی میباشند، میلیونها نفر به خیابانها آمدهاند و خواهان بر چیده شدن این نظم سیاسی و اقتصادی و اجتماعی شده اند. به غیر از بغداد، در نجف و کربلا و ناصریه و بصره و… مردم به جان آمده شب و روز در خیابان مانده و علیرغم کشتار وحشیانه .. نه تنها عقب نشینی نکرده اند، بلکه هر روز بخشهای دیگری از مردم به این جنبش در خیابان می پیوندند.
هر چند ساختارهای این دو جامعه با یکدیگر متفاوت میباشند و روند های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در این دو جامعه را باید جداگانه مورد بررسی قرار داد، اما در شرایط کنونی و در هنگامه این خیزش های مردمی در این دو جامعه، شاهد فصل مشترک هایی در ریشه این اعتراضات و خواستههای این اعتراضات سیاسی در این دو جامعه می باشیم.
این فصل مشترک ها عبارتند از:
به رسمیت شناخته شدن حقوق شهروندی و احترام به کرامت انسانها
- هر دو این جوامع به دلایل مختلف که در این مطلب بطور مختصر به آن اشاره خواهم کرد، بصورت شرکت سهامی ادیان و اقوام اداره میشوند و احزاب متعلق به این ادیان و اقوام، قدرت دولتی و نظام سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را بین خود تقسیم کرده اند. حقوق شهروندان در این جوامع به لحاظ دوری و یا نزدیکی با یکی از احزاب و فرقه های درون این شرکت سهامی تعریف میشوند.
مشارکت در زندگی اجتماعی، کسب شغل و کار برای امرار معاش زندگی، دریافت تسهیلات بهداشتی، آموزشی و رفاهی و… همه به این امر گره میخورند که شهروند به چه میزان با فرقه مذهبی و قومی شریک در قدرت، رابطه دارد،
این تنها کافی نیست که باور های شهروند با باورهای فرقه حاکم همخوانی داشته باشد، به بیانی دیگر کافی نیست که شیعه بود و از حمایت احزاب شیعه در عراق و لبنان بهره مند شد،