جمهوری اسلامی چرا نوید افکاری را اعدام کرد

 

بهروز ریحانی :

خانم بهیه نامجو مادر نوید افکاری بعد از دو سال که توسط مسئولین قضایی و ارگان‌های امنیتی جمهوری اسلامی پاسکاری شد و فریادش به جایی نرسید روز ۳۰ اوت در یک پیام ویدئویی خطاب به افکار عمومی ایران و جهان گفت: «نوید یک پسر انسان و خیلی خوبی [بود]. نوید جونم، نوید همه‌ی عمرم است. یک ورزشکار، انسان به تمام معنا که فقط ورزش می‌کرد.‌ حاضرنبود که ما یک شلوار پاش کنیم. کارگری می‌کرد، به فقرا کمک می‌کرد. من به بیگناهی بچه‌ام ایمان دارم. این حکم ظالمانه [را] برای وحید، نوید  حبیب صادر کردند. آیا کسی هست که به داد من برسد؟ به من کمک کند. بعد از این همه سالی که بدبختی و زجری که خانواده کشیدند، ‌عاجزانه تقاضای کمک دارم. هرکسی که می‌تونه به ما کمک کند. یک دادگاه دروغین برای بچه‌های من برگزار کردند. این‌ها نگذاشتند هیچ دفاعی [از] خودشون بکنند.»‌

علیرغم درخواست ها و اعتراضات جهانی،‌ آخوندهای بیرحم و سنگدل طناب دار را برگردن یک ورزشکار و کارگری زحمتکش آویختند. ارگان‌های بین‌المللی حقوق بشری،‌ دولت‌های آمریکا،‌ کانادا، استرالیا، اروپایی،‌ آسیایی، کمیته‌ بین‌المللی المپیک، فدارسیون‌های بین‌‌المللی ورزشی، دولتمردان و مسئولین دولتی سرشناس در جهان، از جمهوری اسلامی و سران آن خواستند که نوید افکاری را اعدام نکنند. علیرغم همه‌ی این خواسته‌ها و اعتراضات، مسئولان نظام پی عواقب یک چنین اعدام جنایتکارانه‌ای را به تن مالیدند و یک جوان بیگناه را به صرف معترض بودن به دار آویختند. آیا سران جمهوری اسلامی و در رأس‌شان خامنه‌ای نمی‌‌دانستند که با اعدام نوید افکاری هرچه بیشتر مورد نفرت جهانیان قرار خواهند گرفت؟‌

آیا امثال جواد ظریف و حسن روحانی نمی‌دانستند که محاکمه‌ی ناعادلانه و پوشالی یک انسان بیگناه و اعدام بیرحمانه‌ی او  این واقعیت را در ذهن مردم دنیا حک خواهد کرد که نظامشان کوچکترین ارزشی برای حقوق بین‌‌المللی و محاکمات عادلانه قائل نیست؟‌

آیا دستگاه دیپلماسی نظام،‌ مسئولین سیاسی، نمایندگان مجلس آخوندی، سران قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی به عواقب اعدام نوید افکاری در سطح بین‌‌المللی و در خارج از کشور آگاه نبودند؟‌

با وجود این که در بیش از ۴۰ سال حکومت آخوند‌ها بر ایران، هزاران انسان مظلوم، آزادیخواه و معترض تیرباران و حلق‌آویز شده‌اند، اما به جرأت می‌توان گفت هیچ گاه در سطح جهانی و با این حجم از گستردگی ، سران نظام مورد اعتراض قرار نگرفته بودند. بدون تردید ولی فقیه نظام و مسئولین دستگاه سیاسی و دیپلماسی جمهوری اسلامی می‌دانستند که با اعدام نوید افکاری چه بسا ممکن است مورد تحریم‌های ورزشی ، هنری و سیاسی قرار گیرند.

اما چرا با این همه نوید افکاری را اعدام کردند؟ آن‌ها به خوبی می‌دانستند که نوید یک انسان معترض بیگناه می‌باشد. چرا با وجود آگاهی به این این که اعدام یک جوان ورزشکار و زحمتکش آن‌ها را یکبار دیگر در کانون توجه جهانیان قرار خواهد داد، به رسوایی جهانی تن دادند؟‌

جواب این سوالات را نه در سطح‌ بین‌المللی و خارج از کشور بلکه باید در درون ایران و مردم آن دید. تهدید اصلی و محوری نظام آخوندی نه در خارج بلکه در ایران و مردم ایران هستند. وقتی در کمتر از دو سال دو قیام سراسری سراپای جمهوری اسلامی را به لرزه در می‌آورد،‌ وقتی ارکان نظام را با وجود انواع و اقسام ارگان های سرکوب در سراشیب سقوط و مورد تهدید قرار می‌دهد،‌ آخوندها با شم ضد انسانی‌شان به خوبی می‌دانند که برای جلوگیری و عقب‌انداختن سرنگونی باید سرکوب در داخل را چسبید. باید در درون ایران ایجاد رعب و وحشت کرد. با اعدام نوید افکاری سران نظام می‌خواهند به مردم ایران بگویند، ببینید اعتراضات جهانی، درخواست‌های بین‌المللی از سوی دولت‌ها، ارگان‌های جهانی ورزشی، هنری،‌ سیاسی و … هیچ تأثیری ندارد و ما ( نظام) دستگیر می‌کنیم، حبس و شکنجه می‌‌کنیم و در کمال خونسردی اعدام می‌‌کنیم. پس ای مردم ایران،‌ اعتراض و درخواست موقوف و معترض نظام ما نباشید.

اگر ما سران نظام و ارگان‌های سرکوبمان شب و روز دزدی و غارت می‌کنیم،‌ دختر و پسرها، پیر و جوان را روزانه به بند می‌‌کشیم،‌ دار و درفش در شهر‌های ایران برپا می‌کنیم، شما مردم نباید جیک بزنید. اعتراضات و تظاهرات‌ بیفایده است و ما با وجود تمام محکومیت‌های بین‌المللی باز هم شکنجه و اعدام می‌کنیم. جمهوری اسلامی با اعدام نوید افکاری می‌خواهد در داخل کشور بذر ناامیدی و یأس بکارد.

اما آخوند‌ها کور خوانده‌اند. اگر با ده‌ها هزار اعدام و صدها هزار حبس و زندان تا قبل از قیام سال ۹۶ که نوید افکاری را در ادامه آن دستگیر کردند، توانستند از خشم و خروش مردم ایران جلوگیری کنند، باز هم خواهند توانست. با هر اعدام جمهوری اسلامی یک گام دیگر به سقوط و سرنگونی نزدیک‌تر خواهد شد. چرا که عزم و اراده مردم ایران به ویژه جوانان را برای به زباله انداختن آن‌ها هرچه بیشتر صیقل خواهد داد. اعدام نوید افکاری بر خلاف تصور سران جمهوری اسلامی نه تنها امنیت‌شان را تأمین نمی‌کند بلکه یک بار دیگر نشان می‌دهد که هیچ راه حلی به جز سرنگونی تام و تمام برای این نظام اهریمنی متصور نیست. هرکس و هر جریانی که به دنبال اصلاح و بزک کردن این نظام باشد،‌ آب در آسیاب اعدام‌های هرچه بیشتر می‌ریزد و بنابر این از نظر مردم ایران همدست جنایتکاران نظام جمهوری اسلامی می‌باشد.

سران جمهوری اسلامی باید بدانند که اعدام نوید افکاری ،‌ عزم مادران ، پدران و فرزندان ایران زمین را برای به زیرکشیدن آنها صد برابر خواهد کرد. خانم شعله پاکروان مادر ریحانه جباری که چند سال پیش به دست همین جانیان اعدام شد در یک پیام ویدئویی خطاب به مادر داغدار نوید افکاری خانم بهیه نامجو به درستی گفت: «گریه نکن و به سینه نکوب. تو پهلوان به دنیا آوردی و اکنون باید پرچمدار دادخواهی فرزندت باشی». برای به محاکمه کشاندن سران ، عاملین و آمران کشتار و سرکوب مردم ایران و مجازات آنها یک لحظه نباید از پای نشست. آخوندها از اعتراضات ما، از یک تلفن،‌ ایمیل، توئیت و … اعتراضی مردم ایران وحشت دارند. اعدام نوید افکاری از وحشت سرنگونی بود و نه از قدرت نظام ننگین.