عباس رحمتی :
خامنه اي : “اولا درجامعه اسلامي بايد خون گريست حتا احتمالِ مثل بنده در او( من ) مطرح بشه (من را رهبر كنند) مسئله اشكال فني دارد”،(اين گفته ها در فيلم جديد لو رفته است )
هفتم دي ١٣٩٦ را بايد در تاريخ جنبشهاي ايران بي نظير دانست روزي که جنبش ملي ایران شكلي ديگري به خود گرفت ، ايرانيان دوباره جهان را از خواب بيدار كردند، ايرانيان به خشم آمده بعد از تظاهرات مشهد، همزمان در هشتاد شهر برعليه نظامي بپاخاستند كه ٤٠ سال است ايران را در اشغال خود در آورده است و آنچه كه خواسته اند برعليه ايران و ايراني انجام داده اند . نا گفته نماند نارضايتي هاي مردم ایران از چند ماه قبل در كوي و برزن ايران شروع شده بود. مردم ايران در جاي جاي ايران خصوصن تهران تظاهراتهاي متعددي برگذار كرده بودند ، معلمان باز نشسته و كارگران براي حقوق و معوقه هايشان ( كمبودها و پرداخت نشده هاي ماههاي قبل)تظاهراتهاي زيادي براه انداخته بودند، رژيم بجاي جواب به خواسته هاي كارگران مثل هميشه با آنها درگير شده بود.اين در گيريها توسط كارگران و خانواده هايشان در تهران و اراك بخاطر حقوقهاي عقب افتاده ومعوقه هايشان ماه ها ادامه داشت . كارگرانِ كارخانه ها و مالباختگان و فرهنگيان در تظاهرات هاي خود قسمتي از خواسته هاي خود را مطرح كرده بودند مالباختگان در چندين شهر تظاهراتهاي گسترده اي براه انداختند و در بعضي جاها شيشه هاي بانكهارا شكسته تا شايد جوابي از دولتمردان دروغگو و دزد بگيرند! کارگران کارخانه “آذراب “و کارگران کارخانه ماشين سازي “هپکو” روز سه‌شنبه ۲۸ شهریور٩٦ در دو حرکت جداگانه مسیرهای ارتباطی شهر اراک را بستند. کارگران “آذراب” جاده اراک ـ تهران را به طور کامل مسدود کرده بودند و کارگران هپکو در محل پل «شهید بختیارى» روى ریل راه آهن تجمع کرده بودند. خواست کارگران هر دو کارخانه دریافت دستمزد و مطالبات معوقه خود و داشتن امنیت شغلی بود.
یگان ویژه ضد شورش رژيم فاشيستي برای پراکندن کارگران آذراب و باز کردن جاده، به تیراندازی هوایی متوسل شد.
کارگران خواستار پرداخت شدن دستمزدها، برطرف شدن مساله بدهی‌های بیمه‌ای و بانکی کارخانه و از سرگیری فعالیت‌های خود هستند.حدود ۹۰۰ کارگر کارخانه هپکو از زمستان سال گذشته تاکنون مطالبات مزدی و بیمه‌ای خود را دریافت نکرده‌اند. مدیریت هپکو در تیر ماه کارگران خود را که ماه‌هاست دستمزد نگرفته‌اند به مرخصی اجباری فرستاد. آنها ، در ریل راه آهن تجمع و راه‌آهن را مسدود کردند و شعارهايي سر ميدادند: «زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی، جان فدا می‌کنیم در راه آزادگی ….»از طرفي،٠ تظاهرات مالباختگان از ماه ها قبل شروع شده بود و كلِ رژيم ، خصوصن دولت اعتدال را به چالش مي كشيدند . علاوه بر آن بيكاري پيش از ٦تا٧ ميليون از جوانان و فارغ التحصيلان و اعتياد و تن فروشي و فساد و دزدي و رانتخواري درادارات كل كشور ، خصوصن در نهادهاي رسمي رژيم مانند قوه قضائيه و سپاه پاسداران و… آتش زير خاكستري بود كه انتظار مي رفت هر لحظه شعله ور شود و خلاصه همان شد كه پيش بيني مي شد،آتشي كه در سراسر ايران به جان رژيم افتاده است پاياني ندارد، اين بار جنبش از جنس ديگري است و با جنبش سبز كاملا فرق دارد ، جنبش پابرهنه ها و گرسنگاني است كه آمارشان به گفته خود رژيم از بيست ميليون تجاوز ميكند.( ٥ ميليون خانوار نان آور ندارند) اين بار با نامِ عقيده و دين و مذهب و امت اسلامي و… نمي توانستند به حركت مردم پشت پا بزنند.اين بار اصلاح طلباني نبودن كه از خشم مردم جلوگيري كنند و آنها را به خانه ارجاع دهند. اين بار توطئه اي كه توسط دلواپسان نظام ولايي و رانتخواران آستان قدس رضوي در حال شكل گيري بود آتشي به جان نظام انداخت كه از كرده خود پشيمانشان كرد! دلواپسان قصد داشتند كه در مشهد تظاهراتي برعليه دولت دوازدهم ( اعتدال ) و گراني تخم مرغ و… راه اندازي كنند. آنها واقعيتهاي جامعه و فشار هاي بر مردم را به بازي گرفته بودند و با بازيهاي سياسي مي خواستن باصطلاح ” حسن فريدون (روحاني)” را ضربه بزنند ولي غافل از اين بودن كه از نگاه مردم كل نظام ولايي است كه زير سوال قرار دارد روحاني هم جزيي از اين رژيم محسوب ميشود، بخاطر همين بود كه بلافاصله بعد از جرقه اول آتش به جان كل نظام افتاد و شعارهاي “مرگ بر روحاني” بلافاصله تبديل به “مرگ بر خامنه اي “و “مرگ بر اصل ولايت فقيه ” شد و در لحظه به بيش از پنجاه شهر در سراسر ايران كشيده شد شعار هاي “نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران ” و “مي ميريم ايران را پس مي گيريم “از شعارهاي اصلي مردم بود كه در سراسر ايران طنين انداز شد! در مواردي حتا به حمايت از “رضا شاه” شعارهايي داده شد كه تاكنون در تظاهراتهاي گذشته شنيده نشده بود . “رضا شاه روحت شاد “و “اي شاه ايران برگرد به ايران “در مشهد و قم سر داده شد و شعار “آخوند انگليسي نمي خوايم” در قم نيز داده شد! فرق اين تظاهرات با جنبش سبز در اين بود كه خبر ي از شعارهاي اسلامي نبود حتا به حمايت از رهبران اصلاح طلبان كه در حصر قرار دارند شعاري داده نشد ! فرق ديگر اين جنبش ملي با گذشته در اين بود كه شركت كنندگان بيشتر از پابرهنه ها ، فقرا و از لايه هاي پايين جامعه بودند كه هر لحظه به صفوف تظاهر كنندگان مي پيوستند . حركتي مردمي كه ابتداء بخاطر گراني تخم مرغ و كمر شكن بودن قيمت بنزين ( ١٥٠٠تومان ) و اجناس ديگر بود مردم را نترس تر از گذشته كرده بود ، مردما اين بار به ميدان آمده بودن تا بگويند” بترسيد بترسيد ما همه با هم هستيم “ اين حركتها بسرعت به يك حركت بزرگ سياسي تبديل شد و شعار ها شكل كاملا سياسي بخود گرفت و خبر آن توسط مردم با تكنولوژي اينترنتي با سرعت نور به سراسر دنيا مخابره شد بخاطر همين بود كه كارشناسان سياسي همگان جنس اين جنبش ملي را از نوع ديگري تعبير كردند!
اين شعله هاي نارضايتي بود كه كم كم به شهرهاي بزرگ و كوچك ايران كشيده شد نارضايتي هايي كه ابتداء اقتصادي بود ولي با چشم بهم زدني ، سياسي سياسي تَر شد و مرگ بر ديكتاتوري و مرگ برخامنه اي در سراسر كشور طنين انداز شد! شهرهاي كوچك ” ايذه “قهدريجان” ملاير ، نهاوند ،تويسركان و درود …از اولين شهرهايي بودن كه اين بار خشم خود را نسبت به رژيم سركوبگر نشان دادند. سركوبگران اولين جنايت را در اين شهر آنجام دادند. ديگر مشخصه جنبش ملي بر خلاف جنبش سبز ، اين بود كه خشم مردم به جان آمده در كوتاه مدت به خشمي باور نكردني تبديل شد و در خيابانها خود رابخوبي نشان داد. درست است كه پاسداران و لباس شخصي هاي وزارت اطلاعات سپاه در ميان مردم نفوذ مي كرد تا با آتش زدن مراكز عمومي بتوانند دست بازتري در سركوب داشته باشند ، چون همگان ديدن كه آنها مردم را از خشونت ورزي منع ميكردن ولي با حضور بسيجيان و سپاه و حمله به مردم را به گردن مخالفان رژيم مي انداختند مزدوران رژيم تا آنجا پيش رفتن كه داخل پارگينگ هاي مردم مي شدن و ماشين هاي پارك شده را مورد تهاجم قرار ميدادند بعضي ها هم ،نمي توانستن نظاره گر سركوبگران در خيابانها باشند!
با اينكه رژيم ولايي سرعت اينترنت را كم كرد( طول باند را كم كردند) و مدتي حتا اينترنت را قطع كرده و تلگرام و واتساپ و حتا فيسبوك را فيلترينگ كرده و كلا تمامي باند ها رابستند با اين كار به تجارت ميليون ها نفر كه از طريق تلگرام نان مي خوردن آسيب رساندند و حتا خيلي از شركتها ورشكسته شدند،در اين ميان ، مردم توانستن فيلترينگ را دور بزنند و با اپليكيشن هايي كه از آمريكا و جاهاي ديگر بدستشان رسيده بود دو باره وارد شوند و براحتي به اطلاع رساني ادامه بدهند! چنين برخوردهايي باعث شد كه بر تعدادمخالفهاي رژيم افزوده شود وجه مشترك اين جنبش با جنبش سبز شايد تنها همين مورد باشد يعني همان كاري كه سالهاست انجام ميدهد اما اين جنبش خاموشي نخواهد داشت و اين سرمداران رژيم هستند که وحشت خود را هم از مردم و هم از اينترنيت سريعا اعلام كردند خاموش خواهند شد ؛ جنتی در جلسه هیئت رئیسه مجلس خبرگان گفت،: اگر فضای مجازی کنترل و مهار شده بود کار در کشور به وضع فعلی نمی‌رسید، این فضای مجازی بلا و مشکلی است که به جان ما افتاده است….آن اغتشاشات پیش آمد و تهدید هم کردند که در آینده ادامه پیدا می‌کند.
آخوند مکارم شیرازی نیز روز گذشته گفته بود: فضای مجازی بلایی فراگیر و ماری در آستین است.
فرق ديگر اين جنبش با جنبش سبز اين بود كه اينبار ترامپ رئيس جمهوري آمريكا و كنگره و شخصيتهاي سياسي آمريكا از جنبش ملي ايران حمايت كردند، تا جايي كه به مردم ايران قول داده شد كمكشان خواهد كرد ! آمريكايي ها حتا موفق شدن پرونده رژيم رادوباره به سازمان ملل ببرند و سعي كردن قطعنامه اي هم برعليه رژيم بگيرند آنهاموفق شدند كشورهاي اروپايي را همراه خود كنند. بهر حال ، اين خود سابقه رژيم را برملا مي كند. آغاز يك درگيري همه جانبه ای است که از هم اكنون شروع شده است. در اين رابطه خامنه اي هم گفته، اينها بي جواب نخواهد ماند! بايد گفت ترس مردم ريخته شده است و كار رژيم به جاهاي باريكتري كشانده خواهد شد.
٣- اين بار نيروهاي نظامي براى اولين بار مثل گذشته نگفتن؛ كه ما ميزينم و ميكشيم ولي باز خيلي ها را كشتن و ادامه ميدهند ولي لحن نيروهاي نظامي فرق ميكرد.
موضع اصلاح طلبان:
اين جنبش پابرهنه ها، سره را از ناسره جدا كرد و ماهيت گروه و جناحهايي را كه تا اين زمان ، نانِ دروغ و فريبشان را ميخوردند را رو كرد و دستشان براي مردمان خوش باور باز شد.
محمد خاتمي كه ابتداء مردم را اغتشاشگر مي ناميد حرف خود را پس گرفت و اعتراض را حق مردم دانست شايد هم فرصت را براي مرحله بعد فعاليت هايش و بيرون آمدن از شرايط كنوني ، مناسب ديده است . روحاني هم از دودوزه بازيهايش دست برنداشته است و يكي به نعل و يكي به ميخ ميزند كه سعي در آرام كردن اعتراضات دارد. اصلاح طلباني مانندسروش و عطاءالله مهاجراني ( وزير ارشاد خاتمي) اكبر گنجي و عبدي و.. . كه سعي مي كنند هميشه توجيه گر جنايات رژيم باشند هيچگاه نخواسته اند به خواست مردم احترام بگذارند چون ماهيت اين افراد از درونشانشان ريشه مي گيرد.” از کوزه همان تراود که در اوست” كدام عاقلي مي تواند اعتراض هشتاد شهر را همزمان با هم ببيند و باز اين گونه توجيگر نظام باشد؟افرادي مانند “محمد نوريزاد ” هم سوراخ دعا را گم كرده اند و هنوز به ماهيت نظام و عمق جنايات رژيم پي نبرده است كه اينچنين به اين جنبش پابرهنه ها براحتي توهين مي كند در حاليكه، ناظران بارها هشدار داده اند که اگر مشکل فقر در ایران که یک کشور تولید کننده نفت در جهان است، حل نشود، حاکمان ایران باید بزودی شاهد یک قیام عظیم مردمی از جانب گرسنگان که سالها است سرکوب شده‌اند و کسی به آنها توجهی نکرده است، باشند.
اصلاح طلبان در طول اين سالها بخوبي نشان داده اند هيچگاه نتوانسته اند و نمي توانند به خواسته هاي مردم جواب مثبت بدهند چون اين جناح با مواضع يك بام و دوهوايشان نمي توانند طرفداري از مردم پابرهنه طرفداري كنند اينها هيچگاه نمي توانند سرنگون طلب باشند در حاليكه مردم شعار هاي سرنگوني رژيم را ميدادند بازهم تحلیل های گذشته خود را تکرار می کردند. جمهوري اسلامي نمي خوايم نمي خوايم . اين جناح و لابي هايش نمي خواهند قبول كنند رژيم در تمام زمينه ها شكست خورده و آن كه باعث بقاي نظام شده است سركوب است و اگر سايه سياه سركوب را از سر مردم بردارند بهیک هفته نخواهد رسيد كه رژيم سرنگون خواهد شد
شرايط سقوط يك نظام سركوب:
پنج شرط براي سرنگوني يك رژيم ديكتاتور نياز است :
١-مسئله اقتصادي كه سالهاست رژيم را گرفتار كرده است اگر فروش نفت و گاز نبود زودتر از اینها شیرازه اش در رفته بود.
٢- مسئله نظامي است كه اگر وابستگي به روسيه و كمكهاي اروپايي نبود رژيم چنين وضعيت نداشت .
٣- اشباع شدن كشتار ، بدين معني كه رژيمي كه حدود ٤٠ سال با كشتار نتواند مردم را آرام كند مسلمن محكوم به شكست است بعد از اين كشتار هاي گسترده ،اين مردمند كه رژيم را تهديد ميكنند و آغاز عقب نشيني رژيم هاي سركوبگر است که چشم انداز هایش نمایان شده است .
نارضايتي مردم يكي از پارامترهاي سرنگوني است ، در شرايط كنوني وضعيت بد اقتصادي ، سركوب هاي گسترده و عدم آزادي ( حتا فردي ) هاي سياسي و پرداخت نكردن حقوق كارگران و معلمان و… شرايط خوبي را براي سرنگوني جمهوري اسلامي فراهم كرده است .
حمايت بين المللي از جنبش مردمي ، در اين مقطع ، خوشبختانه از حمايت كافي برخوردار است و احتمال گسترده تر شدن اين حمايت وجود دارد. فراموش نكنيد اگر حمايت غرب خصوصن آمريكا از خميني نبود انقلاب ٥٧ به ثمر نمي رسيد!
در جنبش ملي از پابرهنه ها و كارگران تا قشر متوسط جامعه حضور دارند ، بايد تلاش شود تا تمامي اقشار بطور گسترده براي سرنگوني رژيم فاسيستي مذهبي شركت كنند ، بايد از هم اكنون سركوبگراني كه به سوي مردم شليك مي كنند را شناسايي كرد . نوار لو رفته از جلسات اطلاعاتي هاي سپاه نشان ميدهد كه رژيم تا حقدر وحشت كرده است بايد با گوش كردن اين گونه نوارها پاتك هاي مربوط به آنرا پيدا كرد تا بتوانيم جلوي مسيرهايي را كه اطلاعاتي مي خواهند ببرند در كوتاه ترين مدت پی بگيريم . از طرفی بقول مردم آنقدر مشكل در كشور وجود دارد كه هيچ نهادي نمي تواند با قوی ترین اطلاعاتی ها هم اين مشكلات را حل كند. مشكلات اقنصادي رژيم را زودتر از مدت پيش بيني شده بر زمين خواهد زد. مطمئن باشيد با ادامه جنبش أرام رام به خواسته هاي مردم تن خواهند داد كه آنزمان ديگر دير است .
مایک پامپئو (مدیر سیا): مردم ایران این حکومت مذهبی واپس‌گرا را نمی‌خواهند و یقین دارم که شاهد ادامه قیام‌شان علیه این حکومت خواهیم بود. (در فیلمي با زیرنویس فارسی)
وی این اتهام را که سیا در براه انداختن موج وسیع اعتراض‌ها در ایران دست داشته رد کرد و گفت: مردم ایران خودشان دست به اعتراض زدند چون خواهان شکستن سلطه یک حکومت مذهبی هستند.
حدود ٤٠ سال است كه رژيم فاشيستي مذهبي مردم را با شيوه هاي مختلف در بند كشيده است و با كشتار هاي گسترده و سركوب هميشگي نتوانسته است اسلام و جمهوري اسلامي را به مردم تحميل كند ، سران رژيم بخوبي فهميده اند كه مردم نه حاكميت آخوند ها را مي خواهند و جمهوري اسلامي ساخته دست آنها را امروز مردم مي گويند جمهوري اسلامي نمي خوايم نمي خوايم و بخاطر همين است که باید ايران را از آنها پس گرفت . می گیریم مي گيریم ایران را پس می گیریم . .
