حافظ و اطرافیان پهلوی

 

تیمور خجسته :

آنقدر که اینها برای خاندان پهلوی سینه به تئور می چسبانند، خاندان پهلوی به فکر خودش نیست. پهلوی ها همیشه به فکر ایران و آینده آن بودند و هنوز هم هستند .  رضا پهلوی درست مانند پدر بزرگش به دنبال مدرن کردن ایران است. در هر قالبی که ممکن باشد. باز هم مثل پدر بزرگش . مگر رضاشاه  دو پایش را در یک کفش کرده بود که شاه شود و خاندان پهلوی درست کند که اینها حرف خاندان پهلوی از زبانشان نمی افتد . مشکل ظاهراً  بلای قحط الرجالی است که وجود دارد.  به شاهزاده هم باید گفت :

نوای بلبلت ای گل کجا پسند آید     که گوش هوش به مرغان هرزه گو داری “

.وگرنه آنقدرها هم قحطی آدم نیست!  هم او می‌تواند در سیلیکون ولی. ام آی تی و استنفورد و ……. دنبال  آدم‌های مدرنی بگردد که  در  عین مدرن بودن مثل آقای الله یار کنگرلو  معروف‌ترین شعر سعدی را به اسم حافظ عرضه نکنند, و بعدش نگویند که چه فرقی دارد. کسی که از  سعدی و حافظ  اینطور یاد می‌کند  صلاح نیست که  نزدیک به رضا پهلوی,  این امید ایرانیان باشد.گیرم که فیزیکدان باشد. کسی او را مجبور نکرده بود که از سعدی شاهد مثال بیاورد و بگوید به قول حافظ.  این اشتباه لفظی یا لپی یا از روی کم حافظه گی نبود.  نان خوردن به نرخ روز بود.  برای عده‌ای رجوع به حافظ مد شده و و می‌توان حدس زد که چرا  شده.   نمی‌دانند که اصلی‌ترین معنای حافظ دوستی,یعنی دوست داشتن صفا و بی‌ریایی. 

 حافظ خوانی, به نوعی یعنی  ادعای این  بی‌ریایی .گذشته از اینکه یک سیاستمدار  با حافظ چه کار می‌تواند داشته باشد,  چنین ارجاعات سستی گوینده‌اش را هر که باشد بی اعتبار می‌کند چه بماند  به سیاستمداری  که قرار است به اعتبار شاهزاده رضا پهلوی بیفزاید .  راستی آیا شاهزاده عزیز ما,  کلیله و دمنه ، این کتاب پادشاهان را خوانده است؟