حکایت کودتا و پپسی باز کردن شاهزاده و امیر طاهری برای خودشان .

مهرداد ایرانی :

کلیپی اینستاگرامی اخیرا بدستم رسید که مجموعه نظرهای افراد مختلفی رو در ارتباط با واقعه ۲۵ و ۲۸ مرداد سال ۳۲ را در فورمتی خاص منعکس میکرد . در این کلیپ مشخصا نظرات شاهزاده رضا پهلوی و پیر تبلیغ سلطنت اقای امیر طاهری ، جلب نظر میکرد . از زاویه دیگر  ، جناب دکتر عباس میلانی و اقای مجتبی واحدی  والبته مطالب اقای امیر احمدی هم شنیدنی بود . به باور من پرداختن به مبحث های کشدار بی فایده مثل حکایت ۲۸ مرداد بجز  نفاق پراکنی حاصلی ندارد ! یک طرف جریان معتقد است که این واقعه کودتای خارجی بوده و طرف دیگر انرا بمثابه رستاخیز ملی و فرمان عزل نخست وزیر که حق مسلم شاه است قلمداد مبکند  ! در طول ۴۴ سال کذشته این مباحث به کرار از طرفین مقابل شرح مبسوط داده شده ولی چنانچه که تا کنون دیدیم نتیجه ای از ان حاصل نشده و هیچکدام از طرفین مجاب نمیشوند . نکته قابل توجه در این است که پذیرفتن ادله هر کدام از طرفین کوچکترین تاثیر و کمکی به معضل فعلی مملکت و اپوزیسیون نکرده و مطلقا در جهت منافع و ماندگاری نظام پلید عمل میکند ! اما جا انداختن دل خوش کنک بعضی مواضع این بزرگان ، متاسفانه مسایلی را بدنبال خواهد داشت که پاسخ های لازم و عکس العمل مناسب را میطلبد ! به باور من این ناموران حتی اگر در مقابل پرسش مستقیم خبرنگاران و یا کوشندگان سیاسی قرار گیرند ، باید با درز گرفتن و دامن نزدن به این مطالب و گذر از ان و عنوان این که بحث در این مقوله ها کمکی بما نمیکند باید بسنده کنند . باز کردن اخیر این قوطی کرم از جانب شاهزاده و دامن زدن به ان از طرف جناب طاهری و طرح یکجانبه  ان از سمت شاه الله که بنحوی هم از طرف برخی از دوستان هم فربه شده ، به باور من محتاج پاسخ به یک سری مطالب است که من با بضاعت اندکم سعی میکنم به ان بپردازم .
  نخست حق منطقی شاهزاده است که از اعمال پدر و حواشی میراث سلطنت بزعم خود دفاع کند که خدمتی به جنبش ضد نظام پلید نیست ! لذا فرجی بر او نیست . همینطور ادله یک پا در هوای جناب امیر طاهری که ید طولایی در زمینه جا انداختن نظرات هوادار سلطنت طلبان دارند ! این قصه قدیمی خاکستری ، به هیچ وجه سیاه و یا سفید نیست و هر کدام از طرفین این قضیه حرفهای گفتنی قابل عرضه حتما دارند .  انچه این عزیزان مطرح کردند فقط بخشی از قضایاست ! رونمایی از دیگر پاره های واقعیات که توسط این حضرات پنهان شده و
حرفی از ان بمیان نمی اورند ، احتمالا برگرده دیگر بخشهای اپوزیسیون نظام پلید است . و اما اصل مطلب و

نظر من : ……….. 

    جناب طاهری در مورد تاریخچه و تعریف واژه کودتا شرحی مبسوط از نوع “ طاهری “  گونه ان ارايه دادند . ادله شاهزاده هم در مورد عدم وجود کودتا در واقعه ۲۸ مرداد که تکرار همان داستان دیرین بود که کودتا  “ فقط از پایین به بالا معنی میدهد “ و مختصری هم توضیح که در ارتباط با سنتهای سیاسی تعویض نخست وزیر در ایران دور میزد .
از واژه و پدیده کودتا تعریف مشخص ومعینی مثل فرمول ریاضی در واژه نامه سیاسی وجود ندارد . اگر از صد کوشنده سیاسی در اینمورد سئوال شود ، با صد تعریف متفاوت و احیانا با جزییات گهگاه متضاد روبرو خواهیم شد . مثال عینی ان تفاوت ها را میتوان بسادگی در توضیح پدیده کودتا ، از طرف شاهزاده و جناب امیر طاهری مشاهده کرد . نکته اصلی و اساسی واژه کودتا ، درک مطلب براندازی یک شخص و یاگروه و یا سیستم توسط شخص یا گروه  و یا سیستم دیگرست که در کلیه این تعاریف مشترک است . اخرین نمونه یک کودتا را میتوان کوشش برای انجام یک کودتای نافرجام در تاریخ ششم ژانویه سال ۲۰۲۰  در کشور امریکا دانست که شبیه هیچ نوع کودتایی تا کنون نبوده است . پلمیک های سیاسی علم کردن برخی جزییات  برای جا انداختن خط ارائه دهنده در نظر گاه مخاطب است ولا غیر . در ۶۸ سال تاریخ گذشته از واقعه ۲۸ مرداد همواره بعنوان یک کودتا یاد شده . داریوش همایون ، شخصیت با تجربه سیاسی و وزیر حکومت شاه و بنیانگذار حزب مشروطه پادشاهی خواه هم از این واقعه همواره بعنوان کودتا یاد کرده است ، داریوش همایون معتقد بود که شاه فقید هیچگاه نتوانست از اثرات این کودتا کمر راست کند ! علارقم همه تبلیغات پر هیاهوی نظام شاه در برسمیت شناختن  «رستاخیز ملی » ۲۸ مرداد ، ذهنیت عمومی طرفداران و حتی دست اندرکاران کودتا هم از این واقعه بعنوان کودتا یاد میکردند . از این رخداد در گزارش های مستند و تصویری کلیه بنگاههای خبری بین المللی از واژه “ کودتا “ استفاده شده . در مباحث تئوریک و تاریخی سیاسی بین المللی هم از این واقعه بعنوان از اولین کودتاهای موفق سازمان سیا بکرات نام برده شده است ! این یک تصویر کلی بومی و بین الملل از واقعه ۲۸ مرداد سال ۳۲ بود که بعنوان یک کودتای از دستاوردهای سازمان سیا و اینتلیجنت سرویس رسمیت یافت ولی شاهزاده گرامی و جناب طاهری عزیز و صد البته جماعت شاه الله بنا بر نیت جا انداختن نوعی خط سیاسی قرائت دیگری از این واقعه را عرضه میکنند . و حال بپردازم به بخشی از مسایل تکنیکی . شاهزاده و جناب امیر طاهری  و تعدادی از هموطنان با مدد گرفتن از مبحث “عرف سیاسی معمول “و « درک » از سوابق تاریخی مناسبات و نتیجه « قانونی » گرفتن در مبهمات و در عدم وجود نوعی لایحه قانونی براساس متن قانون اساسی بزعم خود و برخی از رجال پیشین نتایجی رو متصور و مدعی میشوند که اما و اگر های بسیار دارد . بیاییم این واقعه را نه بشکل کودتایی ان بلکه انگونه که این دوستان ارائه میدهند نگاه کنیم . بر اساس عرف سابق در نبود مجلس و دوران فترت ( این هم یکی از مبهمات این واقعه است . در تاریخ ۲۵ مرداد و صدور حکم عزل مصدق ، مجلس هنوز رسما تعطیل نشده بود . مصدق پس از رفراندم انحلال مجلس در تاریخ ۹ مرداد ۳۲ نامه ای به شاه نوشت و از وی تقاضای انحلال مجلس هفدهم رو کرد . انحلال مجلس هفدهم رسما تا ۹ روز بعد از شروع محاکمه مصدق یعنی روز ۲۶ ابان سال ۳۲ از طرف شاه صورت نپذیرفت . ) شاه تصمیم به خلع مصدق و اعطای مقام نخست وزیری برای سرلشگر زاهدی گرفت . در اینصورت در ساعات اداری مناسب ، فرمان عزل نخست وزیر بر اساس همان عرف ادعایی مطرح ، از طرف وزارت دربار به عمارت نخست وزیری ارسال و ابلاغ و تکلیف نخست وزیر هم روشن و مشخص میشد ! اما گرفتاری این موضوع  سابقه انست که مصدق نه به واسطه حکم عزل بلکه داوطلبانه در سال قبل بر اثر پافشاری شاه فقید برای تعیین وزیر جنگ استعفا داد که منجر به وقایع ۳۰ تیر و شورش مردم و فرمان نحست وزیری دوباره مصدق از طرف شاه شد . حال با هم نگاهی به انچه که اتفاق افتاد بیندازیم . صرفنظر از جزییات برنامه ریزی قبلی برای کودتا ، انچه که عملا اتفاق افتاد اینست که سرهنگ نصیری به اتفاق جیپ و تانک و زرهپوش ارتشی و تعدادی سرباز نیم شب با حکم عزل به خانه مصدق رفت و در انجا بازداشت شد ! اگر کودتا نبود چرا حکم عزل نخست وزیر نه در روز روشن و ساعات اداری و بر اساس «عرف معمول » و تمدن ، و بنا بر ضوابط ، از طرف ارگان مسئول یعنی وزارت دربار به عمارت نخست وزیری ابلاغ نشد ، بلکه در نیمه  شب توسط افسر و جیپ و زرهپوش و تانک  به خانه مصدق مراجعه میشود ؟ در چنین شرایط بسیار بحرانی مملکت ، خصوصا در هنگام معنی دار عزل مصدق و نصب نخست وزیر جدید ، شاه به اتفاق همسرش ثریا برای تعطیلات و استراحت به کلار دشت میروند ؟ حال باز با تصور به احتیاج مبرم شاه به استراحت در این شرایط اشفته با دستگیری سرهنگ نصیری در نیمه شب ۲۵ مرداد ( تو بخوان لو رفتن کودتای اول ) ، چرا سحرگاه ۲۵ مرداد ، شاه با داشتن مقام  پادشاهی به رامسر رفته و بزدلانه از مملکت خودش با هواپیمای شخصی فرار میکند ؟ چرا فرار ؟ چرا سرلشگر زاهدی پنهان میشود ؟ احتمالا حکایت چوب و گربه دزده است ! اگر داستان کودتا نبود و همه امور بر اساس قانون و « عرف معمول » انجام میگرفت ، شاه جوان با شهامت به تهران پرواز و با صلابت و با تکیه به قانون و حداقل پشتیبانی بخشی از مردم ، دولتمردان ، ارتش ، بازار ، روحانیت ، سرمایه داران ، سفارت انگلیس و امریکا خواستار رسیدگی قانونی به امور از جمله تعیین وضعیت رییس قوه مجریه و دولت میشد . ولی واقعیت چنین نبود . با لو رفتن و دستگیری و شانس اعتراف بعضی از سران و دست اندکاران کودتا و مشخص شدن نقش دول خارجی و همکاری شاه فقید در کودتا ، ممکن بود که او هم به جرم خیانت دستکیر و محکوم شود ! لذا فرار تنها راه ممکن و عاقلانه بنظر میرسید !

و اما نقش شاه در کودتا چه بود !؟ 

 بعد از ۶۸ سال هنوز اثری از اثار حکم عزل مصدق با امضاء شاه فقید در دست نیست ! بر سر این حکم چه امده کسی نمیداند ( گفته میشود مصدق انرا تا کرده در جیب خود گذاشت به باور من مصدق خود در پنهان کردن  این سند انگیزه و منافع سیاسی داشت ) باز پس گیری این حکم در طول دوران بازجویی بعنوان سند دولتی و نبودن یک کپی و یا حتی یک عکس از چنین سند مهمی هم خودش داستان ساز است . ولی خوشبختانه عکس سند فرمان اعطای نخست وزیری برای اقای سرلشگر زاهدی با امضاء شاه فقید وجود دارد . یک نگاه ساده به این سند حاکی از امضاء شاه در کاغذ سفید سر برگ دار دربار است . یعنی اینکه شاه امضاء خود را در کاغذ سفید تحویل کودتاچیان داده که هر مطلبی که میل دارند بروی ان بنویسند . نخست اینکه در ذکر تاریخ ، شاه ماه مرداد را مراداد نوشته ، نکته دوم در درج تاریخ دست برده شده . روز ۲۲ به ۲۳ با قلمی کلفتر تغییر پیدا کرده ! در دو سطر اول فرمان فاصله کلمات مناسب و مساویست ولی سطر سوم و چهارم این فاصله ها بمراتب کمتر شده  و نهایتا نوشته ها در انتهای سطر چهارم بسمت بالا ادامه پیدا کرده اند که از محل امضاء تجاوز نکند ! تکیه شاهزاده و اقای طاهری بروی «پروسه قانونی » روند فرمان عزل مصدق توسط شاه فقید است و
همانطور که اشاره شد مطلقا منکر عملیات کودتاست ! همکاری با اجانب جهت بر اندازی دولت قانونی که کل این روند را شکل میدهد و اساسا  خود این  عمل نهایتا خلاف قانونست که محمد رضا شاه فقید خود در ان جداً دخیل بوده .
نتیجه دولت کودتا ، شروع شکستن قسم محمد رضا شاه برای حفاظت از قانون اساسی و ابتدای راه طولانی شکستن های بی شمار قوانین ایران در طول عمر دیکتاتوری خشن اوست . مباحث جناب میلانی و واحدی هم کماکان اشکالات خود را دارد . بحث تکنیکی این گرامیان در میان انبوه مدارک موجود دال بر برنامه ریزی کودتای اول ۲۵ مرداد بعنوان عملیات چکمه دولت بریتانیا  و نقش اقای وودی هاوس و شکست ان و ادامه کودتا با همکاری و مدیریت سیا بعنوان عملیات اژاکس و نقش اقای کرمیت روزولت خصوصا با انتشار اسناد طبقه بندی شده امریکا بعد از شصت سال در سال ۲۰۱۷ و مشخص شدن طرح و برنامه و عملکرد سازمان سیا در کودتای ۲۸ مرداد ، ریختن اب پاکیست به ادله این دوستان لذا دلایل بیشتری  افزون به انچه که گفته شد  ضرورتی ندارد . مضحک ترین مبحث این کلیپ خزعبلات گوینده  مطالبی ( نام گوینده را نمیدانم ) در ارتباط به زیر فشار قرار دادن خانم مادلین البرایت وزیر امور خارجه دولت کلیتنون توسط ملیجک نظام ، اقای امیر احمدی و ادعاهایش برای اقرار به دخالت در کودتا و پوزش از مردم ایرانست که در باغ سبزی به اصلاح طلبان ایران نشان دهد ! این انیشتن چنین مینمایاند که وزیر امور خارجه کشور امریکا به دروغ و خدعه و ریا و نه بر اساس واقعیات ، مسئولیت نه هر دخالتی بلکه یک کودتا را به گردن مملکت خودش میگیرد که در باغ سبزی به اصلاح طلبان ایران نشان دهد . در این خصوص من جدلی  نخواهم کرد .
واقعه ۲۸ مرداد  یا کودتای اجانب است که بدست ایادی و مزدوران انها که شاه فقید هم در ان مداخله داشته در ایران صورت گرفته و یا بواقع “رستاخیز ملی “ مردم ایرانست ؟
ولی انچه   خرواری از مدارک نشان میدهد ،یکم  منبع مالی و برنامه ریزش سازمان اینتلیجنت سرویس انگلیس و سازمان سیا امریکا ، دوم مجریانش نظامیان و دولتمردان عوامل انگلیس و خود فروختگان به اجنبی ،سوم  مجریان شرکت کننده در ان ملکه اعتضادی و روسپیان و ( ببخشید از بی ادبی ) جاکش های شهر نو و لات و لوت و اراذل و اوباش و جاهل های میدان تره بار مثل رمضان یخی و طیب حاج رضائی و صد البته شعبون بی مخ ( جناب شعبان جعفری بعد ها ملقب به تاجبخش هم شد ) که از زندان مستقیما او را مرخص کرده و به بالای جیپ تظاهرات رستاخیر ملی بردند .
خلاصه شده وقایع ۲۵ تا ۲۸ مرداد سال ۳۲ ، کودتا یا رستاخیز ملی بر اساس شواهد و قرائن و سند و مدرک بخشی از ان مطالب بالاست . سخنرانی و ادعاهای شاهزاده در کتمان و بزک واقعیات و بافته های دل خشک کننده جناب طاهری برای سلطنت طلبان که بنظر میرسد پیشه دائمی ایشان است ، واقعیت های اتفاق افتاده گذشته را تغییر نمیدهد !
   من یک جمهوریخواه هستم و در هر رفراندومی به نظام جمهوری رای خواهم داد . باور من اسقرار نظام سکولار دمکراسی است . مناسبات جمهوری به شرط التزام به قوانین مدنی مصوبات منشور حقوق بشر و تمامیت ارضی و اسقلال ایران ، حداقلیست که بر سر ان من با دیکران چانه نمیزنم . ولی تیتر ، نام و نوع نظام برای من اولویتی ندارد . ماهیت نظام است که تعیین کننده است . کشور جمهوری ایران یا کشور پادشاهی ایران برای امثال من تفاوت ماهیتی اندک دارند . امثال من بسیارند ! من با کمال میل و اغوش باز دست هر ایرانی وطندوست که به این مبانی معتقد  و پایبند باشد بگرمی  میفشارم . من پشتیبان جدی مضمون  پیغام پیمان نوین شاهزاده رضا پهلوی هستم و او را مشروط تا وقتی که در این پیمان بماند حمایت  خواهم کرد . عرق شکست تلخ شورای ایرانیان به ریاست شاهزاده هنوز خشک نشده که از ان باید اموخت ! انتخاب مشاوران فکور و با تجربه و گزینش مواضع اصولی و پرهیز از مجادلات مسئله ساز غیر ضروری نظیر همین سخنرانی از دغدغه های شاهزاده باید باشد . رسالت شاهزاده جهت بوجود اوردن بستری برای ایجاد محیط همبستگی ایرانیان و هموار کردن راه برای تشکیل یک ائتلاف بزرگ و مستحکم ابراز مواضعی شبیه به این نوع سخنرانیهای کذب نیست . ۴۴ سال صرف وقت برای مباحث سرخود معطلی و مسئله ساز بدون فایده باید کافی باشد . قبل از باز کردن دهان باید بفکر ایران بود . پاینده ایران