حکومت دینی خلفای راشدین

 

احد قربانی دهناری :

 

در این مقاله می‌خوانید:

جستارگشایی. 1

خلافت ابوبکر (۱۱–۱۳هـ).. 2

خلافت عُمر (۱۳–۲۴هـ).. 3

خلافت عُثمان (۲۴–۳۵هـ). 3

خلافت علی (۳۵–۴۰هـ.).. 4

جستارگشایی

شریعت اسلامی به عنوان یک نظام حقوقی، بعد از قرن دوم هجری شکل گرفت، نه در زمان حیات حضرت محمد و نه حتی دوران فرمانروایی خلفای راشدین (خلفای هدایت شده). از همان دوران ابوبکر برداشتی متفاوت از شریعت اسلام، حتی بین خلفای راشدین وجود داشت. این حکومت‌ها تمامیت‌خواه و مذهبی بودند و هیچ‌ سازوکاری برای مشروعیت بخشیدن، یا سلب مشروعت و تحدید یا تعویض قدرت نداشتند، از اینرو سراسر تاریخ اسلام، تاریخ مسموم کردن‌ها، جنگ‌ها، قتل عام‌ها، اعدام‌ها و تکفیرها، غارت‌ها و مصادره‌ها است.

مسلمانان تبعیض‌های مختلفی را بنیان نهادند. اهل بیت و قریش بر دیگران برتری داشتند. مسلمانان عرب تبار بر موالی یعنی مسلمانان غیر عرب برتری داشتند. مسلمانان بر دیگر اهل کتاب برتری داشتند. مردان بر زنان برتری داشتند. برده‌داری در اسلام جایز است، و رهبران مذهبی صدر اسلام برده داشتند.

رهبران اسلام،  از همان آغاز پیدایش آن، در حرف معنوی و خداترس بودند ولی در عمل مادی و زرکیش. خلفای راشدین روش‌های گوناگون برای غارت مردم ابداع کردند. عمده‌ترین منابع در آمد آنها عبارت بود از: زکات، عُشور (یک دهم)، جزیه، خمس، الفی، خراج و غنیمت‌های جنگی.[1] خِراج مالیاتی بود که بر زمین‌هایی که مسلمانان با جنگ تصرف می‌کردند، می‌گرفتند. خلفای راشدین از تاجران «العشور» یا «یک‌دهم» نیز می‌گرفتند. غنیمت‌های جنگی یکی از منبع‌های اصلی درآمدهای خلفا بود.

سرداران اسلام چون طلحه و زبیر که در آغاز ثروتمند نبودند هنگام مرگ ده‌ها قنطار (کیسه چرمی پوست گاو) زر ناب به ارث گذاشتند.

حضرت محمد خود را نماینده خدا بر روی زمین نامید و کنترل کامل بر امور دینی، سیاسی و اقتصادی داشت. اما پس از وی، یگانگی دینی و سیاسی در جهان اسلام وجود نداشت، خلفا تنها جانشین سیاسی بودند و برای کسب قدرت سیاسی و اقتصادی همواره در جنگ بودند.

 

         گسترش قلمرو اسلام در زمان محمد،  ۱۱–۱ هـ

         گسترش قلمرو اسلام در زمان خلفای راشدین، ۴۰–۱۱ هـ

         گسترش قلمرو اسلام در زمان خلفای اموی، ۱۳۲–۴۱ هـ

خلافت ابوبکر (۱۱–۱۳هـ)

بعد از درگذشت حضرت محمد در حالی که علی هنوز از غسل و تکفین جسد حضرت محمد فارغ نشده بود عده‌ای در سقیفه بنی ساعده عده‌ای جمع و مشغول انتخاب خلیفه شدند .

جانشینی پیامبر از همان روز نخست، بسیار مناقشه برانگیز و خشونت‌بار بود. درگیری مدعیان جانشینی و  شورش قبایل عرب که به ماهیت وعده‌های دروغین مسلمانان پی برده بودند، شرایط سختی برای توده‌ها ایجاد کرد.

ابوبکر با خشونتی بی‌نظیر شروع کرد. مسلمانان همواره ادعای مادی نبودن و معنوی بودن دارند و وانمود می‌کنند برای رضای خدا کار می‌کنند ولی همواره و با سالوس در پی مادیات و نعمات این جهانی هستند. حضرت محمد در کشتار خیبر چنان ترسی ایجاد کرد که یهودیان روستای فدک را، روستایی جنوب خیبر که آب فراوان و مزارع و نخلستان‌های بسیار داشت، با همه دارایی خود از ترس به مسلمانان واگذار و از خانه و کاشانه خود آواره شدند. محمد این روستای پرنعمت را به دخترش فاطمه بخشید. زیرا هر غنیمتی که بدون جنگ و فقط با قدرت ترور مسلمانان بدست می‌آمد، صد در صد آن، به پیامبر تعلق داشت. البته، ابوبکر بعدها خالصه‌ی فدک را بازپس گرفت.

ویژگی حکومت ابوبکر خشونت بی‌نظیر و تاکید بسیار زیاد بر زکات بود. اعراب سعی کردند اشتباه خود را تصحیح کنند. مقاومت گسترده علیه اسلام شکل گرفت از برگشتن از اسلام تا امتناع از پرداخت زکات. ابوبکر در سال‌های ۱۱ تا ۱۳ هجری در جنگ‌های اِرتِداد یا جنگ‌های رِدّه (حُروبُ الرِّدّه) سرکوب خونباری کرد. در زرکیشی ابوبکر همین بس که ابن کثیر می‌نویسد که عمر به ابوبکر اعتراض کرد که چگونه برخلاف سنّت پیامبر با مردمی که بر یگانگی خدا و رسالت محمد شهادت داده‌اند، می‌جنگی؟ ابوبکر پاسخ داد: … به خدا سوگند با کسی که میان نماز و زکات تفاوت نهد، خواهم جنگید.[2] این نظر ابوبکر سالوس مسلمانان رابه روشنی آشکار می‌کند. برای آنها پرستش خدا با ثروت اندوزی یکی است. عده‌ای از رهبران مسلمان می‌گفتند محمد برای وصول زکات متوسل به زور نمی شد. عمر با نظر ابوبکر مخالف بود و حضرت علی در کارزار وصول زکات با جنگ شرکت نکرد.[3]

در دوران ابوبکر،  در جنگ اُلیس که به جنگ نهر الدم نیز مشهور است، خالد بن ولید با خدای نذر کرد که اگر خدا به وی اسیرانی داد، رودی از خون آن اسیران به راه بیندازد. از اینرو پس از پیروزی همه‌ی اسیران را گردن زد.

خلافت عُمر (۱۳–۲۴هـ)

در دوران حکومت خود، عمر قلمرو اسلامی را با خشونتی بی‌سابقه گسترش داد و همه سرزمین‌های تحت حکومت ساسانیان و دو سوم امپراتوری روم شرقی را غارت کرد.

در جبهه شام، ابوبکر پس از نبرد اجنادین و در خلال محاصره دمشق فوت کرد و عمر رهبری جهادگران مسلمان را به عهده گرفت. مسلمانان دمشق را با شرط پرداخت جزیه بدون نبرد تسخیر کردند در سال ۱۵ هـ، عمر اورشلیم را نیز تسخیر کرد.

در این دوران فقط آوازه ترور و خشونت مسلمانان برای تسلیم شدن مردم کافی بود. تیسفون، پایتخت ساسانیان، در سال ۱۶ هـ تسخیرشد و بعد از این ایرانیان قادر به مقاومت منسجم و جدی نشدند و تقریباً همه‌ی قلمروی ساسانی به دست مسلمانان افتاد.

ابن خلدون می‌نویسد که گفته‌اند که وقتی سعد بن ابی وقاص بر مدائن دست یافت در آنجا کتاب‌های بسیار دید. نامه به عمر بن خطاب نوشت و در باب این کتاب‌ها دستوری خواست. عمر در پاسخ نوشت که آن همه را به آب افکن که اگر آنچه در آن کتاب‌ها هست سبب راهنمایی است خداوند برای ما قرآن فرستاده است که از آن‌ها راهنماینده‌تر است و اگر در آن کتاب‌ها جز مایه گمراهی نیست خداوند ما را از شر آن‌ها در امان داشته است. ازین سبب آن همه کتاب‌ها را در آب یا آتش افکندند.[4]

عمر اداره سرزمین‌های تازه تصرف شده را بر عهده‌ی تسخیر‌کنندگانش می‌گذاشت، با این روش جهاد و کشورگشایی را تشویق می‌کرد.

عمر در سال ۲۳ هجری به دست برده‌ای به‌نام پیروز نهاوندی با ضربات خنجر، زخمی کشنده خورد.

خلافت عُثمان (۲۴–۳۵هـ)

عمر با جراحتی که دیده بود، در بستر مرگ قرار گرفت اما تمایلی به انتخاب جانشین پس از خود نداشت. وی شورایی را برای انتخاب خلیفه بعدی تعیین کرد. در نهایت علی و عثمان نامزدهای پایانی شدند. به نظر می‌رسد هم مردم قبیله‌های مختلف و هم شورای انتخاب خلیفه، نگران خشونت‌های علی بودند و عثمان را انتخاب کردند.

با درگذشت عمر سرزمین‌های تحت تصرف مسلمانان شروع به سرپیچی از قراردادهایی ناعادلانه‌ای که با مسلمانان با آنها بسته بودند، کردند. عثمان به سرعت سپاهیانش را به سوی آن‌ها فرستاد. بعضی از سرزمین‌های ایران شورش کردند و عثمان به ولید بن عقبه فرماندار کوفه و عبدالله بن عامر فرماندار بصره دستور تصرف دوباره آن‌ سرزمین‌ها را داد. اسکندریه نیز در سال ۲۵ هـ، پیمان خود با مسلمانان را شکست که عمرو عاص فرماندار مصر، دوباره آنجا را تصرف کرد.

از آنجایی که محمد نه سواد داشت و نه منشی، نسخه‌های گوناگونی از قرآن پدید آمد. عثمان با ترفندی همه‌ی نسخه‌ها را جمع کرد و یک نسخه را منتشر کرد. نسخه عثمان به خط عربی نخستین نوشته شده بود، که بدون علامت‌گذاری، نقطه و اعراب است. در سده‌های بعد با حدس و گمان ثبت حرکات، نقطه‌گذاری، تشدید، سکون و تعیین بین الف و همزه را به قرآن اضافه کردند.

عثمان حکومت نژادپرستانه محمد را به خویشاوندسالاری[5] ارتقا داد. او به نزدیکان و بستگانش منصب فرمانداری استان‌ها را داد. اعتراض‌ها و شکایت‌ها از ستم نزدیکانش شروع شد و ستم‌دیدگان خواستار برکناری آن‌ها شدند.

در سال‌های ۲۸ و ۳۰ هجری مسلمانان دو بار مجبور شدند استخر را فتح کنند. در بار دوم مقاومت مردم چندان با دلیری بود که جهادگران مسلمان را از خشم و کینه دیوانه کرد. نوشته‌اند که چون عبدالله بن عامر فاتح مزبور از پیمان شکستن مردم استخر آگاه شد و دانست که مردم بر ضد مسلمانان به شورش برخاستند و عامل وی را کشته‌اند «سوگند خورد که چندان بکشد از مردم استخر که خون براند. به استخر آمد و به جنگ بستد… و خون همگان مباح گردانید و چندان که می‌کشتند خون نمی‌رفت تا آب گرم بر خون می‌ریختند. پس برفت و عدد کشتگان که نام‌بردار بودند چهل هزار کشته بود، بیرون از مجهولان»[6]

در سال ۳۴ هـ مردم در برخی از شهرها علیه عثمان شوریدند و با کاروان حجی به مدینه آمدند و بدین روش شورش ضد عثمان آغاز شد. عثمان موفق شد رضایت آن‌ها را به‌دست آورد ولی گفته می‌شود وقتی آن‌ها به سرزمین‌هایشان بازمی‌گشتند به نامه‌رسان عثمان برخورد کردند، بعد از بازرسی او به نامه‌ای دست یافتند که در آن عثمان فرماندار مصر را به کشتن معترضان وقتی که به مصر رسیدند فرمان داده بود به همین دلیل معترضان به مدینه بازگشتند و دست به شورش ضد عثمان زدند.[7]

شورشیان خانه‌ی عثمان را محاصره کردند، عثمان چند روز در خانه‌اش محاصره بود و سرانجام معترضان به خانه‌ی عثمان حمله کردند، خانه او را آتش زند، سپس با شمشیر او را در تاریخ ۱۸ ذی‌الحجه سال ۳۵ هـ. کشتند.

خلافت علی (۳۵–۴۰هـ.)

پس از کشته‌شدن عثمان به دست شورشیان، بنی امیه از مدینه گریختند و کنترل شهر در دست معترضان قرار گرفت. آن‌ها از علی برای خلافت دعوت کردند و وی پس از چند روز مخالفت، نهایتاً این منصب را پذیرفت.

عایشه که از مخالفان عثمان پشتیبانی می‌کرد، پس از شنیدن خبر قتل عثمان و خلافت علی، در مکه به مخالفان علی، طلحه و زبیر، پیوست. طلحه و زبیر بیعت خود با علی شکسته و مسئولیت قتل عثمان را به گردن علی انداخته و از او خواستند که قاتلان را محاکمه کند. گفتگو بین آنها به نتیجه نرسید، جنگ جمل شروع شد. دلیل این نام‌گذاری این جنگ به جمل این بود که هنوز مسلمانان موفق نشدند قوانین ضدزن را پیاده کنند. عایشه سوار بر شتر (جمل) یکی از فرماندهان این جنگ بود. سپاه علی پیروز شد. عایشه در این جنگ آسیبی ندید، اما طلحه در میدان نبرد کشته شد و زبیر نیز پس از کناره‌گیری از نبرد تحت تعقیب قرار گرفت و به قتل رسید.

علی بعد از جنگ جمل، معاویه ابن ابی‌سفیان را برکنار کرد. معاویه به علی پیشنهاد کرد که حکومتش را به شرطی می‌پذیرد که در مقام خود باقی بماند و فرمانداری مصر را هم در دست بگیرد. چون علی این درخواست را نپذیرفت، معاویه به علی اعلام جنگ کرد و جنگ صفین شروع شد. پس از سه ماه جنگ، سپاهیان معاویه قرآن به سرنیزه‌ها آویختند و درخواست پایان جنگ کردند. علی مخالف پایان دادن به جنگ بود. اما اکثر فرماندهان و سپاهیانش مخالف ادامه جنگ بودند. علی به ناچار به حکمیت تن داد.

داوران، عمرو عاص و. ابوموسی اشعری در دو نوبت نشست داشتند و اعلام کردند که عثمان ناعادلانه کشته شده و معاویه حق خون‌خواهی او را دارد. آنها علی را عزل و خلافت معاویه را تأیید کردند. در عمل بعد از حکمیت قلمرو خلافت به دو قسمت یکی تحت نظر علی به مرکزیت کوفه و دیگر در دست معاویه به مرکزیت دمشق تقسیم شد.

تعدادی از خوارج تصمیم به قتل علی، معاویه و عمرو عاص به صورت هم‌زمان گرفتند تا به باور خود اسلام را از دست این سه تن که مسئول جنگ‌های داخلی بین مسلمانان بودند، خلاص کنند. آنها تنها موفق به کشتن علی شدند.[8]

خوارج برتری نژادی اعراب را قبول نداشتند. آنها لازم نمی‌دانستند که خلیفه از عرب و قریش باشد.[9]

حسن بن علی پس از پدر به خلافت (امامت از دیدگاه شیعیان) رسید؛ ولی پس از مدت کوتاهی قرارداد صلح با معاویه را پذیرفت و به سود معاویه از خلافت کناره‌گیری کرد. با پایان خلافت حسن بن علی و قرارداد صلح با معاویه، خلافت راشدین جای خود را به خلافت امویان داد.

۲۷ بهمن ۱۴۰۱ – ۱۵ فوریه ۲۰۲۳

[1]  Yusuf al-Qaradawi (1999). Monzer Kahf (transl.) King Abdulaziz University, Saudi Arabia. London: Dar al Taqwa. (Fiqh az-Zakat, Volume 1)

[2]  ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۱۱

[3] Madelung, Wilfred. 1997. The Succession to Muhammad. Cambridge: Cambridge University Press.

[4]  مقدمه ابن خلدون (۱۸۵۸). چاپ مصر. ص ۲۸۵.

[5]  Nepotism

[6]   فارسنامه ابن بلخی. به سعی و اهتمام و تصحیح گای لسترانج و رینولد الن نیکلسون. کمبریج ۱۹۲۱. اوقاف گیب. ص ۱۱۶

[7]  Madelung, Wilfred. 1997. The Succession to Muhammad. Cambridge: Cambridge University Press

[8] Veccia Vaglieri, L., “ʿAlī b. Abī Ṭālib”, in: Encyclopaedia of Islam, Second Edition, Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel, W.P. Heinrichs. Consulted online on 16 January 2023

[9]  برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به مدخل خوارج در:

Shorter encyclopaedia of Islam (1953). edited by H.A.R. Gibb and J.H. Kramers. Leiden: Brill.