خدای ادیان «توحیدی» از بشرش کمتر است

مژگان پورمحسن :

معمولأ وقتی فردی آگاه نسبت به موضوعی با دراختیار داشتن وقت کافی و امکانات لازم مطلبی را تا آخرین حد امکان توضیح میدهد، عده ای که به آن موضوع علاقمندند و خود نیز به دنبال فهم و درک آن بوده اند به فراخور ذهن و دوران خود مطالبی را درک می کنند. هر چه درآن  موضوع سطح علمی گوینده و نویسنده بالاتر و موضوع پیچیده ترو دانش شنوندگان عمیقتر باشد گوینده تخصصی ترصحبت می کند و بجز متخصصین در آن رشته ازآن بحثها عموم استفاده ای نمی برند. اگر بنا به تخصص خود بخصوص دررشته های پزشکی، داروسازی، ریاضیات، فیزیک، شیمی، ستاره شناسی و امثالهم در سمپوزیومهای آنها شرکت کرده باشید، میبینید و میشنوید مطالب، اصطلاحات، فرمولها و غیره ای را که خاص متخصصین آن رشته است و عموم مردم ازآنها اصلأ سردرنمی آورند و بهره ای نمی برند.

سالهاست که در غرب سنت آموزشی بسیار جالبی جا افتاده و آن آموزش به مردم و بصورت عام  ـ با هر درجه از تحصیلات و تجربه یا عدم آنها ـ اما علاقمند به دانستن بیشتردر موضوعی هر چند پیچیده وسنگین است. برای انجام اینکار استادان دانشگاهها و متخصصین و پژوهندگان عالی بکار گرفته شدند که می بایست پداگوژی جدیدی را پایه ریزی میکردند و از پوستهٔ قبلی درمی آمدند تا می توانستند به کاری چنین پر تضاد رو آورده و مثلا به آدمی مثل من و نا آشنا با پايه های لازم، موزیک موزارت، یا طب ابوعلی سینا، یا فلسفهٔ هگل، یا معماری رومی، یا تئوری زمان ، یا تاریخ ادیان توحیدی، یا هرسوژهٔ دیگر را دریک جلسهٔ دو ساعته و با حضور۳۰۰ تا ۵۰۰ نفر آدم های بسیار متفاوت فهم کنند.

طبیعی است که همهٔ استادان و راهنمایان به یک اندازه موفق نبوده و تمامی شرکت کنندگان هم بیک اندازه بهره نمی برند. پس انسان، این موجود محصور در کرهٔ خاکی که حد اکثر با چند دقیقه بی هوايی یا چند روز بی آبی یا چند هفته بی غذايی یا با ابتلا به ویروسی یا میکروبی ذره بینی از بین رفته و میمیرد و نه قادر است بطور طبیعی در آب زندگی کند نه در هوا بماند، بالاخره در نقاطی ازجهانش که کرهٔ زمین است موفق شده راههايی محترمانه و مؤدبانه برای انتقال دانسته هایش به جمع حاضر پیدا کند.

جمعی متشکل از زن و مرد و افراد بی هویت جنسی و یا با چند هویت جنسی، نو جوان و جوان و میانسال و مسن و پیر نودوچند ساله، با هرلباس و ظاهر، از لباس سرخپوستی گرفته تا ساری هندی و لباس کردی و عبایای مغربی تا کت و دامن شانل و کت و شلوار و کراوات وفکل و لباس ورزشی تا مایوی خانمها و لباسهای آفریقايی، سفید پوست و سیاه پوست و زرد پوست و سرخپوست و دیگر پوستان، با همهٔ ما بدون تحقیرو آزارو زورآزمايی وارد ارتباط مستقیم شود و از شکل وظاهروجنسیت و نژاد و قومیت و فرهنگ و سطح اجتماعی و پست و مقام حضار و از باطن و دانش فردی و میزان سواد و تحصیلات و باورها یا عدم باورهای دینی هر کدام ما بگذرد و در عین حال در پایان به سؤالاتمان همچنان مؤدبانه، مسئولانه ومتمدنانه پاسخ دهد. البته میتوانیم ما هم مؤدبانه و متمدنانه توضیح دهیم که با پاسخ ایشان درفلان مورد موافق نیستیم و علتش را بگويیم و پس از چنین جلسهٔ زیبايی در موفقیت نوع انسان درروابط انسانی برای استادان یا متخصصین و برگزارکنندگان و حضار همگی دست بزنیم و بحث و فهم را با اساتید یا دیگر شرکت کنندگان در داخل سالن یا بیرون ادامه دهیم. لابد که انسان تربیت پذیر است ومطمئنأ اگراین جمع ناهمگون درظاهر و باطن را در مقابل و محصور بین « مؤمنان به ادیان توحیدی » قرار می دادی پس از توهین و تحقیر، نوبت به تعزیرو قتل شرکت کنندگان می رسید. آخرآنها هم پداگوژی دارند و می گویند خدای بی همتایشان آنرا تبیین و تجویز کرده!!

بگفتهٔ این مؤمنان که دلشان با نور الهی روشن گشته، نه پیامبرمسئول است و نه رهپویان و ایمان آورندگان بلکه این « خود خدا» و  « طراح هستی» و « خداوند دانا به همهٔ امور » است که از چندین هزار سال پیش روش تربیتی خدايی را ابداع کرده ومسئول است. « آن ذات بی همتاست» که فرموده ونوشته است که « یا ایمان بیاربمن یا  از وسط به دو نیم شو و مثله و سنگسار شو توسط مقربانم دراین دنیا و شکنجه های میلیونها برابر اینها هم  درآن دنیا!

و بنده عرض میکنم که این خدا  مسلمأ « تنها و بی همتا » نیست که جهان خاکی را پرکرده از همتایانش: ببینید مؤمنین به «این خدا » همین امروزبا کودکان معصوم و بی پناه، دختران نوباوه و زنان، پسران نا بالغ و تازه بلوغ یافته، با زنان شریف و مردان غیور ما در کشورمان و همسایگانمان و دورترها چه می کنند. این « خدا» و این « ایمان» را باید نسل ما برای همیشه به گور تاریخ بسپرد تا « خدايی بی نیاز » را در یابد که « یکیست» و « عاشق مخلوقاتش » می باشد. « آن دانايی» که همهٔ آنچه ما میبینیم و نمی بینیم « از آن اوست» و به انسان یاد می دهد که برتری وجود ندارد.

مژگان پورمحسن
۲ اوت ۲۰۱۷