سیامک مهر (پورشجری) :
روز شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰، تلویزیون بیبیسی فارسی در اخبار ساعت شش عصر خود به وقت ایران، گزارشی از سیل استان کرمان پخش میکرد که در این لینک میتوان آن خبر را دوباره تماشا کرد. در این فیلم صحنههایی از سیل و تلاش مردم گرفتار برای نجات جان خود نمایش داده میشود. در دقیقۀ ۱۵ این ویدئو، دو کودک خردسال را میبینیم که توسط دیگران از هجوم سیلاب گرفته شده و به کنارهای امن منتقل میشوند. در انتهای تصویر بنایی شبیه بقعۀ امامزادهای نیز دیده میشود. در این وقت گزارشگر بیبیسی بلافاصله میگوید:” این لحظۀ نجات دو کودک خوش شانس از سیلاب کرمان است. این دو کودک هنگام گرفتار شدن در چنگ سیل، میلههای یک امامزاده را محکم گرفته بودند.” سپس مردی غریق را نشان میدهد که بر روی اتوموبیل وانت بار خود که در حال واژگون شدن است در میان سیل ایستاده است و صدای یکنفر شنیده میشود که یا خدا – یا خدا میکند. گزارشگر همزمان میگوید:” اما بخت با همه یار نبود. این مرد برای نجات جانش از جریان خروشان آب روی نیسان خود ایستاد، ولی نیسان را هم آب برد.”
ظاهراً قدرت و معجزۀ امامزاده از قدرت خدا بیشتر و مؤثرتر بوده است و مردمی هم که کودکان را نجات دادند لابد برگ چغندر بودند!
گفتنی است که همین صحنهها را تلویزیون جمهوری اسلامی – که علیالقاعده اگر صحبت از معجزۀ امامزادهای در کار بود میبایست با پیازداغ بیشتری تبلیغ کند – در بخش اخبار خود، بدون هیچ تعبیر و تفسیری، پخش کرد.
البته در این گفتار کوتاه، قصد نگارنده بر این نیست که مته به خشخاش بگذارد؛ اما نمیتوان از کنار تلاش برای خرافهپراکنی آنهم زمانیکه پای بنگاه خبری «دولت فخیمۀ بریتانیا» یعنی کشوری با سابقۀ چند قرن استعمار و استحمار و تجربه و تخصص در فرقهسازی و جعل دین و مذهب در میان است، به سادگی عبور کرد و خود را به نفهمی زد. حتی اگر امروز انگلستان را استعمارگر پیر و فرتوت رو به موتی بدانیم، به دلیل این حقیقت که ترک عادت موجب مرض است، گویا ناخواسته و بلااراده کِرم میریزد و رذالت به خرج میدهد.
همگان شنیدهاند که چگونه صاحب منصبی انگلیسی در هندوستان و در ملأ عام ماتحت گاوی را میبوسید، آنهم زمانیکه مردم جاهل فقط سر گاو را به نشانۀ تقدس میبوسیدند.
یا در همین تبریز خودمان به زمان قاجاریه، قنسول انگلیس برای طویلۀ گاوی که مردم نادان به کراماتش معتقد شده بودند، چلچراغ هدیه کرده بود.
از این فجایع مهمتر، زمانی است که جنبش بابیه ظاهر شد و برای چندمین بار در این سرزمین، یک روشنگر ایرانی از جنس مزدک به نام علی محمد شیرازی بپاخاست تا بساط خرافات شیعه را واژگون کند و شجاعانه کمر به فسخ و نسخ اسلام بست. اما همین سیاستهای استعماری انگلستان و تلاش ایادیاش، آنچنان واقعیت را دگرگون ساخت که از دل آن جنبش مترقی، دوباره فرقهای مذهبی و خرافیِ نوظهور با مشتی اعتقادات پست و پوچ و بی مغز به جان ایرانیان افتاد که قوزبالا قوز شد و تا همین امروز و همچنان از شرّ و شیطنت این دسیسهها، جامعۀ ما هزینههای سنگین متحمل میشود.
————————————————————————————————-
سیامک مهر (پورشجری)
siamakmehr1960@gmail.com
https://gozareshbekhakeiran.blogspot.com