در نگاه اول همگان صدراعظم آلمان را انسانی خوب و خواستار صلح و طرفدار حقوق بشر می پندارند،اما حقیقت امر این موضوعات نبوده و در سر مرکل مسائلی دیگر که هیچ ربطی به جنگ سوریه و ناامنی و جنگ زدگان است جایی نداشته و ندارد.

او در فکر این بود که ۱:جامعه پیر آلمان را که رشد منفی جمعیت را تهدید می کرد و زنگ خطر بزرگی برای آینده اقتصاد و صنعت بزرگترین و مهمترین کشور صنعتی اروپا محسوب می شد را با ورود مهاجران و جنگ زدگان که اکثرا نیروی جوان تشکیل می دادند را در آینده و با آموزش در بنگاههای اقتصادی وارد این عرصه نماید و این نیروی کار ارزان این تهدید را از آلمان دور نماید.۲:موردی دیگر که خانم صدر اعظم در پی آن بود می خواست خود را به عنوان نخستین و تنها صدراعظم آلمان در دنیا مطرح و جاودانه کند و بگوید من طرفدار حقوق بشر و حامی جنگ زدگان می باشم و توجه تمام نهادها و ارگانهای حقوق بشری را بخود جلب کند حال آن که در سرش نقشه های دیگری طراحی نموده است!۳:ایشان با آن مصاحبه جنجالی اش و تاختن به عربستان و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس و شماتت آن بخاطر عدم پذیرش جنگ زدگان بارها اعلام کرد که این کشورها هم مسلمان هستند و هم همزبان مردم جنگ زده سوری و از منابع مالی خوبی هم برخوردار هستند.دقیقا یک نوع یارگیری و تبلیغ دین مسیحیت در مقابل اسلام!!!!!

اما حال می پردازیم که نگاه موشکافانه به عمق ماجرا و هجوم بی در و پیکر مهاجران که غالبا مهاجران اقتصادی بوده اند و طبق قوانین مندرج در اکثر کشورهای اروپایی صلاحیت و حق پناهندگی به آنها تعلق نمی گیرد.از آغاز فرمان و حتی قبل از پیام مرکل تا کنون طبق اعلام منابع رسمی و غیر رسمی جمعیتی از حدود ۳۱کشور به اروپا سرازیر شده اند.

سوال بی پاسخ اینجاست که اکنون در یک جغرافیای محدود در خاورمیانه جنگ و ناامنی وجود دارد و مابقی این مهاجرنماها چطور و به چه دلیلی وارد اروپا شده اند؟!

مردم کشوری که سالها در ایران زندگی کرده اند بعد از آن به اروپا سرازیر شده اند و انواع اقسام بی احترامی را به ایرانی ها روا می دارند این در حالی است که سیاست و اجازه اقامت به مردم عادی جامعه ارتباطی ندارد،دولت ایران حتی با مردم جامعه خود برخورد مناسب ندارد و مهاجران کشور همسایه توقع نابجایی از مردم عادی جامعه دارند و در هرجامعه ایی هم افراد خوب و بد وجود داردکه شاید به برخی از این مهاجران احترام نگذاشته اند،مهاجرانی از لیبریا،غنا،سومالی،سودان،نیجریه ،تونس ،الجزایر مراکش که این سه کشور آخر۹۰درصد مهاجرانش بسیار خطرناک و منابع اصلی دزدی و قاچاق مواد مخدر در اروپا هستند!!اریتریا هم کشور دیگری است که غالب مهاجرانش تنها و بزرگترین دلیل مهاجرتشان اجباری شدن سربازی است!!!که جای سوال اینجاست تعداد کشورهایی که قانون اجباری خدمت در ارتش وجود دارد کم نمی باشد و اگر همه این بهانه را دلیل مهاجرت می دانستند اکنون اروپا جای سوزن انداختن نبود.سریلانکا،بنگلادش ،هندوستان و پاکستان هم در این آشفته بازار سهم دارند مغولستان را هم به این جمع افزود.در میان به گروهی از مردم کشورهای روسیه،ارمنستان، گرجستان ،اکراین،مقدونیه و صربستان از فرصت استفاده کردند و خود را به اروپای مرکزی و شمالی رسانده اند بدون آنکه هیچ کدام از قوانین پناهندگی را شامل بشوند،سوریه و عراق و ترکیه و ایران را هم به این لیست بلند بالا اضافه کنید.

بحث اصلی این نمی باشد که چه گروهی پناهنده محسوب می شوند و کدام گروه قوانین شامل حالشان نمی شود.بحث اصلی و مهم آن است بیش از ۷۵درصد این مهاجران که غیر قانونی وارد اروپا شده اند به حقوق اولیه و ابتدایی خود قانع نیستند و پرتوقع ،بی قانون و در بیشتر مواقع بخاطر دست یافتن به درآمدهای نامشروع به جرم و جنایت دست می زنند که این موارد یادشده می تواند نظم و انضباط و ثبات نسبی اروپا را در مرور زمان به سوی نابودی می کشاند و همه این مشکلات را باید متوجه تصمیم اشتباه و پر ایراد خانم صدراعظم دانست!!