دادگاه حمید نوریَ و داستان شهادت یک ساک

 

مختار شلالوند :

بعد از گذشت دو سال و اندی از بازداشت حمید نوری در استکهلم به دنبال از سرگیری دادگاه وی، سایت «میزان» وابسته به قوه قضائیه در هراس از موج رو به گسترش این محاکمه و بنا به عادت ثانوی خود با تبلیغات رقت بار و قلب وقایع دادگاه به پشتیبانی از«کارمند بازنشسته» خود برآمده که ظاهراً برای حل و فصل پاره ای از«مشکلات خانوادگی» به سوئد سفر کرده و تا نگویند به اتهام شرکت در قتل عمد و جنایت جنگی دستگیر شده، افاضه می کند: «درفرودگاه آرلاندا سوئد ربوده و به زندان انفرادی برده شده است»!

این آغاز پروپاگاندایی است که با جعل و دروغ پردازی بر آن است که اذهان عمومی را از متن دادگاه به حاشیه براند اما این دادگاه چنانکه تا کنون نشان داده بر خلاف تصور مخالفان تا کنون مستقل از تبلیغات آشکار ونهان ارتجاع غالب و مغلوب با دقت و جدیت تمام بدون کوچکترین توجهی به حاشیه سازان خارج از دادگاه به کارش ادامه می دهد.

حمید نوری که راه گریزی از برآیند این دادگاه ندارد، ناچار به همکاران قوه قضائیه اش دخیل بسته و با ارتکاب توهین به خانواده های قربانی و شعور مردم با دروغی تنفر برانگیز اسیر کشی ۶۷ را از اساس انکار می کند تا با عمل به «تکلیف شرعی» خود همچنان پامنبری تبلیغات جعلی عناصر قوه قضائیه باقی بماند که زعم خود سعی دارند پرونده را مخدوش جلوه دهند.

در همین راستا به مدارکی که در رابطه با قتل برادرم به دادگاه ارائه داده ام از جمله ساک وی و محتویات آن اشاره کرده، با تقلیل دادن آن فاجعه ملی، به «سیر زمانی» رسیدن ساک ایشان به دادگاه واکنش نشان داده!! و با جعل از زبان من چنین می گوید: مختار شلالوند یه ساک با خودش آورده میگه 16 روز ساک از ایران تو مسیر بودن و «کوه به کوه» تا به اینجا رسیده و نیز اضافه می کند: مگه مواد مخدر داری حمل می کنی؟ یعنی هر کس روی یه ساک اسم بنویسه  بیاره اینجا میگه برادر من کشته شده؟

در این جا حمید نوری تجاهل می کند و الا کیه که نداند واکنش جمهوری اسلامی به گونه سندی که جهت افشای تبهکاری های نظام باشد برخوردی بسا جدی تر از مواد مخدر می کند. البته قاتلان فکرش را هم نمی کردند که روزی این اسناد را که با دست خود و به قصد تحقیر بازماندگان به آنان می دهند در دادگاهی خارج از قلمرو اقتدار آنان فرصت یافته و زبان بگشایند و به آن جنایات شهادت دهند.

حمید نوری با همان منطق جعل و دروغ است که منکر وجود زندانی سیاسی می شود، که همیاری خود با هیئت مرگ درگوهر دشت را رد می کند، که گوئی درون «بندهای» آن زندان قدم نگذاشته است.

به حمید نوری باید گفت واقعیت این است که حمزه شلالوند درون زندانی که شما دادیارش بودید به قتل رسیده و ساک او را دفتر دادستانی زندان ها به ما تحویل داده مادر حمزه بیش از  ۲۵سال آن ساک را چون مردمک چشم نگه داشت،با آن مویه کرد، گریست و سرود:

اوین، ویران شی ستون هایت فرو ریزد/ صاف و هموار شوی. و این دادستان شقاوتی است که حمید نوری ها ناتوان از درک آن هستند.

آقای نوری این ساک سالهاست به عنوان نماد کشتار ۴۰۰۰ زندانی حکمدار در فاجعه ملی ۶۷ شناخته شده است، تصویر آن زمانی که هیچ کس دستگیری شما را تصور نمی کرد در آیین های بزرگداشت آن قتلعام به نمایش گذاشته شده.

البته حمید نوری بهتر است به این سئوال پاسخ گوید، که بعد از آن اسیر کشی، چه تعداد از این ساک ها را به همراه توهین و تهدید در برگزاری مراسم سوگواری به بازماندگان تحویل دادید؟ آقای حمید نوری کشتار ۴۰۰۰ زندانی را نمی توان به «مدتی که آن ساک در مسیر راه بوده » کاهش داد.

بر خلاف پسند شما، اکنون آن ساک جزء اسناد ارائه شده به این دادگاه محسوب می شود که به همراه کارهای دستی، دست نوشته ها، نامه های زندان و اسناد دیگر بخشی، از آرشیو اسناد ملی علیه آن کشتار شناخته میشود، مستنداتی که آن واقعه تاریخی را عینیت می بخشد.

بازماندگان و داغداران آن واقعه برآنند تا بساط شر را بر چینند، مستندات خود را برای جلوگیری از تبهکاری های مشابه آرشیو کنند تا نسلی دیگر از جمله خود حمید نوری ها قربانی آن نشوند.

یکم فوریه ۲۰۲۲