تلویزیون میهن

موسی حاتمیان :

دادگاه حمید نوری از آغاز تاکنون مورد توجه و بررسی های کارشناسان ایرانی، سوئدی و… از جنبه های گوناگون قرار گرفته است، و بررسی وضعیت آخرین جلسه دادگاه استکهلم نیز در سه‌شنبه ی گذشته و مصاحبه ی سعید بهبهانی با ایرج مصداقی بصورت کامل انجام گرفته است*۱ اما اگر تاریخ جنبش دادخواهی مردم میهنمان در چهاردهه ی گذشته، به پیش و پس از این تنها پیروزی درخشان جنبش دادخواهی تقسیم می شود، لازم است که دادگاه حمید نوری را از منظر جنگ کنونی، که تاریخ منطقه را به پیش و پس از آن تقسیم خواهد کرد، نیز مورد بازبینی قرار دهیم‌.

همانطور که در آخرین مقاله تأکید کرده بودم:

خامنه‌ای…ضمن رها کردن مردم فلسطین، تمامی تروریست های سیاسی – نظامی خودش(از امیرعبداللهیان تا محسن رضایی و…) را برای اظهار ندامت بخط کرده است، تا بر خلاف تمامی شعارها و عر و تیزهای هفته ها و سالیان گذشته ی جنگ، جنگ تا پیروزی، شلیک موشک ها و نابودی اسرائیل و…، در آمریکا و در تماس با دولت های منطقه و حتی در الجزیره و تمامی مصاحبه ها اعلام کنند، که ما هیچ نیروی نیابتی در منطقه نداریم، و هیچ دخالتی در حمله ی حماس به اسرائیل نداشته ایم…*۲

و امروز شاهد بودیم، که علیرغم تیزرهای تبلیغاتی جنگی هفته ی گذشته، شاه مهره ی تروریستی حزب‌الله ولایت هم موش زایید! و علت پخش مستقیم سخنرانی نصرالله در چهارراه پهلوی نیز فقط بدلیل این بود، که آنچه خامنه‌ای نمی توانست خودش بیان کند، توسط این مزدور مزدبگیرش بیان شود، که اگر ما وارد جنگ می شدیم، آمریکایی ها ایران را بمباران می کردند… و بقیه ی زیاده خوری هایش بی مایه بود! زیرا خامنه‌ای که همواره مدعی بوده، آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، حالا نمی تواند برای اندک مریدان جنایتکارش بگوید که نه تنها خودش، این آخرین قمار را غلط کرده، بلکه آمریکا و اسرائیل حالا اختاپوس ولایت و تمامی سران جنایتکار و تروریست هایش را به غلط کردن وادار کرده اند، و به همین دلیل همه را یکجا از دهان نصرالله فریاد زد!

کسانی که بنام شخصیت های به اصطلاح ایرانی در سوئد و اسکاندیناوی و اروپا و آمریکا، روزی بعنوان سخنگوی خود خوانده ایرانیان، خواستار مبادله ی حمید نوری با دکتر جلالی بودند، و حالا نیز طی هفته ی گذشته و دقیقاً در نقش حسن نصرالله و بعنوان تروریست های سیاسی حکومت فاشیسم اسلامی، با کشکول درویشی، بدنبال جمع آوری امضاء و فراخوان نه به جنگ و ترجمان فارسی سخنان امروز نصرالله بودند، که آمریکا می خواهد ایران را بمباران کند!

آیا این به اصطلاح شخصیت های سیاسی ساکن استکهلم، و… که این فراخوان خائنانه را امضاء کرده اند، نمی دانند که این کارشان خیانت آشکار و غیر قابل بخشش به مردم ایران است؟ و آیا شخصیت هایی که در طول روند دادگاه نوری، همچون رجوی و حسن نصرالله کنونی و تمام مدعیان چپی، بلندگوی خامنه‌ای شده بودند، واقعاً نمی دانستند، که کارشان خیانت به جنبش دادخواهی و مردم ایران است؟ *۳

همچنانکه در مقالات دو سال گذشته تأکید کرده بودم، فراتر از دانسته ها و نادانسته ها، و همچنین خواسته یا ناخواسته های آنها، دادگاه حمید نوری، همچون جنگ منطقه ای کنونی، بعنوان دو نقطه ثقل ایرانی و بین‌المللی، میدان بروز ناگزیر ماهیت های شخصیت ها، احزاب، گروه ها و تمامی افراد بوده و هست! و به همین دلیل از شروع دادگاه نوری، و تمامی فراخوان های رجوی بنام زندانیان سیاسی، یا فراخوان های چپی و…تا همین فراخوان نه به جنگ با حکومت اسلامی، دقیقاً یک منشأ، یک سمت و سو، و یک صدا را پژواک داده و می دهند: صدای حکومت قتل عام اسلامی اشغالگران حاکم بر ایران! و در حالیکه خامنه‌ای و حکومت وحشی اسلامی تنها می تواند، مانند امروز برای مردم ایران در زاهدان و خاش لشکر کشی کند، همچنانکه در سال و سالهای گذشته، ننگ و شرم بر فراخوان خیانتکارانه ی تمام کسانی که به عمد تلاش می کنند، با هیاهوی جنگ هراسی، و اسلام هراسی و… بر جنگ مداوم روزمره ی چهاردهه ی گذشته بین مردم ایران و حکومت اسلامی اشغالگران سرپوش بگذارند!

حالا نگاهی دوباره به صحنه ی واقعی می اندازیم:

حمید نوری با پرچم فلسطین و تمامی عر و تیزهای نیری، محمدی، رئیسی، و علیرغم تمامی ولخرجی های ولایت در بخدمت گرفتن و استخدام وکیل وزیر و… در انتظار عقوبت جنایات، عنان از کف داده و در قامت تروریست های حماسی خامنه‌ای چهره ی کریه تجاوز و جنایت و قتل عام اسلامی را در دادگاه به نمایش می گذارد!

در حالیکه امروز خیابان الرشید غزه به کنترل کامل ارتش اسرائیل در آمده، و ارتباط شمال غزه با جنوب این شهر قطع شده، و موفقيت ارتش اسرائيل در محاصره شهر غزه، راه هرگونه كمك تسليحاتي به تروريستهاي حماس در داخل شهر غزه را بسته، اکنون ارتش اسرائیل تک تک تروریست های حماس را به دام می اندازد، و خبری از موشک های حاج قاسم و حسن نصرالله نیست، و حاج نصرالله نیز چیزی جز همان عرو تیزهای حاج حمید نوری را عرضه نکرد، و تمام این جنایتکاران حالا مانند سپاه و سرداران و سران حکومت جانیان، نوبت خویش را انتظار می کشند، به هیچ خنده ای!*۴

تمامی شخصیت ها، گروه های سیاسی، رسانه های فارسی و…که در دو سال گذشته از هیچ تلاشی بر علیه پیروزی جنبش دادخواهی مردم میهنمان در دادگاه حمید نوری دریغ نکردند، و بسیاری همچون خودشان، این همه خیانت، همدستی آشکار با جانیان و… را به رقابت یا حسادت یا…تعبیر و تفسیر می کردند و می کردیم، حالا می توانند با چشمها، ز حيرت اين صبح قتل عام نابه جاي، از قتل عام زندانیان سیاسی و جوانان ایران، تا قتل عام جوانان کنسرت اسرائیل، در چشم هاي كوردلي تان، سويي به جاي اگر مانده ست آن قدر*۴، ببینند، که اصلاً بحث اصلی این نبوده و نیست، که بانی دستگیری نوری، ایرج و حمید و مختار و حسین بوده یا نبوده اند، حمزه شلالوند حلق آویز گوهردشتی بوده یا اوینی، و صدها دعوای حیدر نعمتی رجوی و چپی…

بلکه حالا در این سرفصل تاریخی داخلی و منطقه ای و بین‌المللی، بایستی به این سوال اساسی پاسخگو باشیم که:

اگر در دو سال گذشته، از دادگاه حمید نوری بعنوان تنها دستاورد درخشان و فرصت واقعی جنبش دادخواهی مردم میهنمان، همچنانکه از شاهزاده رضا پهلوی بعنوان تنها فرصت واقعی گذار از این حکومت اسلامی، تمام عیار حمایت می کردند و می کردیم، در این سرفصل تاریخی داخلی، منطقه ای و جهانی، و در حالیکه اختاپوس ولایت و تمامی تروریست های ایرانی و منطقه ایش در گوشه ی رینگ گیر افتاده اند، آیا نمی توانستیم، بجای نمایش های خیابانی و مجازی دادگاه آبانی و دستگیری نیری آلمانی و…با استناد به همین حکم دادگاه نوری، پیگرد قضایی بین‌المللی دستگیری رئیسی و خامنه‌ای را فعال کنیم، و همزمان از پشتیبانی منطقه ای و جهانی برخوردار هم بشویم؟ پس از منظر دادگاه نوری در این طوفان مرگ آرمیتا های ایرانی و اسرائیلی و فلسطینی و منطقه ای و جهانی بایستی گفت:

نفرین به ما –

ما “مرگ را سرودی” کردیم

آیندگان !

بر ما مبخشایید.

هر یاد و یادبود از ما را

به گور بی نشان فراموشی بسپارید.

وزما،

اگر به یاد می آرید،

هرگز ، مگر به ننگ و به بیزاری ،

از ما به یاد میارید*۵