![](http://mihantv.com/wp-content/uploads/2017/04/akbar-karimi.jpg)
اکبر کریمیان :
مدتها بود که از فعالین سیاسی، مدنی و تحلیل گران این سوال را میپرسیدم که؛ “چرا برنده شدن ترامپ یا بایدن، شده سوال ما؟ اعتراضم این بود که با طرح این سوال، در ذهنها اینگونه تصوری را بوجود میآورد که زندگی و سرنوشت ما ایرانیان بستگی به آمدن این یا آن در آنسوی جهان دارد.
بله رویدادهای جهانی بر روی تمامی مردم جهان اثراتی دارد، در جایی بیشتر و در جای دیگر کمتر، اما نباید اراده مردم و تاثیر قهرمانانه آنان را دست کم گرفت یا انکارش کرد.
اما فعالان سیاسی، مدنی و تحلیل گرانی که بدنبال آزادی، دموکراسی و استقلال سیاسی کشورشان و کنار زدن “غبار” مهندسان شعبده باز جریانات سیاسی و اقتصادی جهان هستند، نمیتوانند تحولات کشورشان را منوط به سیاستهای دولتها و رهبران خارجی کنند.
آنچه در چند ماه اخیر مورد پرسش من واقع شده است، استقلال فکری و اتکای این فعالان و تحلیل گران سیاسی نسبت به مردم و استقرار دموکراسی پایدار در کشور بود. که متاسفانه حتی تا همین چند روز اخیر ، ترامپ را به عنوان ناجی مردم ایران معرفی میکردند. ناجی که با سیاسیات “امریکا اول” برای برتری جوئیهایش بهربرد و دموکراسی و قوانین بین المللی نخستنین قربانیان او شدند..
بحث من “خوب” یا “بد” بودن یک فرد نیست، بحث بر سر این نیست که چرا یک فرد را اینچنین مطرح میکنند. بحث من اعتراضی بود به آنان که با “خودباختگی”، مردم ایران را “سر کار گذاشته” بودند و بجای تقویت مبارزان و دفاع از قهرمانان مردم، سرابی را به انان نشان میدادند.
چرای این کار را، خودشان پاسخ خواهند داد، شاید با صداقت و یا در یک استنتاج “منطقی”، توجیه دیگری را بیان خواهند کرد. هر آنچه که کنند، دیگر نکته با ارزشی برای جستجو و پرسشگری درش نیست.
آنچه در این زمان پر تلاطم مهم است که از خود و دیگران بهتر است بپرسیم، این است که چگونه ملت بزرگ ایران برنده “جدال” بین المللی فرصت طلبان و واپسگرایان داخلی شوند.
حالا که رهبر سنای آمریکا، آقای مک کانل، پیروزی بایدن را تأیید کرد (1)، امیدوارم آن بخش از ایرانیان و دارندگان شبکه های اجتماعی، دیگر وارد این گونه بازی های تبلیغاتی نشوند. بازی خوردن یا بازی دادن مردم توسط آنان، در رقابتهای سیاسی دیگر کشورها، نه اینکه بنفع مبارزات مردم ایران نبوده، بلکه افکار عمومی مردم ایران را تا حد زیادی از مسیر مبارزه و اتکا به خود کم و منحرف میکند.
مبارزه ملت ایران با رژیم ضدانسانی و ضدملی جمهوری اسلامی، یک مبارزه واقعی است که میباید از دنیای مجازی خارج شده و بصورت جدی وارد دنیای واقعی شود.
اعدام روح الله زم، علاوه بر اینکه جای تاسف داشت و میباید اعدام او و هر اعدامی با هر شکل و دلیلی را نیز محکوم کرد، درسهای مهمی دیگری را نیز در برداشته. نخستین درس ان، این بود که “مبارزان مجازی”، به به گویان و نفرین گویانش، ارزش واقعی ندارند!
رهبر یکی از بزرگترین شبکه های مبارزات مجازی، ‘’آمدنیوز ‘’با بیش از یکی دو میلیون همراه، ربوده میشود و تمامی حقوق انسانیش از او دریغ میشود، نه در خارج و نه در داخل، تظاهراتی برگذارنمیشود و نه شمعی در جلو درب زندانش روشن میکنند.
حال چگونه میتوان انتظار آزادی سازی کشور را از “رهبران مجازی”، “مبارزان مجازی” و راه گشائی را از تحلیل گران کیلوئی و مفسران خبری را داشت؟
متاسفانه شاهد بودیم، خیل عظیمی که بیشترشان به یکی از گرایش های سیاسی خاصی تعلق داشتند، چگونه زم را عامل رژیم معرفی کرده و چنان در همان دنیای مجازی حقوق او را انگار و از آدمربایی سپاه و نیروهای امنیتی رژیم، در پوسته “حقش بود” خرسندی شان اعلام کردند! یا بخش دیگری از مبارزان “مجازی” در همان دنیای که ساخته اند، شیون و غوفا کردن و حالا نام و عکس او را بر سر در خانههای مجازی شان زده اند!
از تحلیل گران سیاسی که همچون “جادوگرانی که جام جهان نما در اختیار دارند”، هم نمیتوان چشم پوشی کرد. چقدر از جاسوس بودن این و آن گفتند و چقدر تحلیل های کیلویی به مردم فروختند!
مشکل از ماست! اگر نظر سیاسی به بلوغی رسیده بودایم، اینچنین بازیچه دست “مهندسان شعبده باز”، “مبارزان مجازی” و “تحلیل گران کیلوئی” قرار نمیگرفتیم.
البته در اینجا میباید بر این اصل تاکید کنم که هیچ فعال، رهبر و حتی مبارزه سیاسی نمیتواند صد در صد “صحیح” بگوید و ” درست” عمل کند. زنده یاد ‘زم ‘نیز از این قاعده خارج نبود، اما ‘زم’ واقعا مظلومانه ربوده شد، زندانی شد، شکنجه شد و اعدام هم شد. تک تک ما در حق ‘زم ‘و بسیار و بسیاران دیگر با خاموشی مان ظلم کرده ایم. تبهکاران نظام ضدانسانی و ضدملی حاکم بر ایران را به نوعی با همین خاموشی مان “تایید” کردیم!
حال این سوال را باید از خودمان بکنیم که؛ آیا این دو واقعه، داستان “زم” و “انتخابات امریکا”، میتواند به آندسته از فعالین سیاسی-مدنی مجازی این درس را بدهد که از پرخاشگری دست بردارند و پا را از دنیای مجازی بیرون نهند و با واقعیتعا زندگی و فعالیت شان را گره بزنند؟
به باور من، این دو واقعه، در محتوایش این توانمند سازی را دارد، اما انانی که میباید درس بگیرند آیا توان یادگیری از این دو واقعه را دارند؟ یا اگر دارند، آیا تمایل به یادگیری و زندگی در دنیای واقعی را دارند؟
متاسفانه، بعد از وقوع این دو حادثه، در نوشته ها و تحلیلهای آنان، من چیزی ندیدم که نشان دهد، انان درس گرفته اند و تمایل دارند با “واقعیت” زندگی کنند و در دنیای واقعی مبارز را پی بگیرند.
این درد آنان است و درمانش هم در دستان خودشان، درد من و شما در جدا ماندنمان از یکدیگر است. این درد را به هم پیوستن و همگرائی درمان است. همگرائی که به ائتلاف یا کنگره ملی بیانجامد و از آنجا نقشه راه “گذار از جمهوری اسلامی و رسیدن به بسترهای یک نظام دموکراتیک ملی” ترسیم شود.
به امید آزادی و رسیدن به یک دموکراسی پایدار در ایران عزیزمان
با مهر
۲۵ آذر ۱۳۹۹
1- https://reut.rs/3ml5Yd3
رهبر سنای ایالات متحده، مک کانل، پیروزی بایدن را تأیید و از شکست ترامپ ابراز تاسف کرد!
واشنگتن (رویترز) – میچ مک کانل ، رهبر اکثریت سنای آمریکا ، جمهوری خواه ، روز سه شنبه، پیروزی به جو بایدن رئیس جمهور منتخب دموکرات و کامالا هریس معاون رئیس جمهور منتخب را تبریک گفت و به سکوت طولانی مدت خود در مورد نتیجه رقابت های ریاست جمهوری پایان داد .
لینک ورود به کانال تلگرامی: