اسماعیل وفا یغمایی
خدا والده اش را که بانوی بسیار محترم و دوست داشتنیی بود،چه زنده و چه مرده غریق رحمت کند که بیاد من بوده ونگران از چند گفته و نوشته من و با اتکا به فرمایشات خانم رجوی تاکید کرده است «اسلام دموکراتیک است» و امثال من قصد نومید کردن و براندن افراد مبارز و مجاهد را داریم و نیز فارغ ازطلب رحمت برای والده، ، من لرها را بسیار دوست دارم ،
مردمانی روشن و ساده
هوشیار و شجاع و زیبا
که بوی کوه میدهند و ماه نیمه شب
ومرا بیاد دشتهای باز
و آفتاب روشن
و هوای پاکیزه میاندازند و…
بنابراین بپاس حرمت لرها سطری چند مینویسم
به جان لر بودنت که صفت خوب توست و انتخابی هم نبوده و حقیقی است و نه حقوقی، و به روان آریو برزن که امروز روز 12 اوت روز جانباختن اوست و [لرهای یاسوج خودرا فرزندان او میدانند]، این چه جنبشی است؟ و چه ایدئولوژیی ست؟ که با این همه طول و عرض و امکانات مالی و تشکیلاتی و مخارج میلیونی و اینهمه وکیل و وزیر و پارلمانتر و سمفونی بتهوون و غرش توپها وماشینهای چند متری نگران عرایض یک پارکابی است؟
از اعتقادات ساده مردم در زندگی شخصی و عاطفیشان بگذریم ، اما،بعنوان یک دستگاه سیاسی و عقیدتی حکومتی، در انواعش و اقسامش از زمان محمد رسول الله گرفته تا همین الان ، این اعتقاد از تجربه ذهنی و عینی من عبور کرده است که اسلام دموکراتیک نیست، مطلقا دموکراتیک نیست برادر لر! .
خدا الله و محمد و چهارده معصوم هم بیایند به دستهای بریده ابوالفضل قسم میخورم اسلام دموکراتیک نیست واززین العابدین بیمارتقاضا میکنم به آنها بفهماند که اسلام دموکراتیک نیست و دست از سر کچل ما بردارند که پدرمان در آمد ودیگر تجربه ای نمانده که بکنیم.
این خود الله است و کارکردهایش ! که کوچکترین اش این است که دائم یا تهدید میکند یا میخواهد ما را ببخشاید!این کتاب مقدس است با آیات مستدل و محکمش!این تاریخ اسلام است از آغاز تا خمینی و رجوی. و این دوزخی است که جرئت اندیشیدن به قساوت خدائی بیرحم و انسانسوز را از ما سلب کرده و این بهشتی است که مفهوم جاودانگی راتا حد وصال حور و نوشیدن و خوردن پائین آورده است و این هم کارنامه عقیدتی و سیاسی این دین. که در قله اش مفهوم بالا بلند خدا را که اینگونه من باورش دارم
خصم آزادی و شادی شعور
یار ظلمت دشمن یک ذره نور
دشمن آزادگی و زندگی
دوستداربردگان و بندگی
چیست پیغامش بجزفریاد بیم
زین خدا بایست خوردن حب جیم
دائما انگشت تهدیدش بلند
مستمرا در پی دستور و پند
دوزخ او صبح تا شب شعله ور
اندرو سوزند با هم خشک و تر
پایه های اقتدارش دوزخ است
گردن او با چنین دوزخ شخ است
چون پرستید این خدائی را که او
دوزخش زآغاز اندر های و هو؟
این خدای بد پک و بد پوز را؟
این خدای رذل آدمسوز را؟
شیخنائی هست او در آسمان
طول ریشش لیک قدرکهکشان
منظومه گربه نامه
شما هم اگر خود را دموکرات میدانی لطفا اجازه بفرما که من این اعتقاد را داشته باشم و به خدائی آبرومند پناه ببرم و بجای سیخ و میخ، با دلیل و برهان و شواهد تاریخی و اجتماعی نشان بده من اشتباه میکنم.به خدای تو سوگند که دوباره مسلمان خواهم شد.
در رابطه با تاریخ ایران خیالتان راحت باشد و شک نکنید که علیرغم مسلمان بودن مردم، تاریخ دارد وارد افق دیگری میشود و متاسفانه شما نمیفهمید و به لحاف پر شپش اجدادی دلخوش داشته اید، تا جائیکه به اعصاب تاریخی ایران و ملت ایران بر میگردد این ادعاهای غیر واقعی اسلام دموکراتیک دارد خودش را به عینه نشان میدهد حالا شما دنبال این جنازه به دلیل نداشتن و ناتوان بودن از ادراکی تازه،باز هم سینه بزنید و در پایه به همان دستاوردهای ملایان و بقال محله آویزان بمانید. تاکید میکنم با توجه به کارکردهای چند جانبه مقوله دین و مذهب ،اسلام بعنوان یک باور شخصی درست یا نادرست باز هم میماند اما اگر کسی فکر میکند در این برهه از تاریخ کسی پای دیگ آش اسلام دموکراتیک بعنوان ایدئولوژیی که حکومتی را رقم زندمنتظر آش است دارد اشتباه میکند.
باور کن که در این تند باد بیرحم نه تنها حاصل عمر هزاران چون من و امثال من برباد میرود بلکه حتی اگر خوب فکر کنی حاصل تلاشهای صادقانه امثال خود تو نیز در گذشته،تمام سالهای جوانی ات بر باد میرود و آیا این غمگینت نمی کند و نوشداروی یک زندگی« اپیکوری – خیامی» در حوالی هفتاد سالگی میتواند درمان درد برباد رفتن تلاشهای خود تو وامثال تو باشد؟. باور نمی کنی ولی من برای خود تو نیز اندوهگینم و آنچه امثال این پارکابی میکنند، نه بارز کردن آزردگیها و یا بقول شما نفرت شخصی و جیره و مواجب،بلکه در کشاکش درد و رنج و خشمی است که نظاره گر برباد دادن یک جنبش و رنج و خون دهها هزار شهید جانباخته به دست کسانی است که در دوستانه ترین حالت باید آنان را بیمار خواند و در فکر معالجه شان بود و نه چیز دیگر.
موفق باشی رفیق سابق لر و ایزد پاک یارت باد.
منبع:پژواک ایران