
همنشین بهار
خانمها و آقایان محترم، دوستان دانشور و فرهنگورز، سلام بر شما. سلامی پُر از گرما و امید. در بحث دولتمردان عصر رضاشاه، پیشتر، به اندیشهها، آرزوها و رنجهای سیدحسن تقیزاده، علیاکبر خان داور وتیمورتاش اشاره نمودهام. در این بخش به نصرتالله فیروز یکی از بازیگران صحنه سیاست در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی میپردازم. سرگذشت پرفراز و نشیب او که زمانی در لندن، کنار کاخ باکینگهام در رؤیای پادشاهی خود بسر میبُرد و بعد در کُنج زندان سمنان آرزوی مرگ میکرد- گوشهای از تاریخ معاصر میهن ما است. نصرتالله فیروز نامی آشنا در تاریخ ایران است چه به لحاظ دودمانی و چه از نقطه نظر شخصی و چه به جهت حوادثی که وی در رخ دادن آنها نقش آفرین بودهاست.