رقابت علی خامنه ای با آقا محمدخان قاجار

 

بهروز سورن :

گفته شده که آقامحمدخان قاجار آب را بر روی مردم کرمان بست و خیلی بی رحم بوده و پس از فتح کرمان دستور داده تا همه مردان شهر را کور کنند. همچنین فرمان داده بود که به همه زنان و دختران شهر تجاوز کنند. جمهوری اسلامی با حمایت از کودک همسری اینکار را می کند و زیر چتر فریبکارانه قوانین شرعی خود سالانه به هزاران دختر بچه توسط هواخواهانش تجاوز می کند. همین چند روزپیش آتش به اختیاران علی خامنه ای نیز دهها معترض کشاورز و جوانان و نوجوانان اصفهان را نابینا کردند. چنانچه در خیزش سراسری آبان 1398 همین جنایتکاران شلیک مستقیم به مغز معترضان خیابانی را در برنامه داشتند و صدها تن از آنان را درجا کشتند ولی در اصفهان اغلب به صورت آنها و از نزدیک شلیک کردند و بر اساس گزارشات تا کنونی قریب چهل نفر را با تفنگهای ساچمه ای کور کرده اند.

در میان مجروحین نوجوانان هم بوده اند و برخی از آنها چشم و یا چشمهای خود را از دست داده اند. نوجوان چهارده یا پانزده ساله در بیمارستان گریان داد میزده که: من چشمهایم را میخواهم! این جنایات تازگی ندارد. باب بکارگیری حداکثر خشونت را چندسال پیش شخص خامنه ای همانند رهبر جلادش خمینی علنی و رسانه ای کرد و برای سرکوب مردم دست مریدان خود را در کشتار معترضان باز گذاشت.او که از همبستگی سراسری مردم بشدت هراسان بود, با فرمان آتش به اختیار مجوز کشتار مردم معترض را به هواداران و مزدورانش داد.

قطعا شناسایی عوامل و آمران این جنایات خوب است و شبکه های اجتماعی بلافاصله تصاویر و محل سکونت و رده سازمانی آنها را در بسیج و سپاه اصفهان منتشر کردند اما تجربه بزرگتر این است که این کابوس وحشتناک تنها و تنها با سرنگونی این نظام پایان خواهد یافت. اینگونه میتوان تلاش برای خشونت زدایی از این جامعه فلاکت زده را آغاز کرد و به نهادینه کردن ارزشها و شان انسانی همت گماشت.

منابع مختلف خبری تعداد بازداشت شدگان را صدها اعلام کرده اند که قطعا سرنوشت بهتری در انتظار آنها نیست. نهادهای سرکوب و امنیتی اصفهان بازداشتگاهها و زندانهای مخفی و مخوف کم نداشته اند و بر اساس اطلاعات دریافتی مکانهای مخفی جدیدی در اختیار گرفته اند و هنوز هم دارند و تعدادی از دستگیر شدگان به این مکانها انتقال یافته اند. این در حالیست که تعدادی از مجروحان که ساچمه در بدنشان دارند از ترس بازداشت به درمانگاهها و بیمارستانها مراجعه نکرده اند.

مقامات رژیم در شهر اصفهان در هراس از قیام مردمی بسرعت اعلام کردند که طرحی کوتاه مدت و ضربتی در برنامه دارند و از این طریق تلاش کردند که ضمن پیشگیری از تداوم و گسترش اعتراضات برای سرکوب وحشیانه معترضان زمان بخرند. کاشف بعمل آمد که طرح ضربتی و کوتاه مدت نه تنها بلند مدت است ( سه ساله ) که از حیطه وعده و وعیدهای معمول نیز خارج و فریب مکارانه ای بیش نیست.حاکمیت با کشتار وحشیانه قیام سراسری ابانماه 98 تصور میکرد که خروش جنبش های مردمی را خاموش کرده است. اعتراضات اخیر در خوزستان, اصفهان و چهارمحال نشان داد که سرکوب گسترده نه تنها آتش اعتراضات را خاموش نمیکند بلکه به خشم عمومی و همبستگی فراتر آنها می افزاید.

امروزه جنبش های عمومی اغلب خصلت سراسری می یابند, همانند اعتراضات کشاورزان اصفهان انعکاس بین المللی در رسانه های مربوطه پیدا می کنند و همبستگی میان این جنبش ها گفتمانی قوی است. بعبارت دیگر بلوغ جنبشهای اجتماعی نتیجه مستقیم تجارب آنهاست. تجربه اعتراضات خوزستان و اصفهان نشان داد که اعتراضات کارگران و کشاورزان, معلمان و دانشجویان, بازنشستگان در بستری از پشتیبانی وسیع عمومی جریان می یابد. قطعا بلوغ این جنبش ها را در حرکات اعتراضی جای جای کشورمان شاهد هستیم. کشاورزان اصفهان با وعده و وعید مسئولان قانع نبودند. شعار تا آب نیاد به رودخونه برنمیگردیم به خونه دال بر این بود که تنها یک راه در پیش است و آنهم دستیابی فوری به مطالبه آنها که مستقیما با شعارهای رادیکالش ابعادی سیاسی در بر داشت. شعارهای ضدحکومتی از جمله مرگ بر دیکتاتور همه جا جاریست.

جمهوری اسلامی امروزه در برابر زنجیره ای از بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بین المللی قرار گرفته است که تنها با توسل به سرکوب وحشیانه میتواند انقلابی اجتماعی را به تاخیر بیاندازد. مقامات جمهوری اسلامی نیز این مهم را دریافته اند.فاز عقب نشینی رژیم در برابر خواستها و مطالبات مردم جنبشهای جاری در پیش است. آنها بخوبی دریافته اند که عقب نشینی در برابر این خواستها آغاز جنبش های روحیه یافته دیگر خواهد بود. این آغاز پایان این نظام است و از همینرو تلاش در بکارگیری تمامی ابزار کشتار و سرکوب این جنبش ها را دارند. این پایان نزدیک است. هیچکس بدنبال رای خود نمی گردد. جنبش های مسالمت آمیز و مدنی اشکالی بشدت سیاسی گرفته اند.

دیگه تمومه ماجرا!

1.12.2021