رهنمود پمپئو به شورای ملی مقاومت ایران

علی ناظر

از زمانی که بخاطرم می آید، نوشته ام که از آمریکا تنوری گرم نمی شود. خیلی ها، از جمله اعضای محترم شورای ملی مقاومت ایران، براین باور بوده و ظاهرا هستند که با حمایت از راهبرد دولت فاشیست ترامپ، و شرط بندی روی این خر لنگ، می توان پروسه سرنگونی را تسریع کرده، و خلق ستمدیده ایران را هرچه سریعتر از یوغ اندیشه ارتجاعی نظام اسلامی رها ساخت.

          حدود سه هفته پیش، پس از خروج آمریکا از «برجام» در نوشتار کوتاهی «خروج شیطان بزرگ» نوشتم: «… امید من این است که هرچه می نویسم غلط اندر غلط باشد؛ و آرزو می کنم که هر آنچه می نویسم تحلیل های بی پایه باشد، اما، اگر آنچه در بالا آمد بویی از واقعیت برده باشد، موضعگیری ترامپ، در بهترین شق، در راستای تضمین بقای جمهوری اسلامی، و در بدترین شق، آغازگر جنگی منطقه ای بسی بدتر از سوریه، خواهد بود.

          به نظر من، خروج ارباب بی مروت از برجام، نه تنها توانست «جام زهر» را به کام جمهوری اسلامی شیرین کند، بلکه برخلاف خط درست نه مماشات و نه جنگ، و تز «کس نخارد پشت من» عمل خواهد کرد. خلاصه کنم، از دیروز، جمهوری اسلامی دوباره برنده شد، و زحمات چندین ساله مردم و فرزندان خلق به عقب رانده شد.

          هر از چندگاه یکبار، جمهوری اسلامی با کمک جهانخواران، و تحت فریب های متفاوت (چند سال به نام جنگ تحمیلی، و چند سال به نام دفاع از مرزها علیه نفوذ داعش. سه سال به نام برجام، و حال چند سال به نام تقابل با برجام)، توانسته به عمر خود بیفزاید.

          دیروز، آقای مایک پمپئو، مصاحبه ای با صدای آمریکا داشته اند که شایان توجه تمام طیف های سیاسی، بخصوص سرنگونی طلبان است. ایشان در بخشی از مصاحبه در پاسخ به این سوال «…  نظرتان دربارهٔ گروه‌های اپوزیسیون ایرانی در آمریکا و اروپا چیست؟ از تلاش‌های آنها پشتیبانی می‌کنید؟

می فرمایند:

          «بله، البته تا وقتی که هدف‌شان با ما همراستا باشد. البته گاهی دیده‌ام که این موضوع در برخی از گروه‌های کوچکتر مشاهده نمی‌شود. اما تا وقتی که آنها به سوی یک هدف مشترک با ما پیش می‌روند، پاسخ مثبت است. ما نمی‌خواهیم که آنها از تغییر رژیم پشتیبانی کنند. ما می‌خواهیم که آنها به نمایندگی از جانب مردم عادی ایران کار کنند؛ مردمی که فقط سرشان به زندگی‌شان است، می‌خواهند بتوانند حجاب‌شان را بردارند،‌ کار کنند، کودکان‌شان را پرورش دهند، و مطابق میل‌شان عبادت کنند. این خواستهٔ مردم ایران است و اگر افراد فعال در خارج از کشور در راستای این هدف فعالیت کنند، ما از آن‌ها استقبال می‌کنیم…»

          بارها نوشته ام که با تز «کس نخارد پشت من» موافقم. به زبانی دیگر، دلبستن، حتی به اندازه یک اپسیلون، به این اجانب، نه تنها تاریخچه سرنگونی طلبانه شورای ملی مقاومت را در انظار عمومی به زیر سوال می برد، بلکه تمام انرژی محدود این شورا را هم بی ارزش می کند.

          مراودات دیپلماتیک و لابی دولت و وزرای دولت های کشورهای غربی و عربی پسندیده است، اما اگر کسی فکر می کند که از این اراذل اجنبی آبی گرم می شود، یا خودش را به کوچه علی چپ زده است، و یا اینکه می خواهد اذهان سرنگونی طلبان را منحرف کند.

          به نظر این قلم، زمان آن رسیده که مدیر مسوول سایت وزین «همبستگی ملی ایران»، به این نتیجهء غیرقابل کتمان برسد که نباید صفحات آن سایت را با نقل قول هایی از این حضرات (خیلی «شریف») سیاه کند. این اجانب امروز یک چیزی می گویند و روز بعد چیز دیگری قرقره می کنند. نباید به هیچ حرفی که اینها می نویسند و می گویند اعتماد کرد. آنها فقط یک هدف دارند حفظ منافع ملی کشورشان که طبیعتا با استثمار کشوهایی چون ایران ممکن می شود.

          عمیقاً متاسفم که نهاد سیاسی و با تجربه ای که بر روی «نه جنگ، نه مماشات» در راستای سرنگونی و نه «استحاله» استوار است، هنوز که هنوز است، نمی خواهد اذعان کند که اجنبی اجنبی است، و مرز سرنگونی طلب ایران دوست با اجنبی در یک کلام خلاصه می شود: سرنگونی طلب به دنبال منافع ملی خلق ستمدیده ایران است، و اجنبی نیست.

          5 خرداد 1397 – 26 می 2018