روابط ایران و روسیه در گذر تاریخ

 

همنشین بهار :

 اگر به تنظیم رابطه غیرقابل دفاع روس‌ها با ایرانیان اشاره می‌شود، به این معنی نیست که دیگران به ما ستم نکرده‌اند. اثباتِ شیء نفی ماعَدا نمی‌کند (بودن چیزی، دلیل نبودن چیز دیگر نیست). آنچه بر دولت ملی دکتر مصدق گذشت و آن مُردادِ گران در سال ۳۲، داستان کنسرسیوم و بسیاری گزاره‌های دیگر، در خاطره‌ جمعی مردم حضور دارد.
بماند که روسیه در امثال لیاخوف و اولیانف و پوتین خلاصه نمی‌شود. تورگنیف و داستایفسکی و ژرژ گاموف، گریگوری پرلمان و پوشکین و چخوف و بولگاکف، گوگول و تولستوی و شولوخف، باریس پاسترناک و شوستاکوویج و مندلیف هم روس بودند.
همچنین هزاران زن و مردی که در مبارزه با فاشیسم در لنینگراد جان باختند. 
 
خانم‌ها و آقایان محترم سلام بر شما. این مطلب به روابط ایران و روسیه از گذشته‌های دور تا کنون می‌پردازد و به شماری از مهم‌ترین گزاره‌ها، به صورت تیتر وار اشاره شده‌است.
از روزگار صفویان و ترکمانانِ آق قویونلو و نادرشاه افشار، تا دوره قاجار و پهلوی و زمانه پُرآشوبِ کنونی، روس‌ها[زمامداران]، به ایران چشم طمع دوخته‌اند. 
چرا طرح اینگونه مباحث ضروری است؟ چون شناخت وضع موجود از رهگذر شناخت زمان گذشته ممکن است. از ۱۵۲۱م (۹۰۰ خورشیدی) که سفیری از سوی شاه‌اسماعیل‌اول به مسکو اعزام شد، تا همین الآن، ایران از تغییر و تحولات روسیه متأثر شده‌است. سهمی از گسترش جغرافیایی آن کشور طی چهار قرن گذشته ناشی از جدایی آب و خاک ایران و ضمیمه‌کردن آنها به حدود روسیه بوده، ازاینرو برای مطالعهٔ تاریخ مناسبات ایران و روسیه باید از تاریخ روسیه و سیر تحولات این کشور نیز آگاه بود.
دو نکته برای اهل تمیز:
– اشاره به وقایع اتفاقیه در گذشته‌های دور، لزوماً به معنی تَسرّی‌دادنِ آن به حال و وضع امروز نیست.
– ایران را (مثل هر کشور دیگری) با حاکمان آن نباید این‌همانی کرد. 

ادامه مطلب