سیروس محسن وند :
بچه هايى كه در غرب بزرگ شده اند و از تعليمات خرسازانه ى اسلام در امان بوده اند، عقلشان خيلى خيلى زودتر از ماها كه زير سايه ى خايت الله ها بزرگ شده ايم رشد ميكند.
عقل آنها در اوايل دوران كودكى از نوابغ و بزرگانى چون آيت الله خمينى جلو ميزند. اگر وقتى پنج ساله هستند برايشان تعريف كنى كه يكى از بزرگترين نخبه هاى ايران در سده هاى اخير، يعنى آيت الله خمينى چه ايده هايى داشته، قاه قاه ميخندند و ميپرسند “مگه يارو تو مغزش پِهن داشته”.
يكى از همان بچه ها امروز از من پرسيد: بابا! روحانى از خامنه اى بهتره؟
يك كم فكر كردم. سرم را خاريدم. مطمئن نبودم چه جوابى بدهم.
گفتم كه آره. روحانى از خامنه اى بهتره ولى خامنه اى نميذاره روحانى كارشو انجام بده. خامنه اى نميذاره روحانى وضع مملكتو بهتر كنه.
يك نگاهى به من انداخت كه يعنى: بابا! ميدونستم عقلت بيشتر ازين نميرسه؛ تقصير خودت نيست. تو جمهورى اسلامى بزرگ شدى.
گفت: خُب چرا روحانى از جمهورى اسلامى در نميره؟
گفتم: يعنى چى كه در بره؟ كجا بره؟ زن و بچشو چيكار كنه؟
گفت: وقتيكه ميره يو اِن (سازمان ملل متحد)، ديگه برنگرده ايران. پناهنده بشه به آمريكا. اونجا تو تلويزيون تعريف كنه كه خامنه اى نميذاره مملكتو درست كنه. فكر كنم اينجورى تاثيرش بيشتر باشه تا اينكه تو ايران باشه برا اون كُسخلا كار كنه.
گفتم: آخه زن و بچشو ميگيرن ميندازن زندون.
گفت: فكر نميكنم. چونكه اونوقت آبروى جمهورى اسلامى ازينم كه رفته بيشتر ميره.
خواستم برايش يك چيزى را افشا كنم كه بفهمد عقل من آنجور كه فكر ميكند كم نيست. به اصطلاح “روشو كم كنم. همچين يه چيزى بگم كه زبونشو غلاف كنه”.
گفتم: ميدونستى كه ميگن روحانى پسر خودشو كشته؟
فكر ميكردم آنقدر شوكه بشود كه ديگر عقل خودش را به رخ من نكشد.
گفت: اينكه برا اونجور آدما نورماله. ازين بدترشم كردن و ميكنن.
گفتم: پاشو برو دوش بگير! داره وقت خواب ميشه.
