عبدالستار دوشوکی مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن :
امروز شنبه ٢٦ اسفند ١٤٠٢ با انتخاب وگان گتینگ (Vaughan Gething) بعنوان اولین سروزير (نخست وزیر) آفریقایی تبار کابینه ولز (Wales)صفحه کاملا متفاوت شطرنج رهبران سیاسی بریتانیا تکمیل شد. بریتانیا عمدتا متشکل از چهار بخش انگلستان, اسکاتلند, ایرلند شمالی, و ویلز می باشد. انگلستان (England) دولت ویژه خود را ندارد و توسط دولت مرکزی و دولت های محلی اداره می شود. اما سه منطقه خودمختار نیمه مستقل یعنی اسکاتلند, ایرلند شمالی, و ویلز دولت و نخست وزیر (که به آنها سروزیر می گویند) ویژه خود را دارند. در نتیجه اکنون به نوعی چهار “نخست وزیر” (یک نخست وزیر و سه “سر وزیر”) در بریتانیا وجود دارد.
نخست وزیر بریتانیا (ریشی سوناک) یک هندی تبار است. نخست وزیر (سروزیر) اسکاتلند حُمزه یوسف یک پاکستانی تبار است. نخست وزیر (سروزیر) ایرلند شمالی خانم میشل اونیل (Michelle O’Neill) است که یک جمهوریخواه و خواهان جدایی ایرلند شمالی از بریتانیا و پیوستن آن به جمهوری ایرلند است. وی معاون حزب شین فین وابسته به ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) می باشد. امروز با انتخاب وگان گتینگ بعنوان اولین سروزير (نخست وزیر) آفریقایی تبار کابینه ویلز هر چهار رئیس دولت های قسمت های مختلف بریتانیا انگلیسی تبار نیستند. یک هندی تبار, یک پاکستانی تبار, یک آفریقایی تبار, و یک استقلال طلب ایرلندی.در بریتانیا علاوه بر دولت ها, بیشتر امور محلی توسط شوراهای محلی (Council) اداره می شوند که تلفیقی هستند از آنچه که ما در ایران ادارات دولتی مثل فرمانداری و شهرداری و غیره در حد شهرستان می نامیم. در بریتانیا به این دولت های کوچک محلی, دولت محلی (Local Government) می نامند. در برخی از شهرهای کلان مثل لندن و منچستر علاوه بر شهردارهای محلی و منطقه ای, یک شهردار کلان دولت محلی نیز وجود دارد, که شهر لندن بعنوان پایتخت و بزرگترین شهر کشور نیز یک شهردار دارد که او هم پاکستانی الاصل است بنام صادق خان.
علت نوشتن این مطلب کوتاه علاوه بر اطلاع رسانی به هموطنان, اشاره به یک روز تاریخی در رخدادهای تاریخ بریتانیا است. بریتانیایی که رهبرانی انگلیسی (English) آن (عمدتا اشراف و آریستوکرات های مقرب دربار سلطنتی) زمانی بر شبه قاره هند و بخشی از آفریقا و ایرلند و نیمی از دنیا حکمرانی می کردند. امروز (شنبه) پنج مقام عالی رتبه دولتی (مرکزی و محلی) آن یا اصالتا از شبه قاره هند هستند و یا آفریقا و یا ایرلندی استقلال طلب. یعنی هر پنج مقام برتر اجرایی نه تنها “انگلیسی” نیستند, بلکه اصالتا از انگلستان و اسکاتلند و ویلز و طرفداران بریتانیا در ایرلند شمالی نیستند, که به باور بنده, حداقل در ظاهر کار, نقطه عطفی است در این برهه تلافی تاریخ استعماری بریتانیا و تاریخ معاصر دموکراتیک بریتانیا.
صدالبته هرگز قصد این نوشتار این نیست که بریتانیایی های غیر انگلیس, بریتانیا را تصرف کرده اند. نگارنده که بیش از چهل سال پیش به بریتانیا آمد, اولین مطلبی که خواندم از نویسنده مشهور جورج اورول بود که بیش از هشتاد سال پیش در سال ١٩٤١ گفته بود انگلستان (که آن موقع همه کاره بریتانیا بود) طبقاتی ترین کشور در زیر آفتاب (یا روی زمین) است. (“England is the most class-ridden country under the sun,” It is a land of snobbery and privilege, ruled largely by the old and sill”) سرزمین تفرعن و خودخواهی ها و “امتیازات طبقاتی” که مشتی پیر و احمق بر آن حکومت می کنند. البته شاید آن طبقه به اصطلاح “پیر و احمق” هنوز هم در پشت پرده حکومت می کنند. اما حداقل در روبروی پرده و در عیان, امروز صحنه کاملا متفاوت شده است و ای کاش جورج اورول زنده بود و می دید و شاید مطلبی بر گفته هشتاد سال پیش اضافه می کرد تا نمایی روشنتر از این جامعه و سیستم پیچیده و غامض آن ارائه می داد.