محمود مسائلی (مهجور) :
عید شد٫ طالع فرخنده خورشید کجاست گردش باد صبا ٫ تابش ناهید کجاست
بارلها چه شد این بوی بهار و دم صبح نغمه مرغ چمن٫ زمزمه عید کجاست
شرب جانانه می ٫ خاطره باده فروش رونق باده کشی ٫ ساغر جمشید کجاست
ترسم آخر نبرد جان به سلامت ز فراق بوی خوش رایحه یوسف امید کجاست
ناز شیرین دهنــی کـو ببـرد طاقت ما یا نشاند به لبم بوسه تاکید کجاست
آبرو می رودم دیده فروبند و بساز آبرو برد و جفا کرد و بخندید کجاست
گفتم آخر چه کند رند بد اقبال خراب تا نشیند به برم، طایر گلشید کجاست
پاسخم داد که بیهوده مرو بر در یار آن که همواره بلا دید و نرنجید کجاست
شرح مهجور پریشان توچه دانی ای دل بر فراز لحدم بیرق تایید کجاست
– آتاوا