این فشرده گزارشی است که “شرق دیلی” درباره سالمندان وکودکان سرراهی درایران منتشر کرده است.
کشورآخوند زده وثروتمند ایران اکنون با پدیده ای بنام سالمندان سرراهی درکنارکودکان سرراهی، روبروست. درمیان این سالمندان هستند افرادی که به دلیل بیماری های روانی و یا آلزایمررها شده اند، یا خانواده یا نزدیکانی ندارند که ازآنها نگهداری کنند. اکنون دیگرمانند گذشته پدربزرگها و مادربزرگها جایگاهی درخانوادهها ندارند وخانواده ها مانند گذشته نسبت به بزرگ ترهای احساس مسئولیت نمیکنند و همین است که روزبه روز برشمارسالمندانی که در گوشه خیابان رها شده اند افزوده می شود.
این وضع تنها شامل استان تهران نمی شود، بیشترسالمندانی که درمیان کارتن خواب ها، زیرپل ها، ترمینال ها و گوشه خیابانها شناسائی شده وجمع آوری می شوندنهایتا شاید 20 درصد اهل استان تهران باشند. بخش عمده آنها ازخارج از استان تهران به تهران رسیده اند.
درمیان آنان هزاران تن سالمند مجهولالهویه هستند وشمارآنها درحال افزایش است. سالمندان مجهولالهویه به افرادی گفته میشود که در گوشه وکنارشهر، مانند مبادی ورودی شهر، کنارترمینالها، امامزادهها، پارکها و… رها شدهاند و به دلایل مختلف هیچ اطلاعی ازهویتشان دردست نیست.
آماری ازکودکان سرراهی و کودکان خیابانی درایران رسما اعلام نمیشود، درحالیکه گفته می شود درسرشماری، آنها را به حساب آورده و بخشی از جمعیت ایران محسوب می شوند. کودکانی که محصول فقر، صیغه، ارتباط های جنسی و ناتوانی مالی و ممنوعیت کورتاژ و دهها دلیل دیگرند. بسیاری از آنها نیمه ایرانی و نیمه عرب و یا نیمه افغان اند. چه ارگانی برای آنها شناسنامه صادر می کند؟ همه آنها حسن و حسین و رقیه و زهرا و فاطمه و عباس و ابوالفضل و علی نامگذاری شده و به ثبت رسیده اند؟ وضع تحصیلی آنها چگونه است؟ کدام سرپناه را دارند؟ آیا خانواده هائی آنها را برای نگهداری تحویل می گیرند؟ اگر می گیرند با قبول چه شرایطی و از سوی کدام ارگان حکومتی به آنها تحویل داده می شوند؟ نوزاد فروشی و کودک فروشی از دل همه این سئوالات بیرون نیآمده و درحال گسترش در ایران نیست؟ راست است که برخی از این نوزادان و کودکان را به کشورهای اروپائی صادرمی کنند تا با تقبل هزینه انتقال آنها را تحویل بگیرند و بزرگ کنند و درحقیقت آنها را رسما بفروشند؟ آیا این کودکانی که به اروپا برده می شوند و درخانه اروپائی ها پذیرفته می شوند یا ازآنها سوء استفاده میشود؟ آیا واقعیت دارد که بسیاری ازکودکان بی سرپرست که کمیته امداد و نهادهای دیگرسرپرستی آنها را برعهده دارند، آنها را از 14 – 15 سالگی به ارگان های نظامی و بسیجی اعزام می کنند؟