مهدی اصلانی :
کهنه سیاستورز ورشکستهای که هماره با فی بازار سخن گفته، تنفر عمومی در حوزهی سیاست نسبت به وی و شخصیت غیرمحبوباش خارج از شماره است. سیاستورزی که دیگر به گونهای تراژیک شهوت طرح شدن به هر بها و بهانه سنجاق سینهاش است. چند سال پیش از مرگ سایه دوربین بهدست به منزلش در کلن میرود. القاب را بیآنکه بر معنایشان وقوف داشته باشد ودیعهی سیاستورزیاش میکند.
روزگاری با تئوریی شکستخوردهی راه رشد غیرسرمایهداری اولیانوفسکی میخواست از طریق امام خمینی به سوسیالیسم برسد و چه تملقها نثار مقتدایش خمینی نکرد. پیگیرترین. انقلابیترین و ترینها نثار قاتلترین کرد. هرکس میگفت بالای چشم بهشتی ابروست میشد عامل صهیونیسم و امپریالیسم. در دوران موج سبز با دومچبند سبز ظاهر میشد.
او نه سرخ بود، نه سبز و نه مشکی! او زرد است. زردِ زرد!.
حالا میگوید «سایه اعجاز قرن بود» از چه؟ چون او با اعجاز قرن عکس یادگاری گرفته.
و تنها هنر این یارفروش استفراغ قدت بوده