
احد قربانی دهناری :
سرگذشت عمر مونس یاغی، نمایشی روشن از قدرت دگرگونکنندهی دانش در زندگی فردی و در سرنوشت جمعی بشر است. او در ۹ فوریهٔ ۱۹۶۵، در خانوادهای از پناهندگان فلسطینی، در شهر اَمانِ اردن به دنیا آمد؛ در بستری که ناامنی، خانه بهدوشی و محرومیت، بخشی از تجربهی روزمرهی زندگی بود. عمر در ۱۵سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرد و دههها بعد، در سال ۲۰۲۱، تابعیت عربستان سعودی را نیز دریافت نمود. بدین ترتیب، او امروز دارای تابعیت اردنی، آمریکایی و سعودی است؛ هویتی چندلایه که بازتابی از زیست جهان معاصر و پیوند علم در فراتر رفتن از مرزهای ملی است.
عمر شیمیدانی برجسته است که بهویژه بهسبب پیشگامی در بنیانگذاری و توسعهٔ «شیمی رتیکولار»[i] و طراحی و گسترش چارچوبهای فلز-آلی یا موفها[ii] شهرتی جهانی یافته است. دستاوردهای او تأثیری ژرف بر شیمی، علم مواد، ذخیرهسازی انرژی، جذب گازها، و فناوریهای زیستمحیطی گذاشتهاند. به پاس این سهم بنیادین در پیشرفت علم، او در سال ۲۰۲۵ جایزهٔ نوبل شیمی را بهطور مشترک با ریچارد رابسون و سوسومو کیتاگاوا دریافت کرد.
عمر استاد شیمی و دارندهٔ «کرسی جیمز و نیلته ترتر»[iii] در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی است و همزمان بهعنوان پژوهشگر ارشد با آزمایشگاه ملی لارنس برکلی همکاری دارد. او مدیر مؤسس «مؤسسهٔ جهانی علوم برکلی» و عضو آکادمی ملی علوم ایالات متحده و «آکادمی علوم طبیعی لئوپلدینه آلمان»[iv] است. افزون بر این، در ژانویهٔ ۲۰۲۵، بهعنوان هفتمین رئیس «شورای جهانی فرهنگ»[v] —نهادی بینالمللی که به ترویج پیشرفتهای فرهنگی، علمی و انسانی در سراسر جهان میپردازد—منصوب شد.
مسیر زندگی عمر مونس یاغی، روایتی الهامبخش از پیوند کنجکاوی، پشتکار و آموزش علمی است؛ مسیری که از اردوگاههای پناهندگان فلسطینی در اردن آغاز شد و به عالیترین جایگاههای دانشگاهی و علمی در جهان رسید. دانش، زندگی او را دگرگون کرد و دانش او، امروز، بر زندگی میلیونها انسان و بر آیندهٔ فناوری و محیطزیست تأثیر میگذارد. در وجود او میتوان دید که علم نه امتیازی موروثی، نه متعلق به یک نژاد، ملت یا دولت ویژه، بلکه افقی گشوده برای کسانی است که امکان اندیشیدن و آموختن مییابند.
آنچه سخنرانی عمر مونس یاغی در ضیافت نوبل را فراتر از یک گفتار تشریفاتی قرار میدهد، تأکید او بر «معنای انسانی علم» است: اینکه علم چگونه میتواند پلی میان رنجهای زیسته، امید فردی و مسئولیت جهانی باشد. برای ما ایرانیان—بهویژه در جامعهای که دسترسی به آموزش، مهاجرت نخبگان و نابرابری ساختاری از مسائل عمده هستند—این روایت یادآور آن است که سرمایهگذاری بر دانش، تنها به تولید مقاله و فناوری نمیانجامد، بلکه میتواند مسیرهای تازهای برای کرامت انسانی، گفتوگوی جهانی و بازتعریف نقش جهان پیرامونی ما در تمدن معاصر جهان بگشاید.
در ادامه، ترجمهٔ سخنرانی عمر مونس یاغی در ضیافت جشن نوبل ارائه میشود. (متن اصلی سخنرانی به زبان انگلیسی، پیوست این مقاله است).
آذر ۱۴۰۴
اعلیحضرت،
والاحضرتها،
عالیجنابان،
برندگان محترم جایزه نوبل،
بانوان و آقایان—
از سوی همبرندگانم، سوسومو کیتاگاوا، ریچارد رابسون، و از جانب خودم، از فرهنگستان سلطنتی علوم سوئد و بنیاد نوبل برای این افتخار استثنایی سپاسگزارم.
امشب، ما تنها دستاوردی علمی را جشن نمیگیریم؛ بلکه «امکان» را نیز پاس میداریم—قدرت کنجکاوی انسانی که میتواند جهان را دگرگون کند. توسعهٔ چارچوبهای فلزی–آلی، یا MOFها، با ایدهای ساده اما جسورانه آغاز شد: اینکه میتوان موادی را با دقت اتمی طراحی کرد؛ موادی با پیوندهایی استوار و هدفمند که کارکردهایی شگفتانگیز را ممکن میسازند.
از دل این ایده، افقهای تازهای گشوده شد: توانایی استخراج آب پاک از هوای خشک بیابان، یا جذب مستقیم دیاکسیدکربن از هوا. اینها تنها آغاز راهاند. با تنوع ساختاری و کاربردهای بیشمار، MOFها بهسرعت از یک وعدهٔ علمی به ابزارهایی عملی بدل میشوند که میتوانند زندگی عدهی بیشماری از انسانها را دگرگون کنند.
سفر من از جایی بسیار دور از هر آزمایشگاهی آغاز شد. من در اَمّانِ اردن، در خانوادهای پناهنده با ده فرزند بزرگ شدم؛ در خانهای بدون آب لولهکشی و برق، جایی که محل زندگیمان را با دامهایی که معاش خانواده به آنها وابسته بود، همخانه بودیم. سختی در همهجا بود. بخت من برای موفقیت بسیار اندک به نظر میرسید—جز آن مسیرهای شگفتی که طبیعت خودش گاه پیش روی ما میگشاید و به ما امکان فراتر رفتن میدهد.
نقطهٔ عطف زندگی من در دهسالگی رخ داد؛ زمانی که در کتابخانهٔ مدرسهام تصویرهایی از مولکولها را دیدم. زیبایی و رازآلودگی آنها مرا مسحور کرد. هنگامی که دریافتم این ساختارها اجزای سازندهٔ همهچیزند—چه جاندار و چه بیجان—شور و اشتیاق من برای شیمی شعلهور شد و برای همیشه شیفته آن شدم. شیمی راه رهایی و مسیر زندگی من شد.
تجربهای دیگری در کودکی، به همان اندازه ژرف، شخصیت مرا شکل داد. در بیابان، آب تنها هر یک یا دو هفته یکبار از سوی دولت میرسید. هنوز زمزمهای را به یاد دارم که در محله میپیچید: «آب دارد میرسد»، و شتابی که داشتم برای پر کردن هر ظرفی که میتوانستم پیدا کنم، پیش از قطع جریان آب.
سالها بعد، هنگامی که رفتار موفها را در جذب و رهاسازی آب مطالعه میکردم، در آنچه در ظاهر پدیدهای عادی مینمود، معنایی انقلابی یافتم: دیدم چگونه موف میتواند آب را از هوای بیابان استخراج کند و آن را به آب آشامیدنی پاک بدل سازد. این رفتار پژواکی از هنجارهای کودکی من بود—اما اینبار در قالب راهحلی برای همان سختیای که ما روزگاری تجربه کرده بودیم. بارها از خود پرسیدهام که اگر آن زندگی را از سر نگذرانده بودم، آیا میتوانستم آن الگوی دادهها را تشخیص دهم یا نه.
اما ژرفترین درس موفها در معنای نمادین آنها نهفته است: استحکام موف از پیوند میان اجزای مولکولیاش سرچشمه میگیرد—همانگونه که آیندهٔ ما به پیوندهایی بستگی دارد که میان ملتها و نسلها بنا میکنیم. امروز، دانش موف در بیش از صد کشور دنیا به کار گرفته میشود و الهامبخش جوانان در سراسر جهان است، بهویژه در کشورهای در حال توسعه.
و درست در همین جا است که بزرگترین امید ما شکل میگیرد: دانشی که توان بازآفرینی ماده را دارد، و نسلی که مشتاق پیشبرد این امر است. من رهبران جهان را به اقدام فرامیخوانم. دانشمندان در پی امتیاز نیستند؛ آنان امکان میخواهند. از کنجکاویشان پشتیبانی کنید. موانع را از سر راه بردارید. از آزادی علمی پاسداری کنید. به استعدادهای جهانی خوشآمد بگویید.
و در باب تغییرات زیستمحیطی، زمان اقدام جمعی فرا رسیده است. علم آماده است. آنچه اکنون نیاز داریم، شجاعت است—شجاعتی همسنگ با عظمت مأموریت—تا بتوانیم نهفقط فناوریهای جذب کربن، بلکه سیارهای شایستهٔ امیدهای نسلهای آینده به آنها هدیه دهیم.
من آیندهای را تصور میکنم که در آن برای پرداختن به شیمی، لازم نباشد حتماً شیمیدان باشید؛ آیندهای که در آن کشف علمی برای همگان در دسترس است. پیشرفتهای هوش مصنوعی میتواند چنین امکانی را فراهم کند —آیندهای که در آن شیمی نهفقط علمی برای پیشرفت، بلکه علمی برای امید باشد. آیندهای که در آن هیچ کودکی با محدودیتهایی که من تجربه کردم روبهرو نشود، بلکه در جهانی باثباتتر، پربارتر و عادلانهتر رشد کند.
سپاسگزارم.

ولیعهد سوئد، شاهزاده ویکتوریا در ضیافت برندگان جایزه نوبل، عمر مونس یاغی و سوسومو کیتاگاوا را بر سر میز خود دارد. © کریستین اولسون/تی تی
Omar M. Yaghi’s speech at the Nobel Prize banquet, 10 December 2025
Your Majesties,
Your Royal Highnesses,
Excellences,
Dear laureates,
Ladies and gentlemen—
On behalf of my co-laureates Susumu Kitagawa, Richard Robson, and myself, I thank the Royal Swedish Academy of Sciences and the Nobel Foundation for this extraordinary honor.
Tonight, we celebrate not only achievement but possibility—the power of human curiosity to reshape the world. Our development of metal–organic frameworks, or MOFs, began with a simple but bold idea: that we could design materials with atomic precision, forming strong purposeful bonds that unlock remarkable functions.
My journey began far from any laboratory. I grew up in Amman, Jordan, in a refugee family of ten children, in a home with no running water and no electricity, sharing our space with livestock, our family’s livelihood. Hardship was everywhere. My chances for success were slim—except for the surprising ways nature reveals itself and helps us overcome.
Another childhood experience shaped me just as deeply. In the desert, water arrived from the government once every week or two. I remember the whisper through our neighborhood, “the water is coming,” and the urgency as I rushed to fill every container I can find before the flow stopped.
But MOF’s deeper lesson lies in their metaphor: a MOF’s strength comes from the bonds between its molecules—just as our future depends on the bonds we build across nations and generations. MOF science is now practiced in more than 100 countries, inspiring young people everywhere, especially in the developing world.
And here lies our greatest hope: a science capable of reimagining matter, and a generation eager to move it forward. I urge our leaders to act. Scientists are not asking for privilege, but for possibility. Support their curiosity. Remove barriers. Protect academic freedom. Welcome global talent.
Thank you.
[ii] Metal–organic frameworks (MOFs)
[iii] James and Neeltje Tretter Endowed Chair






