سخنی با دیرینه رفیق گرامی فیروز نجومی پیرامون علل انقلاب

 

یداله بلدی :

رفیق عزیز وارزشمندم فیروز نجومی که اوائل دهه 40 با او برروی تشک کشتی در کرمانشاه آشنا شدم ، اخیرا درمقاله ای باعنوان ” زمان خروج از حیرت ”  که در نشریه وزین وپربار میهن  منتشر شده در این نوشته براین باور است که” انقلاب برساخته دست مردم وولایت فقیه تحفه ایست ساخته ما ایرانیان” برخلاف دیرینه رفیقم براین باور هستم که شرایط وعوامل موجود درجامعه بود که انقلاب را اجتناب ناپذیر کرد ومردم را بدنبال خود کشاند، انقلاب یک تحول “ارادی” نیست که انسانها حتی ملیونها انسان اراده کنند ودر یک زمان مشخص انقلاب را بثمر برسانند ، انقلاب معلول شرایطی است که در جامعه بتدریج پدید میاید و در یک زمان معین که تمام عوامل پدید اورنده جمع شده وبحد اشباع رسیده باشد روی میدهد وآنگاه  انقلاب اجتناب نا پذیر میشود ،درانقلاب ایران که هیولای خمینی وایادیش به قدرت رسیدند نیز بدیهی است که  عوامل موجود درآن زمان آنرا بثمر رساندند ، خیلی شگفتی آور ودردناک است که 75 سال قبل از انقلاب شیخ فضل اله نوری در انقلاب مشروطیت بردارشده وجنازه اش زیر آب دهان مردم مدفون میشود در حالیکه مردم درآن زمان آگاهی چندانی نداشتند وتعصبات مذهبی بمراتب بیشتر بود اما75 سال بعد شاگرد اوخمینی  خونریز درجامعه ای نسبتا پیشرفته به ولایت فقیه میرسد وبرملیونها مردم ستم روا میدارد وهمچنین چراهنوز پسر ملک حسن در مراکش  وپسر ملک حسین در اردن پادشاه هستند درحالیکه نه نفوذ شاه رادر جهان داشتند و نه قدرت شاه را در وطن خویش.
انقلاب 57 آتشفشان ویرانگری بود که حاکمیت با تمام نیروهای متخصص وثروت بیکران خود از درون این کوه آتشفشان درحال غلیان خبر چندانی نداشت  اماعوامل دگرگونی در اعماق جامعه وجود داشت وبتدریج به فراگیر ترین وگسترده ترین تحول در تاریخ ایران تبدیل میشد، مسلما عوامل متعددی دراین تحول نقش داشتند اما چندین عامل نقش تعیین کننده ای داشتند  که به آنها اشاره میکنم.
1:  حاکمیت فردی  : پس از کودتای 28 مرداد شاه بتدریج خودکامگی را مستقر وتثبیت کرد وتمام تصمیم ها دربرنامه ریزیهای کلان را درتمام عرصه ها خود به تنهائی میگرفت  یادداشتهای علم وزیر دربارو نزدیکترین دولتمرد به شاه نشانگر این واقعیت است  شاه در واقع حکومت فردی را نهادینه کرده  و مردم نه دولت ونه مجلس ونه قانون اساسی را بعنوان  نیروی اداره کشور نمیشناختندو شعار عقب مانده مردم  که خمینی  رابجای شاه  می نشاندندازهمین پندار نشات میگرفت که رهبرکشورفقط  یک نفر باید باشد
2  :   اختناق وعدم فعالیت احزاب ونهادهای مستقل :  پس از کودتا تمام احزاب وجبهه های سیاسی سرکوب شدند وفقظ فعالیت احزاب وابسته ومجیز گوی شاه آزاد بودند ، تمام سندیکاههای کارگری وکانونها ونهادها  صنفی از حق انتخاب نمایندگان  محروم بوند وتمام انتخابات با نظارت ودخالت ساواک بود  کانون نویسندگان که میتوانست نقش برجسته ای در آگاه سازی جامع داشته باشد نیز از فعالیت محروم بود.
3  :  تاسیس حزب رستاخیز:  درروز 11 اسفند 1353 شاه در یک پیام تلویزیونی ومطبوعاتی تاسیس حزب رستاخیز را اعلام کرد یکی از اصول حزب رستاخیز این بود که هر کس  تمایل به عضو یت دراین حزب نیست  باید از کشور خارج شود  پنج سال بعد خمینی نیز اعلام کرد خزب فقط حزب اله وتمام احزاب را بترتیب سرکوب کرد
4::عدم توازن توسعه اقتصادی وسیاسی  :از اوائل دهه 40 توسعه اقتصادی با ایجاد کارخانه ها ، بانکها ، فرودگاهها وجاده هادرکشور آغاز شد ودر اوائل دهه 50 وافزایش بهای نفت  این توسعه شتاب بیشتری یافت اما افرون براینکه توسعه سیاسی واقتصادی متوارن نبود وتشکیل احزاب ونهادهای مدنی وانتخابات مجلس آزاد نبودبلکه توسعه اقتصادی نیزدر مناطق ایران یکسان نبود واستانهای سیستان وبلوچستان ، ایلام وکردستان وحاشیه خلیج فارس از توسعه اقتصادی بهره مند نبودند.
5  :سترون بون دولتمردان  :  تمامی دولتمردان شاه  ازنخست وزیران تا وزیران ونمایندگان مجلس وفرماندهان ارتش حق هیپگونه انتقادی ازشاه نداشتند وهمه درخدمت اجرای اوامر ملوکانه بودند ویک شخصیت وجیه المله که درمیان مردم دارای محبوبیت باشد وجود نداشت ودر واقع قحط الرجال بود وشاه درماههای آخر حکومت ناچار برای خفظ تاج وتختش از شخصیتهای مغضوب دربار اما خوشنام مانند دکتر صدیقی وشاپور بختیاریاری طلبید اما دیگر سیل بنیان کن انقلاب  به این دوشخصیت ملی  نیز مجال نداد زیراشاه ازخواب خود کامگی دیر بیدار شده بود
6   :  خشونت ساواک   : درتمام کشورهای دنیا سازمان امنیت  برای حفظ امنیت در کشوروجود دارد، اما کشورهاییکه با شیوه دیکتاتوری اداره میشوند سازمان امنیت فقط در خدمت حفظ وبقای نظام دیکتا توری  واعمال خفقان برجامعه است ، ساواک با سه شیوه  ارعاب وهراس افکنی،دستگیری وشکنجه وحتی اعذام مخالفان ونطارت ودخالت در تمام نهادهای دولتی وغیر دولتی وسانسور کتاب ومطبوعات کنترل خودرا برجامعه اعمال میکرد شکنجه های ساواک بقدری سبعانه بود که چندین زندانی درزیر شکنجه کشته شدند
7   :   مهاجرت به شهر ها وحاشیه نشینی  : پس از اصلاحات ارضی تحولاتی در ساختارروستاها پدید امد اما چون برنامه سازنده ای برای رشد تولیدات کشاورزی وتوسعه دامپروری واستفاده از نیروی کار روستائیان وجود نداشت ازاینرو روستائیان برای زندگی بهترسیل آسا به حاشیه شهرهای بزرگ کوچ کردند و در آلونک ها اسکان گزیدند ودر اواخر دهه 40  حلبی ابادها مانند قارچ در حاشیه شهرها از زمین روئیدند  که فاقد برق ولوله کشی آب ودیگر امکانات زندگی شهری بودند وساکنین این حلبی آبادها چون فاقد سرمایه وتخصص بودند به کارهائی مانند کارگری ساختمان ، دستفروشی ، ماشین شوئی وفروش بلیت بخت آزمائی روی آوردند این خیل عظیم  حاشیه نشینها  که دارای باورهای مذهبی نیزبودند تبدیل به سربازان ملایان عوامفریب شدند درسال 56 شهرداری تهران حلبی آبادهای شرق تهران را ویران کردکه موجب درگیری شدید با ساکنین حلبی آبادها شد این درگیری موجب گسترش نارضایتی و یکی از عوامل گسترش اعتراضات عمومی علیه شاه شد.
8   :برخورداری مذهبیون از فعالیت وسازماندهی :  در حالیکه  تمامی سازمانهای سیاسی ملی ودموکرات وچپ از هرگونه فعالیت محروم بوند ملایان ودیگر مذهبیون آزادانه درتلاش وتکاپو برای پیشبرد اهداف خود بودند ونیروهای خودرا سازماندهی میکردند هزاران مسجد ، صدها حسینیه وهیئتهای قرائت قران ودسته جان سینه زنی وزنجیر زنی .مراسم عزادارای پایگاههای فراوان وگسترده ای را برای تبلیغات در اختیار ملایلن قرارداد  انجمن فوق ارتجاعی ”  حجتیه “در تمام  شهرها پایگاه وهوادار داشت ، دکترعلی شریعتی در حسینیه ارشاد هزاران جوان را مجذوب خود کرد .کتابهایش در تیراز دهها هزار بفروش میرفت  ،زنده یاد علی اکبر اکبری نقدی بر عقاید شریعتی نوشت افزون براینکه کتاب توقیف شد خودش نیز دستگیر وروانه زندان گردید  ، در دانشگاهها دکتر نصر مسجد میساحت درحالیکه به تقاضای دانشجویان کوهنورد برای اختصاص یک اتاق به گروه کوهنوردان مخالفت میشد  ،حدادعادل  روزهای پنجشنبه مطهری، مفتح وفلسفی را برای سخنرانی بدانشگاه دعوت میکرد در خالیکه با سخنرانی شاملو، اخوان وآریانپور مخالفت میشد  خمینی در نجف امام جماعت منصوب میکرد وجوهات را جمع وتوزیع میکرد وبا خوزه ها ارتباط داشت ،بازاریان مذهبی با کمک ملایان مدارس اسلامی تاسیس میکردند که کلاسها با صلوات آغاز میشد وبا صلوات ختم میشد دانشاموزان این دبیرستانها اغلب در کمیته ها ، سپاه پاسداران و در زندانها بعنوان شکنجه گران وزندانبان بکار گرفته شدند.ساواک به اقدامت مذهبیها نظارت داشت اما آنها را متحد خود درمبارزه علیه نیروهای چپ ومترقی تلقی میکرد.
رژیم شاه تمام اهرمهای تبلیغاتی  رسانه های گروهی ودرآمدسرشار نفت و نیروی نسبتا متخصص و ازحمایت کشوزهای غربی نیزخورداربود اما  نتوانست مردم را جذب کند اما نیروهای مذهبی که ارتباط نزدیکی با مردم داشتند مردم را با وعده های خود فریفتند واین نظام شاهنشاهی بود که با خظاهای خود عامل اصلی بر امدن عقب مانده ترین وبیرحم ترین وغارتگر ترین قشر جامعه شد وزندانهای قصر، قزل حصار، کمیته مشرک ، اوین وگوهر دشت  ودستگاه آپولو را برای جانشینان خود به میراث گذاشت
نجومی کرامی من هم مانند شما براین باورم تا جامعه ما متحول نشود وفرهنگسازی نشودنمیتوانیم باورهای خرافی را به زباله دان تاریخ بسپریم ومن امیدوارو که این بار  با خیزش  آگاهانه مردم و بویژه شرکت زنان مبارز به آزادی ، عدالت  دست یابیم