
مهدی اصلانی :
شوخی با فردوسی یا شاشیدن در چاه زمزم و «آزادی بیان بیهیچ حصر و استثناء
من کارهای زینب موسوی را که با نام «امپراطور کوزکو» با لهجهی قمی عرضه میشود را جدی پی نگرفته بودم. چرا که این نوع طنز خورند سلیقهی من نبوده و نیست
ایشان به تازهگی با انتشار ویديویی طنزی را مرتکب شده که در آن شوخیی جنسی با شاهنامه و فردوسی گلدرشت است. این ارتکاب با سلیقهی من نه طنز است و نه شوخی و بیشتر به شاشیدن در چاه زمزم پهلو میزند
بعید میدانم زینب موسوی شاهنامه را خوانده باشد او نشسته آنرا رج زده و طنز بالا آورده
تا اینجا سلیقهی من است و مواجهه با طنز زینب موسوی. هرکس حق دارد هر یاوه و مزخرفی را به عنوان طنز و شوخی که سلیقهی من با آن همخوان نیست را بالا بیاورد و من نیز نقد آنرا با زبان خودم بیرونی کنم. بعد از انتشار ویدئوی زینب موسوی کسانی رگهای گردن بیرونزده وامصیبتا سر دادند. که فردوسی خط قرمز ما است و نباید و کسی حق ندارد در مورد او اینگونه بگوید و باید!؟
گفتن هر باید و نبایدی در این حوزه تقابلِ آشکار با اصلِ آزادیی اندیشه و بیان است. هیچ ممیزی نمیتواند تعیین کند و بهفرموده اعلام تا این بگو آن نگو! تا اینجا او سخنی گفته و واکنشهایی چه مثبت چه منفی را دربرداشته
اما
امروز دادستان تهران علیه زینب موسوی به اتهام «بیان خلاف عفت عمومی» اعلام جرم کرده
این اعلام جرم نیست خفه کردن صداهای دیگر(ولو مزخرف و بیربط) است
ورود امنیتیهایی که نماد سرکوب آزادی بیان بوده و هستند به حوزهی آزادی بیان و اندیشه
طرح: کاوه عادل
