صمد بهرنگی، جوان متفکری که با امواج ارس به دریا پیوست!

 

بهرام رحمانی :

صمد بهرنگی داستان‌نویس کودک، معلم، منتقد، مترجم و پژوهش‌گر فولکلور آذربایجانی بود. صمد را به‌نوعی هانس کریستین آندرسون ایران می‌نامند.

هانس کریستیان آندرسن یکی از مشهورترین نویسندگان دانمارکی است که به خلق نوستالژی‌های کودکانه شهرت دارد. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به پری دریایی کوچولو، بند انگشتی، جوجه اردک زشت، زندگی من، ملکه برفی، دخترک کبریت فروش و لباس جدید امپراطور اشاره کرد.

بهرنگی در کنار انبوهی آثارش آن‌هم در عمری کم‌تر از سه دهه، به آفرینش ماهی سیاه کوچولو دست زد که خود، شاهکاری در ادبیات معاصر است و علاوه‌ بر ترجمه آن به‌زبان‌های گوناگون، در سال ۱۹۶۹ جایزه بی‌ینال براتیسلاوای چکسلواکی را از آن خود کرد.

بهرنگی نخستین نویسنده‌ای است که در دهه۳۰  با نوشتن کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی در ایران» حساسیت‌های خود را درباره سیستم آموزشی و ساختار تعلیمی برجسته می‌کند. بهرنگی در این کتاب تئوریک ادبیات کودک را چونان ابزاری می‌بیند که می‌توان با کمک آن فرآیند آموزش‌وتعلیم را دگرگون کرد. به‌عبارت ‌دیگر کودک آرمانی بهرنگی، با کمک ادبیات کودک با مفاهیمی آشنا می‌شود که به او کمک می‌کند تا شخصیتش متفاوت شود. البته این نگاه تعلیمی فقط به آموزش واژه‌ها و مفاهیم بسنده نمی‌کند؛ بلکه تلاش می‌کند تا الگوهایی آرمانی را برای مخاطبان خود تعریف کند. به‌نظر می‌رسد نگاه صمد بهرنگی تداوم همان جریانی است که بعد از انقلاب مشروطه از سیستم آموزشی سنتی فاصله گرفت و الگوهای روزآمد را پیگیری کرد. در این تلاش‌ها یکی از اهداف اصلی‌، حل معضل آن دسته از کودکان دوزبانه‌ است که زبان فارسی، زبان دوم‌شان محسوب می‌شود، به‌ویژه کودکان آذری‌زبان که بهرنگی سال‌ها برای آموزش آن‌ها وقت گذاشت.

صمد بهرنگی و تعریفش از خود:

«قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم؛ ولی نه مثل قارچ، زود از پا درآمدم. هر جا نمی‌بود، به خود کشیدم، کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم…، مثل درخت سنجد کج‌ومعوج و قانع به آب کم و شدم معلم روستاهای آذربایجان.»

ادامه مطلب