طغیان آزاده ها برعلیه زاده ها!

طاغی کیست ؟ انسانی که نه می گوید، اما نه گفتن او از سر انکار نفس نیست. او چون به نفس خود می اندیشد، آری می گوید. برده ای که تمام عمر فرمان گذارده، به ناگاه در مییابد که نمی تواند از فرمان تازه ای اطاعت کند.(آلبر کامو)
انتخابات پرشور را در کف خیابان ها می بینید! «رهبران» حلقه های اولیه را شکل می دهند و واجدین شرایط با زبان آتشین وانگشتان سرخ رای می دهند. خروش فرودستان بر ضد فرادستان، جوشش به ستوه آمدگان، آزاده ها بر زاده ها!
در ۳۱ اکتبر وقتی نوشتم ایران آبستن انقلابی توده ای است، احتمالا بسیاری نیش خندی زدند و در خلوت خود گفتند جوان است و اسیر احساسات!
گفتم ای فرهیختگان فرصت ناطلب! مردم ایران از اپوزیسیون فیک عبور کرده اند، خود را بیش از این مضحکه عام و خاص نگردانید! بسیاری دستپاچه شدند!
زمانی که پارادایم تغییر می‌کند: انقلاب یا اصلاح! کدامیک؟ باید وضعیت خود را مشخص کنی. راه میانه ای وجود ندارد! گذار و گریزی نیست.
در مورد مکاتب انکار گرا از هر دو طیف! دکان های فاشیستی! فقر و فلاکت، فاشیسم را به رسمیت نمی شناسد.
اما آنچه که در حال رخ دادن است فراتر از خواست های اقتصادی و سیاسی است. مردمی در حال فرار از خود! تهوع جمعی ناشی از مسمومیت تاریخی! نشانه های قبل از زایمان دردآور!
بسیار مراقب باشیم دزدان جنین در کمین نشسته اند!
پیشنهادی برای فعالین مستقل در خارج از کشور: نیازی به انتشار پیام و فراخوان و آموزش و تعیین تکلیف برای داخل نیست! آنچه که ضروری است> کنش عینی نمادین! اعلان عزای عمومی! زمین و زمان را جامه سیاه بپوشانید! از پروفایل و دستبند تا آرم رسانه ها! مراسم یادبود گل های پرپر شده در مقابل سفارت ها! سیاه بازی نه! سوگواری انقلابی!

اینجا دیگر هر بدگمانی باید کنار رود
هر گونه هراسی باید بمیرد (دانته)