عادت

 

مهدی اصلانی :

حکومت ولایی استاد خسته‌سازی و عادی‌سازی است
نمی‌دانم جامعه تاوان چه چیز پرداخت می‌کند.
در تمام عمرِ حکومتِ خوف سهم ما از باران تنها تشنه‌گی بوده و له‌له

عادت کرده‌ایم. عادتمان داده‌اند
معتاد شده‌ایم

دلار از ۳۰ هزار می رود روی صد بعد می‌آورندش زیر ۹۰ آن‌را کاهش شدید قیمت دلار می‌خوانیم و پیروزی!
هر روز بازنشسته‌گان با موهای سپید و کمرهای تاشده که جگر ریش می‌کنند جلوی مراکز دولتی فریاد می‌زنند. وزیر بی‌لیافت استعفا استعفا.

مال‌باخته‌گان می‌روند جلوی مجلس فریاد: مسئول بی‌لیاقت استعفا استغفا!

بعد نماینده‌گان اصطبل اسلامی در زنگ تفریح نُشخوار می‌آیند بیرون میان معترضان و می‌گویند درخواست‌های برحق این قشر زحمت‌کش در حال بررسی است.
تصمیم می‌گیرند جای یک‌سال حقوق پرداخت‌نشده سه ماه واریز ‌کنند پیروزی می‌خوانیمش
اول معتاد می‌کنند اُوردوز که کردیم ترکمان می‌دهند تا بتوانیم دوباره زرورق پهن کنیم و دود بگیریم!
هفت‌تپه را چه پیش آمد.؟ راننده‌گان شرکت واحد کجایند.؟
رضا شهابی و رُباب‌خانم ترشی خانه‌گی و خیارشور شیشه می‌کنند فریاد می‌زنیم: کارگر مبارز حمایت‌ات می‌کنیم
پلاسکو و متروپل خاطره شد.
از بندرعباس هنوز دود بلند است اما پرونده‌اش آرشیو شد
یک روز که خبر اعدام نشنویم غیرعادی است
وقتی احمد شاملو در جدل لفظی با محمدرضا لطفی موسیقی‌ی سنتی‌ی ایرانی را زنجموره خواند و آن‌را حرفت سیاه نامید و گفت این موسیقی نشان از فتح ندارد و همه چُس‌ناله است و معطوف به شکست.
نصرت رحمانی دوست دیرین شاملو که با او ندار بود گفت: احمد جان موسیقی‌ی سمفونیک و فتح از آن ملتی است که فاتح بوده! مگر این ملت پیزوری فتح و پیروزی هم داشته

شکست را پیشانی‌خوان‌مان کرده‌اند

نومیدی تکثیر نمی‌کنم. اگر امید نداشتم می‌رفتم خودزنی می‌کردم
تنها یک راه وجود دارد اینا نباشند!
تردید ندارم این‌ها رفتنی هستند
فقط یک فال‌گیر ناکس پیدا نمی‌شود به ما بگوید

چه‌وقت؟