
کیوان شکوری :
در سال ۱۴۰۰ با بازگشت مجدد طالبان بر سر قدرت در کشور افغانستان، موج جدید میلیون ها پناهنده به سمت مرزهای ایران به راه افتاد. این روند در دولت ابراهیم رئیسی شروع و در دولت پزشکیان ادامه دارد. به گفته سعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل، شش میلیون پناهنده افغانستانی در کشور ایران ساکن هستند که هزینه سالانه آنها بیش از ۱۰ میلیارد دلار است. سارا فلاحی نماینده مردم ایلام در مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی خود به وزرای امور خارجه، اطلاعات و رئیس سازمان اطلاعات سپاه خواستار جلوگیری از ورود اتباع غیر مجاز شده است. این نماینده مجلس جمعیت این اتباع خارجی را بین پنج تا هشت میلیون تن دانسته بود که بیش از ۲۵۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان صرف آنها می شود و در ادامه اظهار داشت که آن ها به کلید داران خانه های ایرانی تبدیل شده و بزرگ ترین خطر امروز این است که با ورود بی رویه و بی حساب و کتاب آنها تا عمق خانه های ما نفوذ کرده اند.
ورود بی حساب و کتاب چند میلیون پناهنده در هر کشوری قطعا موجب ایجاد بحران های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خواهد شد و ایران نیز با وجود تحریم های شدید و عدم اقتصاد مناسب از این بحران ها مستثنی نیست و موجب بروز بحران هایی از قبیل افزایش نرخ کرایه مسکن، بیکاری، بالا رفتن نرخ جرم و جنایت و موارد دیگری شده است. عدم اقتصاد مناسب باعث افزایش آمار دزدی و جرم و جنایت در میان اتباع شده است، چنانکه روزنامه جوان در مطلبی اعلام کرده که عامل ۵۰ درصد جرائم عمدی اتباع هستند. این وضعیت باعث نگرانی در میان جامعه افغانستانی های مقیم ایران که از سالیان دور ساکن ایران هستند نیز شده است.
مسئله نگران کننده تر ورود نیروهای طالبان به کشور در شکل شهروندان عادی می باشد و به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، دولت سیزدهم کنسولگری مشهد را به طالبان تحویل داد، نماینده طالبان را به جلسات رسمی دعوت کرد، تمام امکانات و تسهیلات را در اختیار این گروه قرار داد و مهم تر اینکه مرزها را برای ورود بیضابطه اتباع افغانی باز گذاشت.
طالبان با استفاده از این امکانات و تسهیلات توانست دهها هزار نفر از عناصر آموزش دیده خود را وارد ایران کند و در مناطق مختلف مستقر نماید. این افراد حتی سلاح نیز در اختیار دارند و تاکنون مرتکب جنایات زیادی نیز در داخل شهرها و حتی روستاهای کشورمان شدهاند.
این نیروهای جهادی با سلاح هایی که در دست دارند، توانایی انجام عملیات های تروریستی مشابه کرمان، مشهد و شاهچراغ شیراز را دارند.
مرکز آمار ایران نرخ بیکاری را ۷.۵ درصد اعلام کرده است، اما محمد تقی فیاضی، کارشناس اقتصاد کلان با رد کردن نرخ ۷.۵ درصدی بیکاری توسط «مرکز آمار ایران»، اعلام کرد که تعداد واقعی بیکاران بیش از ۲۲ میلیون نفر و نرخ بیکاری به ۴۵ درصد افزایش پیدا کرده است. در حالی که آمار بیکاری ۲۲ میلیون نفری در کشور وجود دارد، بختیاری رئیس سندیکای صنایع کنسرو کشور اعلام کرده، «مشکل نیروی انسانی داریم و باید مهاجران افغانستانی را بصورت قانونی از خدمات شهروندی بهره مند کنیم تا برایمان کار کنند» که با توجه به نرخ بالای بیکاری ایرانیان صحبت های ایشان را باید نشان از سیاست های خصمانه بخشی از کارفرمایان سودجو بر علیه شهروندان ایرانی دانست که برای عدم پرداخت حقوق و مزایای کامل و بیمه درمانی بدنبال بکار گیری اتباع خارجی می باشند و برای دفاع از سیاست های طمعکارانه خود کارگران ایرانی را اهل کار نمی دانند و طوری بیان می کنند که انگار این چند هزار سال از خارج کشور نیروی کار آمده و ایران را به اینجا رسانده اند. این بیکار ماندن جوانان ایرانی پیامدهایی ویرانگری در بلندمدت برای کشور دارد که ظاهرا برای مسئولان اهمیتی ندارد. حجت الاسلام سید سعید حسینی امام جمعه کاشان نیز با حمله به ایرانیانی که خواستار اخراج افاغنه از ایران شده بودند، «آنها را روشنفکران قلم به دست» خوانده بود. این در حالی است که مرکز آمار ایران بازماندگان از تحصیل در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بیش از ۹۲۹ هزار تن دانسته است، اما این روحانی و همفکران ایشان هیچ دغدغه ای در اینباره نداشته و اصولا بدلیل نداشتن سواد سیاسی و امنیتی توانایی تحلیل و تشخیص تاثیر این سیاست های ویرانگر بر آینده کشور را ندارند.
البته این به معنی مهاجر ستیزی و مخالفت با اتباع خارجی نیست کما آنکه سکونت شهروندان افغانستانی در ایران سابقه طولانی دارد و در طول این سال ها در کنار شهروندان ایرانی زندگی مسالمت آمیزی داشته اند و مسئله عدم وجود ساز و کار مناسب برای پذیرش پناهنده و متناسب با ظرفیت های کشور می باشد، بطوریکه پس از دستگیری یک تیم جنایتکار از اتباع به اتهام چند فقره قتل و دزدی مشخص شده است که این باند به جرم قتل در زندان هرات بودند و پس از بازگشت طالبان و باز شدن درهای زندان ها به ایران فرار کرده و پس از چند فقره جنایت و دزدی در ایران دستگیر شدند.
اینکه سازمان های امنیتی کشور قوه تشخیص تاثیرات مخرب این حجم از پناهنده در کشور را نداشتند قابل باور نیست و بجای اینکه یک منطقه امن در میان مرز ایران افغانستان تشکیل بدهند، تا به امروز مرز همچنان باز و حتی نیروهای داعش و طالبان هم براحتی راه ورود به ایران را دارند، می تواند حاکی از نقشه های شوم تیم امنیتی و نظامی حاکم بر کشور از قبیل تغییر بافت جمعیتی کشور و استفاده از بخشی از این مهاجران بعنوان نیروی سرکوب باشد و یادآور حمله محمود افغان به ایران، اما اینبار با کمک حکومت حاکم بر کشور می باشد.
اما نکته مهم این است که طی روزهای گذشته درگیری ها بین دو جناح طالبان یعنی ملا هبت الله آخوندزاده و سراجالدین حقانی افزایش پیدا کرده است و احتمال شعله ور شدن جنگ داخلی و ورود حجم جدیدی از مهاجران به ایران می باشد و مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران و رئیس شورای عالی امنیت ملی و هیئت دولت وی بجای حل این مشکل بدنبال مسائل حاشیه ساز دیگری مانند تدریس زبان مادری، تشکیل مجالس استانی، رئیس جمهور های استانی، تشکیل سازمان ملی مهاجرت، انتقال پایتخت به سواحل مکران و موارد دیگری از این قبیل هستند که هر کدام به نوعی تهدید امنیت ملی کشور می باشند. کشورهای پیشرفته مهاجر پذیر با اقتصادهای قوی همانند آلمان و کانادا سیستم خاص خود برای پذیرش مهاجر دارند، اما در کشور ما با وجود اقتصاد نحیف که بدلیل تحریم ها توانی برای آن باقی نمانده، بدون هیچگونه تمهیدات اقتصادی و امنیتی مرز کشور همچنان باز می باشد. با این وضعیت وخیم اقتصادی، اجتماعی و آمار بالای فقر، بازماندگان از تحصیل، عدم برخورداری شهروندان از بیمه درمانی مناسب شایسته و بایسته نیست که مرزهای کشور همچنان باز بمانند و از طرفی نگهداری این حجم از پناهندگان به دلایلی که گفته شد خارج از توان کشور می باشد و با مرور زمان مشکلات بوجود آمده بیشتر نمایان خواهد شد. دولت مسعود پزشکیان باید تا وضعیت بدتر از این نشده، بجای پرداختن به مسائل حاشیه ای به حل این بحران کشور بپردازد و در صورت عدم رسیدگی طی ماه های آینده این بحران شدیدتر خواهد شد.