عنوان مهدی ترجمهٔ نام سو-شیانت موعود زرتشتیان است

 

جواد مفرد :

در اوستایی نام سوشیانت را سودرسان معنی کرده اند ولی نام مهدی به معنی راه هدایت یافته ترجمهٔ نام سنسکریتی و اوستایی سو-شیانت نام موعود زرتشتیان در معنی هدایت کنندهٔ خوب است:

در سنسکریت:

su- (सु) prefix means good

स्यन्त्तृ adj. syantt[R] driving

در اوستایی:

su: to do good

shyanta (khshayanta): leadership

اساس تاریخی و اساطیری امام مهدی موعود و یاران و دشمن وی

پنج موردی که نشان میدهد اسطورۀ مهدی موعود از داستان زندگی المهدی قائم ابوالحسن یحیی بن عمر علوی انقلابی پیش از تولد حسن عسکری گرفته شده است:

١- یحیی یعنی زنده می ماند (جاودانی) و عمر (آبادگر یا معمر) مطابق جاودانی و معمر بودن و آبادگر بودن مهدی موعود شیعیان اثنی عشری می باشد. بنا به ابن اثیر و مسعودی بعضی از اصحابش شکست او را نپذیرفتند و گفتند: “او کشته نشد و او است که المهدی القائم (=سوشیانت استوت ارته زرتشتیان یعنی رهبر استوار دارنده آیین داد و عدل) می باشد و در آینده قیام خواهد کرد.”

٢- از خاندان علوی شاخۀ زید بن علی حسین بن علی ابی طالب است که حماسۀ قیام مساوات طلبانه او در سمت کوفه در عهد حسن عسکری زنده و محبوب شیعیان علوی بوده است.

٣- کُنیۀ مهدی ابوالحسنِ (پدرِ حسن، به کسرِ “ر”) او به سادگی نزد ایرانیان علوی سمت کوفه می توانست به مهدی پسرِ حسن (پدۯ حسن، به سکون “ر”) تعبیر و تفسیر گردد.

٤- مهدی قائم ابوالحسن در منطقۀ شاهی کوفه به قتل رسیده است و نام شاهی را چنانکه در نامهای شاخه کارون موسوم به شاهو (شاهور) و چاهو(چاهور) شاهد هستیم صورت عربی نام ایرانی چاهی به شمار رفته است. لذا این گفته که اصرار دارد مهدی قائم در چاه قایم شده است از همین فقره تاریخی قتل موعود شدن یحیی در منطقه چاهی عاید گردیده است.

٥- مطابق تواریخ اسلامی معتبر حسن عسکری فرزندی نداشته است و نواب اربعه داستان مهدی موعود خود را بر اساس واقعه قتل حماسی مهدی ابوالحسن یحیی بن عمر علوی در منطقه شاهی (چاهی) ساخته اند که در عهد ایشان هنوز داستانی معروف و محبوب بوده است. یعنی داستان مهدی موعود پایه و اساسی دیگر داشته است که توسط نواب اربعه بدین شکل در آمده و در جای خالی فرزند حسن عسکری (حسن عقیم) قرار گرفته است.

مطابقت شعیب صالح با کیخسرو: در مورد شعیب صالح (متحد کنندۀ نیکوکار) که همواره پیروز به شمار رفته است و از جمله یاران برجستۀ امام مهدی در مقابلۀ سفیانی (عثمان، مار) است، گفته شده است که وی از سمت ری بر می خیزد و در شهر زورا مخاصمین خود را شکست میدهد و شهر اصطخر (منظور شهر سترگ) را فتح می کند، سپس به سوی قرقیسیا (کارکمیش) در جهت شام و اورشلیم می رود و به حضور یاران امام مهدی می‌رسد تا زمینۀ ظهور امام مهدی را فراهم آورد.

متقابلاً کیخسرو (کیاخسار) یا همان هوخشتره (پادشاه نیک)، ملقب به متحد کنندۀ کشور از جمله جاودانی ها و یاران سوشیانت است. وی در تاریخ از سمت ری در ماد بر می خیزد و دژ تو در توی کیشه سو (مقّر آشوریان در خاک ماد، همدان) را فتح می کند و در سمت شهرزور آشوریان (مردم خدای آشّور= ملت خدای خندان/ضحاک) را شکست میدهد و سرانجام لشکری برای دفع آخرین مقاومت کنندگان آشوری به یاری بابلیان به سمت شام و اورشلیم می فرستد.

نام دشمن امام مهدی سفیانی نیز در اساس مترادف نامهای عثمان (مار، نام دیگر سفیانی) و اژی دهاک (مار افعی) مخاصم سوشیانت به نظر می رسد. چون این نام می تواند به صورت اولیۀ سرپ-یانی به معنی منسوب به مار باشد که علی القاعده حرف ساکن «ر» در وسط آن افتاده است و به واسطۀ مرتبط شدن با نام خاندان ابوسفیان، پیش شیعیان رسمیت پیدا کرده است.

सर्प m. sa[r]pa  serpent

نام یمانی هم در شمار یاران امام مهدی موعود، سوای نام یَمن در معنی خجسته و مبارک، در مقام مخاصم سفیانی، یادآور سام گرشاسب (خجستۀ دشمن شکن) قهرمان اوستایی رهایی بخش دورۀ کیانیان (پادشاهان ماد) است که از جاودانان زرتشتی و مخاصم اژی دهاک و از یاران سوشیانت است:

सौम्य adj. saumya  auspicious

این نیز بسیار محتمل است که نام سفیانی از عنوان اوستایی اَژی دهاک یعنی سپَ یَئونه (ویرانگر جهان) اخذ شده بوده است.

ولی سید خراسانی صاحب علم سیاه (ابومسلم خراسانی) که به سمت عراق یورش می برد و نفس زکیۀ انقلابی (محمد بن عبدالله بن حسن مجتبی) در شمار یاران امام مهدی از افراد تاریخی عهد اعراب هستند.

در روایات شیعیان کسان دیگری نیز بدین ها اضافه شده اند:

مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل می‌کند: از پشت شهر کوفه ۲۷ مرد همراه حضرت قائم(عج) بیرون می‌آیند، پانزده تن آنان از قوم حضرت موسى(ع) هستند که «به حق هدایت کنند و بدان دادگرى نمایند» (اشاره به آیه ۱۵۹ از سوره اعراف است) و هفت تن آنان اصحاب کهف هستند و (دیگر) یوشع بن نون، سلمان فارسى، ابو دجانه انصارى، مقداد، مالک اشتر، می‌باشند (که جمعا ۲۷ نفر می‌شوند) پس اینها یاران و حکمرانان او هستند.