![](http://mihantv.com/wp-content/uploads/2015/06/hamneshin-Bahar.jpg)
همنشین بهار :
خواهران و برادران عزیز، دوستان دانشور و فرهنگورز، سلام بر شما
ستمگران، همیشه تلاش کردهاند صاحب اختیار وقایع اتفاقیه باشند و با روایتهای ناصواب در آن دست ببرند. میکوشند آرشیو را – خاطرات و یادمانها را – کنترل کنند تا به واسطه آن، حافظه جمعی را کنترل کنند، از همین رو، مبارزه با فراموشی یک وظیفه تاریخی است. یادمانها را باید از خاطره فردی به حافظه اجتماعی منتقل کنیم تا آیندگان بهتر و دقیقتر گذشته را درک و تحلیل کنند.
…
بعد از گرد و خاکی که حکومتیان، آشکار و پنهان بر داستان دستگیری زنده یاد محمد حنیف نژاد پاشیدند، مدتی صبر کردم شاید کسانی که خود کاری نمیکنند اما وقتی دیگران کاری کنند، آزرده میشوند به جای هرزهنویسی و طعن و لعن، کلمه را با کلمه پاسخ دهند و خودشان از آینهها غبارزدایی کنند اما افسوس. افسوس که پشت جاذبههای لفظی و کاغذی، تا فرسنگها فرسنگ، چراغی نیست، آبی نیست، فروغ مهتابی نیست. فقط برهوت است و بس. من مجاهد نبوده و نیستم و ورود به این مسأله هم در صلاحیت من نیست. اما نمیتوانم شاهد وقایعنگاری دروغ باشم بویژه وقتی رژیم قاتلان پشت آن است.
این مطلب(که پیشاپیش از نارسایی آن پوزش میخواهم)، اشاراتی به ضربه مهیب ساواک به مجاهدین در شهریور سال پنجاه و حواشی آن است که در ۲۰ مورد مرتبط با هم، خلاصه میکنم. البته هر قسمت توضیحات بیشتری نیاز دارد اما برای بسط آن فرصت و اشراف کافی ندارم.