غبارزدایی از آینه‌ها کودتای ۲۸ مرداد به روایت دکتر غلامحسین صدیقی

 

همنشین بهار :

خانم‌ها و آقایان محترم، دوستان دانشور و فرهنگ‌ورز، در این شبِ سردِ مه‌آلود که به‌قول تَنسَر Tansar – در نامه به گُشْنَسپْ (شاه طبرستان) ـ تمیز حقیقت از میان برخاسته و سیرت انسانی رها گشته‌است، به شما سلام می‌کنم. سلامی پُر از شور و امید. خواهران و برادران عزیز، آنچه در ویدئوی ضمیمه قرائت می‌کنم روایت دکتر غلامحسین صدیقی است از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، ایشان استاد دانشگاه تهران و وزیر پست، تلگراف و تلفن (در دولت اول) و وزیر کشور و نایب نخست‌وزیر (در دولت دوم) دکتر محمد مصدق و از آورندگان دانش جامعه‌شناسی به ایران و از بنیانگراران مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی (وابسته به دانشگاه تهران) بود. وی همچنین سال‌ها در هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران عصویت داشتند.
 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
ساعت شش و نیم صبح روز چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، خشنودیان تلفونچی خانه جناب آقای دکتر مصدق، با تلفن خبر داد که «آقای نخست‌وزیر فرمودند، پیش از رفتن به وزارتخانه، به اینجا بیایید.»
من در ساعت شش و پنجاه دقیقه با اتومبیل وزارتی(با ابراهیم‌خان همایون، راننده وزارت کشور) حرکت کرده، در ساعت ۷ صبح به اتاقی که هیئت وزیران در آنجا تشکیل می‌شد، وارد شدم. تیمسار سرتیپ تقی ریاحی، رئیس ستاد ارتش و سرکار سرهنگ حسینقلی اشرفی، فرماندار نظامی در آن اتاق بودند. بعد از تعارفات، آقای حاج محمدحسین راسخ افشار، از وجوه بازرگانان وارد شدند و با ایشان راجع به مساعدت به بازماندگان شهدای ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و مشکلی که بر اثر اوضاع مجلس شورای ملی در این باب پیش آمده بود، مذاکره می‌کردند که آقای نخست‌وزیر مرا احضار فرمودند. به اتاق معظم‌له رفتم.
[دکتر مصدق] گفتند: «چون شاه از کشور تشریف برده‌اند و لازم است 

ادامه مطلب