حسین نیکفر :
با توجه به اپیدمی کرونا که انگار خیال رفتن ندارد و علی رغم افزایش واکسیناسیون در کشورهای مختلف روز به روز بر آمار مبتلایان در همه جای دنیا افزوده می شود، ضرورت تغییر روش های مبارزاتی برای اپوزسیون نیز احساس می شود. این هم از بخت ما بود شاید که جمهوری اسلامی از آمدن کرونا نهایت استفاده را کرد و از همین سربند است که شاید در واکسیناسیون مردم تعلل کرده و واردات واکسن از خارج را نیز قطره چکانی کرده است.
فراخوان های طیف نخبه ی سیاسی برای آوردن مردم به خیابان ها و اعتراض مسالمت آمیز برای نشان دادن نارضایتی از حکومت همواره از اساسی ترین شیوه های مبارزه ی نرم بر علیه حکومت ها بوده است. فراخوان هایی که اگر با پشتوانه و با برنامه باشد و محتوای اعتراضی آن برخواسته از بطن نیازهای اساسی مردم باشد، میتواند با استقبال مردمی روبرو شده و با استمرار مسالمت آمیز به انقلاب های مردمی بر علیه هر حکومتی منجر گشته و به سقوط نظام سیاسی حاکم بیانجامد.
طی سال های متمادی و در پی مبارزات چندین ساله ی اپوزسیون جمهوری اسلامی با نظام فعلی حاکم بر ایران بارها فراخوان های متعدد داده و انجام شده است. برخی موفقیت آمیز و برخی هم ناموفق بوده اند که دلایل متعدی داشته اند و متاسفانه فراخوان های اخیر در فضای مجازی بیشتر از نوع دوم بوده اند. در چرایی ناموفق بودن بیشتر فراخوان های اخیر دلایل متعددی را میتوان بر شمرد.
چند دستگی اپوزسیون
متاسفانه در سالیان اخیر و باتوجه به تشتت آرا در میان جریان های مختلف فکری حاضر در میان نیروهای مبارز، هر فردی که با همفکرانش به کوچکترین اختلافی برمیخورد، به فکر تاسیس حزب جدید افتاده و شاخه ای به شاخه های درخت پرشاخ و برگ اپوزسیون اضافه میکند و بر سنگینی بار این درخت می افزاید. همین شخص برای نشان دادن توان و وزن سیاسی خود به هم کیشان پیشینش از در جریان سازی درآمده و بدون توجه به عواقب ماجرا فراخوانی را برای تجمع در فلان نقطه کشور اعلام می دارد!
کرونا
موضوع کرونا به خودی خود باعث ترس مردم از مبتلا شدن به این ویروس در تجمعات گشته و برخی از شهروندان به حق این موضوع را دلیل موجه نیامدن خود به داخل خیابان ها معرفی میکنند که پر بیراه نیست و نمی توان بر کسی خرده گرفت. بحث ازجان گذشتگی و فداکاری برای میهن موضوع دیگری ست، اشتباه نشود.
برخوردهای سخت حکومت
اگر صادقانه به قضیه نگاه کنیم اعتراضات دی ماه 96 و آبان 98 که با کشتار و دستگیری های گسترده هموطنان همراه بود باعث عقب نشینی موقت معترضان شده است.
فراخوان های متعدد بی پشتوانه
افراد مختلف در اپوزسیون همواره باتوجه به سوابق فراخوان های بدون نتیجه کماکان بر رویه ی اشتباه خود اصرار دارند. افرادی در داخل همچون حشمت طبرزدی، قاسم شعله سعدی، برخی افراد از بیانیه 14 نفر همچون فاطمه سپهری و لعل محمدی و افراد دیگری که به تکروی در میان اپوزسیون مشهورند همچون علی جوانمردی ، مجاهدین خلق و امیرعباس فخرآور. این افراد بدون توجه به عواقب شکست یک فراخوان و متاسفانه بدلایل بعضا کاملا شخصی اهمیت و جایگاه “فراخوان همگانی دادن” را به یک دورهمی ساده و خنده دار تنزل داده و باعث تمسخر مبارزات در رسانه های رژیم شده اند. و از طرفی باعث به شکست کشیده شدن فراخوان افراد با جایگاه مهمتر شده اند. به یاد بیاورید فراخوان تجمع شاهزاده رضا پهلوی در اعتراض به به فروش گذاشتن دریای کاسپین جلوی مجلس که عده ی بسیار کمی در آن شرکت کردند.
نفوذ !
و اما آخرین دلیلی که برای ناموفق بودن فراخوان های اخیر میخواهم به آن اشاره کنم بحث نفوذ در مراجع اعلام فراخوان است. چرا نباید به فراخوان های لحظه ای در نمیدانم پارک لاله یا جلوی دادگستری فلان شهر یا فراخوان احساسی در اعتراض به دستگیری دو نفر از مبارزین بیانیه 14 نفر مشکوک شد؟. دستگیری هایی که روز بعد با آزادی آن عزیزان همراه است! به گمانم طی هفته های اخیر مامورین امنیتی جمهوری اسلامی در راستای تلاش برای کم اهمیت کردن کلیدواژه ی فراخوان در حال بازی با این کلیدواژه ی مبارزاتی هستند. به این صورت که با به راه اندازی فراخوان های جعلی و حداقلی در تلاش است با نشان دادن تصاویر عدم حضور مبارزین در این تجمعات جعلی که از طرف رسانه های خودشان اعلام شده اینطور القا کنند که اپوزسیون دیگر نایی برای مبارزه ندارند! از همین رو توصیه ام به همه عزیزان هموطن این است که به فراخوان های بی مایه و جعلی و احساسی نه گفته و در فضای مجازی به رسواکردن آنان بپردازند. و از طرف دیگر به برخی مبارزین داخل از جمله حشمت طبرزدی ، قاسم شعله سعدی و اعضای بیانیه 14 نفر که از روی دلسوزی اما متاسفانه کاملا احساسی با موضوع فراخوان ها مبارزاتی برخورد می کنند نیز خواهشمندم با هر اتفاقی بلافاصله درخواست تجمع ننمایند تا موجب لوث شدن ماجرا نشوند.
با سپاس
حسین نیکفر