پویان اراکی :
در این چند روزه که از قتل وحشتناک دکتر فرشید هکی میگذرد، گزارشهای مختلفی چاپ شد. چقدر گفته شد و چقدر شنیدیم؟ چقدر گفتند و چقدر باور نکردیم؟ بر آن شدم تا با نگاه به نوشتههای خود دکتر هکی در کانال تلگرامش و کتاب «حقوق اقتصادی-اجتماعی بشر در ایران[1]» اندکی بیشتر با دیدگاه و طرز فکر او آشنا شویم. در واقع هر چه بیشتر از خود ایشان بدانیم از انگیزههای حذفش بیشتر آگاه میشویم. وقتی یک انسان دغدغهی عدالت، آزادی، حقوق بشر داشته باشد و در ایران زندگی کند، خواه نخواه درگیر مسائلی همچون اقتصاد، حقوق کارگران، بیمه، محیط زیست، کودکان کار، اعتیاد، خودکشی، حقوق زنان، بیکاری، زنان سرپرست خانوار، فقر، فحشا، سانسور، کمبود آب، کارتن خوابها، گورخوابها، قاقچاق کالا، حقوق همجنسگراها و هزاران مورد دیگر میشود که به طور مستقیم یا مستقیمتر با زندگی روزمرهی مردم گره خورده است. اما فرشید هکی هم به گواه نوشتههایش و هم به گواه ده سال تلاشش برای تأسیس حزب «پیشتازان عدالت» و هم کمپینهای «زمستان گرم» و «زاگرس مهربان» در بسیاری از این حوزهها فعال بود. در نوشتهی پیشین در زمانه خواندید که فرشید هکی و دوستانش بارها شاهد تعقیب شدن او توسط نیروهای امنیتی بودند و خودش بارها به دوستانش گفته بود که مراقبش هستند و دلیل آن فقط دیدگاه نظری او نبود، فعالیت و پیگیری او در همین حوزههای از نظر حکومت خطرناک بود. به یاد داشته باشید ما در مملکتی زندگی میکنیم که مثلا اعتراض به گرانی تخم مرغ را حتمن «توطئهی دشمن» میدانند چه برسد به این همه حوزههای مختلف که یکیش برای حذف شدن کافی است.
فرشید هکی − زمینه عکس: تصویری که در رسانههایی چون تسنیم منتشر شده و ظاهرا بقای جسد مقتول در زیر یک پوشش است.
اگر به نزدیک یک سال فعالیت کانال تلگرامیِ «پیشتازان عدالت» نظری بیندازیم، خیلی چیزها روشن میشود:
فرشید هکی در دسامبر ۲۰۱۷ به مناسبت سالمرگ فیدل کاسترو یادداشتی با مضمون تسلیت نوشته و سپس به مناظره کاسترو با پاپ که به سال ۱۹۹۸ بر میگردد، میپردازد:
«پاپ: آیا شما به کلیسا ایمان دارید؟
فیدل: آیا شما خود به خداوند ایمان دارید؟
پاپ: مردم عادی به خداوند ایمان دارند، چطور ممکن است من در مقام جانشین عیسی مسیح به خدا ایمان نداشته باشم؟
فیدل: خیالم راحت شد، زیرا به خاطر سکوت شما در برابر تجاوزات نظامی آمریکا و عدم حمایت شما از محرومین تصور میکردم شما به خدا ایمان ندارید. شما بهتر است از آمریکا بخواهید از هزینههای نظامی کم کند و منابع آن را در راه مبارزه با فقر به کار بگیرد.»
در نوشتههای بعدی، تبریک روز جهانی حقوق بشر، و تأکید بر عدالت به عنوان قدیمیترین اصطلاح حقوقی را میبینیم و اینکه «دنیای بدون عدالت مساوی است با دنیای بدون حقوق بشر». یادداشت بعدی تبریک تولد «شاعر مردمی، احمد شاملو» و مختصری از زندگینامهی اوست. پس از این موارد به ذکری از مارکس میرسیم که دکتر هکی اینگونه بیان میکند: «مارکس حقوق بشر و عدالت اجتماعی». فرشید هکی به «ازخود بیگانگی انسان، پایان دادن به استثمار طبقاتی، بیگانگی کار از محصول کار، مخالفت با خصوصی سازی» میپردازد و میافزاید: «در نظام سوسیالیستی هر کس به اندازهی تواناییاش کار خواهد کرد و به اندازهی نیازش بهرهمند خواهد شد.» او در نوشتههای بعدی، بسیار هوشمندانه از یکی از حقوق اساسی بشر نام میبرد که همانا «حق زیست در محیطی سالم و پاکیزه است» و بلافاصله به مطالبهی اصل ۵۰ قانون اساسیِ همین جمهوری اسلامی میپردازد: «حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعدی باید در آن حیات اجتماعی روبهرشدی داشته باشند، وظیفهی عمومی تلقی میگردد. ازاینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند ممنوع است.»
فرشید هکی: «دولت باید متوجه باشد که اجبار یک انسان بر اینکه بر خلاف وجدان و اعتقاد خود عمل کند بزرگترین دشنام و ناسزایی است که در حق او میتوان روا داشت.»
مطالبی که در ادامهی نوشتههای کانال میخوانیم از این قرارند: حقوق و آزادیهای گروهی شهروندان، صحبت از آزادی احزاب و سندیکاها، انتقاد از سیستمهای استبدادی و زورگو و سرکوبگر و بهرهکشی انسانها در جهت منافع طبقاتی، تنزل مقام انسان به رعیت و در نهایت خالی شدن از ماهیت انسانی و به شیء تبدیل شدن انسانی که در اختیار طبقات مسلط قرار میگیرد» او به صراحت مینویسد: «انسان تبدیل به گرگ انسان میشود.»
فرشید هکی به معنای مثبت آن انسان زیرکی بود میدانست که چگونه فعالیت کند که ممنوع القلم نشود و در عین حال از اصول عدالتخواهانهی خود کوتاه نیاید. در شلوغیهای زمستان سال ۹۶ مطالبی دربارهی جنبشهای اجتماعی بردگان و رعیتهای مینویسد که چگونه حکومتهای استبدادی را مجبور به عقب نشینی کردهاند. در چند نوشتهی دنبالهدار بعد از آن به «نافرمانی مدنی» میپردازد و پله پله خواننده را به این سمت میبرد که اعتراض حق اوست و دولت هم باید «رفتار شایسته» داشته باشد.
به زبان ساده نشان میدهد که:
نافرمانی مدنی = توسل به وجدان عمومی اجتماع ( به شرط پیگیری) ایجاد حرکت برای تغییر قانون
او در جایی میگوید: «دولت باید متوجه باشد که اجبار یک انسان بر اینکه بر خلاف وجدان و اعتقاد خود عمل کند بزرگترین دشنام و ناسزایی است که در حق او میتوان روا داشت.»
در همان زمان به مادهی ۲۹ اعلامه حقوق بشر ارجاع میدهد و میگوید: «تکالیف فرد در اطاعت از قانون مطابق شرایطی صورت بندی میشود: یک) جامعهای که بتواند رشد آزادانهی فرد را تأمین کند. دو) قانون در حمایت حقوق بشر باشد سه) قانون در جامعهی دموکراتیک وضع شده باشد چهار) محدودیتهای قانونی در جهات چهارگانهی زیر باشد الف- رعایت حقوق و آزادی دیگران ب- مقتضیات عادلانه اخلاق ج- مقتضیات عادلانه نظم عمومی د- مقتضیات عادلانه رفاه همگانی» ایشان میگوید: «اگر چنین شرایطی در جامعه نباشد انسان ناگزیر است که طغیان کند، نافرمانی کند.» اما در عین حال چندین بار تأکید میکند: «خشونت، خشونت میزاید و دوری باطل است که به نفع هیچکس نیست. نافرمانی مدنی باید مسالمتآمیز باشد. نافرمانی مدنی باید آشکار باشد، شفاف باشد.»
فرشید هکی: «همهی جناحهای سیاسی برای سهمی از کیک نفتی رقابت و منازعه میکنند».
شخصی با این کارنامه و تا این حد دموکرات و خشونت پرهیز را تصور کنید، و سپس این ادعا را در نظر آورید که او خودسوزی کرده یا قتلش نتیجه اختلاف شخصی بوده و به دلار ربط داشته است!
فرشید هکی در نوشتههای بعدی خود به براندازی میپردازد و شرایط آن را از دو منظر نگاه میکند: تحول تدریجی به نفع همه است و برهمزدن خشونت آمیز ناگهانی، دورِ باطلی از خشونت ایجاد میکند. البته از منظری دیگر اشاره میکرد که نمیشود از کسانی که مورد خشونت واقع میشوند انتظار داشت مسالمت آمیز رفتار کنند.
او به دوران بعد از انقلاب ۵۷ هم از منظر «اقتصاد دلالی و تسلط سرمایهداری تجاری» مینگرد. دکتر هکی آشکارا میگوید: «بخش دلالی و واسطهگری در سیستم اقتصادی ایران از آمریکا هم آزادتر است.» او در ادامه از «دولت و طبقهی سرمایهدار» صحبت میکند از «خصلت طبقاتی نهفته در دولت، اقتصاد سیاسی رانتی و غارتی در ایران، کسب درآمدهای هنگفت نفت، گاز، و منابع طبیعی توسط دولت» به تفصیل مینویسد. و تکلیف همهی گروهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب را با این جمله در نظرگاه خودش مشخص میکند: «همهی جناحهای سیاسی برای سهمی از کیک نفتی رقابت و منازعه میکنند».
در ادامه جریان اعتراضات گسترده مردم از «تئوری توطئه» و «توهم توطئه» سخن میگوید و اضافه میکند که «یکی از موانع توسعهی در ایران را توهم توطئه میداند که سبب ساز یأس، انفعال، و تسلیم دربرابر حوادث شده است.»
در پایان نوشتههای تلگرامی او که بسیار فشرده نقل کردم نظر او دربارهی دموکراسی را میآورم:
«در یک دموکراسی آرمان حقوق بشر قابلیت اجرا مییابد.»
فرشید هکی در کتاب «حقوق اقتصادی-اجتماعی بشر در ایران» تأکید میکند: «در تحقیق خود…. با رویکردی در سپهر چپِ دموکراتیک و نگرش توسعهی انسانی بر خلاف رویکردهای دست راستی و نئولیبرالی رایج پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حرکت کردهایم.» او در ادامه میافزاید: «…نگرش نئولیبرالیستی به حقوق بشر که حقوق بشر را تنها به حقوق مدنی و سیاسی فرو میکاهد، نقد نمودهام»[2]
او در کتابش بارها به «حق تشکل و آزادیهای سندیکایی» «نقد سیاستهای تعدیل اقتصادی» «حقوق کار و تأمین اجتماعی» «حداقل مزد شرافتمندانه» «منع تبعیض» «امنیت شغلی» و ….. اشاره میکند.
این گزارشی بسیار اجمالی از نزدیک به یک سال فعالیت کانال تلگرامی فرشید هکی است. و تقریبا شامل اشارهای به مهمترین نوشتههای اوست. از میان این نوشتهها، نازنینی نمایان است که با تمام وجود به آرمان دموکراسی، چپ، حقوق بشر و سکولاریسم معتقد بود.
پانویسها
[1] هکی ، فرشید. ۱۳۸۸. حقوق اقتصادی-اجتماعی بشر در ایران. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی.
[2] هکی ، فرشید. ۱۳۸۸. حقوق اقتصادی-اجتماعی بشر در ایران، ص ۲۰۰.
در همین زمینه
- دادستان تهران: آثار و علائم مشکوک در جسد فرشید هکی یافت نشد
- گفتوگو با یک دوست فرشید هکی: «ادعای خودسوزی و مشکلات مالی مهمل است»
- رسانههای امنیتی: فرشید هکی خودسوزی کرده − دربرابر: ناباوری کسانی که او را میشناختند