
محمد آسنگران :
در همان هفته های اول صدها نفر کشته و زخمی و اعدام شدند. از جمله کسانیکه در همین روزهای اول به دست خلخالی اعدام شدند بهمن عزتی و دکتر رشوند سرداری همراه هفت نفر دیگر بودند. این ۹ نفر در ساعت ۶ بامداد ٣٠ مرداد ١٣۵٨در شهر پاوه از توابع کرمانشاه تیرباران شدند.
“همه را قتل عام کرده بودند. نیرویی هم که با ما بود متوحش شده بود. مثل این بود که به شهر ارواح رسیده باشیم. زن و بچه٬ حتی مرغ و خروس و اسب و الاغ را لت و پار کرده بودند….”
“پشت پرده های انقلاب اسلامی اعترافات حسین بروجردی” به کوشش و ویرایش بهرام چوبینه صفحه ۲۷۷
هنگامیکه رژیم تازه به قدرت رسیده متوجه ضعف نیروهای مسلح خود شد و مقاومت یکپارچه مردم کردستان را دید. ناچارا تاکتیک مذاکره و آتش بس را قبول کرد.
بعدا حکومت اسلامی با اتکا به وحشیگری و جنایت و اعدام های دسته جمعی فعالین سیاسی و مخالفین حکومت اسلامی و قدرت سرکوب و با استفاده از “نعمت” جنگ ایران و عراق انقلاب را در هم کوبید. در ادامه این سیاست سرکوبگرانه همین نیروهای همراه و مدافع حکومت اسلامی که با به قدرت رسیدن خمینی و شرکا پشت سر خمینی قرار گرفته بودند و از رهبری او دفاع میکردند، یکی بعد از دیگری مورد حمله قرار گرفته و در هم کوبیده شدند.
حزب دمکرات کردستان ایران هم خود را اپوزیسیون رژیم میدانست و هم مستقیم و غیر مستقیم خود را مدافع مفتی زاده و شیوخ منطقه و فئودالها میدانست. در حالیکه اکثر شیوخ مرتجع کردستان و فئودالها و مشخصا مفتی زاده در جبهه رژیم قرار گرفته بودند. هنگامیکه پیشمرگان بعد از جنگ سه ماهه سال ٥٨ به شهرها برگشتند و کنترل شهرهای کردستان از مهاباد تا کامیاران را به دست گرفتند، جریان اسلامی در کردستان به رهبری مفتی زاده شکست سختی خورد. حزب دمکرات کردستان ایران با نقشی بینابینی تلاش میکرد از یک طرف در هیئت نمایندگی خلق کرد نقش بازی کند و از طرف دیگر با مفتی زاده که عضو قدیمی این حزب بود و بعد از قدرتگیر خمینی مدافع رژیم اسلامی شده بود رابطه اش را گرمتر کند. مفتی زاده در این دوره تحت حفاظت سپاه پاسداران و نیروهای مزدور محلی تحت عنوان “پیشمرگان مسلمان کرد” در کرمانشاه مستقر شده بود و منتظر حمله مجدد رژیم و بازگشت به سنندج بود.