فكر احمقانه ى مُسرى

cyrous mohsen vand

سيروس محسن وند

كى دوسال پيش در لحظاتى تب آلود، در يكى از تحليلهاى محيرالعقول خودم به اين نتيجه رسيدم كه جمهورىاسلامى براى اجتناب از سقوط، درحال تداركِ جنگ با عربستان سعودى است. آنروزها متعجب بودم كه همه اخطارمرا نشنيده گرفتند.

اينروزها، هر روز بيشتر به ايده خودم مشكوك ميشوم ولى متعجب هستم كه همه ى تحليلگران، خودرا علافِ خطرجنگ با عربستان كرده اند.

حقيقتاً بايد احمق باشيم كه فكر كنيم فاحشه هاى دزد و سوپر ميلياردر و عرقخوار و ترياكىِ سپاه پاسداران و معلومالحال هاى پادشاهىِ سعودى، اينهمه نعمت را رها كنند و رخت جنگ بپوشند و به مصاف يكديگر بروند.

اگر احمق نبوديم كه وضعمان اينجور نبود.

كم كم دارم از خودم خجالت ميكشم كه گذاشتم جمهورى اسلامى تخم اين فكر را در مغز من بكارد و به نشر ايده ى جنگ با عربستان پرداختم.

آيا ميتوان متصور شد كه سران و سپاهيانى كه رسماً و علناً براى پر كردن جيبهاى خود و با حفظ جايگاه ويژه دربهشت، به جاكشى و عرق فروشى و موادفروشى و زمينخوارى و درياخوارى و كوه خوارى و مملكت فروشى وخريد زمين در كاليفرنيا مشغول هستند، گرزِ وافور و بطرى ويسكى و باسن يار را بگذارند و به شكار عرب دربيابانهاى برهوت بپردازند و پيشانى مُهر خورده به مُهر ولايتمدارانِ جاكش را سپرِ بمبهاى سوپرمدرن عربستانكنند؟

حقيقتاً بيخود نيست كه ميگويند ما ايرانى ها عقب افتاده هستيم.

بياييد به خود بياييم.

اگر بجاى اينهمه نگرانى براى جنگ با عربستان، بخارى از ما برخيزد، جمهورى اسلامى دود ميشود ميرود بههوا.