همنشین بهار
پیشتر در مقاله استوانهٔ کورش، «مانترا»ی خیال انگیز، که در سایت خودم موجود است، اندکی را که از او و منشورش میدانستم، شرح دادهام. این بحث نیز، همانند آن مقاله به «کورش تاریخی» اشاره دارد. کورش تاریخی با توهمات ما و آنچه از قرن بیستم به بعد در باره وی بر سر زبانها افتاده، از بنیاد متفاوت است.
در آغاز یادآوری کنم چنانچه بخواهیم به «سنّت خط و زبان فارسی» پایبند باشیم، ضبط «کورش» دقیقتر از «کوروش» است. در قدیمیترین متون فارسی و عربی از «کورش» استفاده شده و جز نقل قولی از «حمزه اصفهانی در کتاب منسوب به وی (سنی ملوک الارض و الانبیاء = تاریخ کبار الامم)، نشانی از ضبط «کوروش» در متون کهن نیست. ابوالفرج بن عبری در کتاب مختصر الدول و ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه، نام مؤسس پادشاهی هخامنشی را «کورُش» نوشتهاند. ابن خلدون هم از ضبط کورش استفاده کرده و در لغت نامه دهخدا نیز «کورش» ضبط شدهاست.
…
من از سال ۱۹۹۶ تا کنون روی استوانه کورش، منشور نَبونیدوس(نَبونَعید) و رویدادنامه نَبونَعید و…مطالعه و مکث کرده و برای آشنایی بیشتر با اینگونه بُنچاکهای بجا مانده از جهان باستان، یعنی اسنادی که کنش و رفتار افراد در آن ثبت شده، راهی موزهها و دیرینکدهها شدهام.