موسی حاتمیان :
در حالی که در سالیان گذشته تاکنون، بارها اتاق فکر اطلاعات با طراحی حسابشده روی مرگ خامنه‌ای مانور داده و بسیاری را سرکار گذاشته بودند، اما سخنرانی خامنه‌ای، اینبار نه در مانوری، که در نبردی خونین و سراسری، مرگ دیکتاتور را آشکار کرد، و یک نو روز اساسی در روند پیروزی انقلاب نوروز ژینای ایرانیان بر حکومت اسلامی اشغالگران بود.
خامنه‌ای در تداعی حافظه ی تاریخی، دقیقاً مشابه آخرین سخنرانی چائوشسکو در ۲۱ دسامبر ۱۹۸۹ و همانند او، خودش این آخرین حماقت تأکید بر سیاست جنایت را برای پیروزی انقلاب ایران رقم زد، اما خامنه‌ای جنایتکار با یادآوری سرنوشت رفیق شان چائوشسکو که در برگشت از ملاقات با خامنه‌ای و رفسنجانی سرنگون و در فوران خشم مردم، حتی تلویزیون رومانی نتوانست خود را به موقع برای ثبت آخرین لحظات زندگی دیکتاتور برساند، اینبار برای سلام فرمانده مانند دفعات قبل در استادیوم حضور پیدا نکرد، زیرا فرمانده درمانده خوب می دانست، که اگر در رومانی تنها تیمیشوارا در تب و تاب اعتراض و انقلاب بود، اکنون از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ایران فریاد مرگ بر خامنه‌ای طنین انداز است، و در صورت تکرار تجربه ی چائوشسکو، همان سرانجام را با سرعتی بسا بیشتر و آتشفشان خشمی بسا سوزان تر بچشم خواهد دید، و به همین دلیل ترجیح داد، که سلام به فرمانده درمانده را اینبار در یک شوی نظامی اجرا کند، اما رهبران میدانی و دانشجویان و دانش‌آموزان انقلابی، نیز با تیزهوشی تحسین برانگیزی، این فرصت طلایی را قاپیدند، و نخ نبات انقلاب را، از خانه ها تا مدرسه و دانشگاه، به تمام خیابان ها امتداد دادند.
علیرغم مماشات بی‌شرمانه و ضد حقوق بشری دادگاه و دولت بلژیک که خبرگزاری بلژیکی بلگا با اعلام این خبر از امکان مبادله اسدی با الیویه وندکاستیل، امدادگر ۴۱ ساله بلژیکی، اطلاع رسانی کرده است، اگر چه همین نیز هنوز به سرانجام نرسیده و امکان به چالش کشیدن دارد، اما روح انقلاب ژینای ایرانیان آنچنان قدرتمند است، که تمامی نمایندگان مردم فرانسه (رییس پارلمان و تمامی اعضای مجلس) پس از اعلام نام مهسا و یک دقیقه سکوت، با تشویق ممتد اعلام کردند، که قاطعانه در کنار زنان و تظاهرکنندگان ایران ایستاده اند!، پارلمان آلمان نیز تقریباً همزمان، رفتار رهبران خویش در مجمع عمومی سازمان ملل در مقابل رییس‌جمهور قاتل، و عدم حمایت صریح از مردم ایران باعث شرمندگی ملت آلمان توصیف کردند، و هم وزیر خارجه، و هم تمامی نمایندگان مردم و احزاب اصلی صریحا اعلام کردند، که در کنار زنان و مردم ایران ایستاده اند، و پارلمان ها و دولت های دیگر اروپایی و حتی تیم مماشات برجامی بایدن نیز در زیر ضرب و فشار بی سابقه ی افکار عمومی مردمشان ناچار به موضع گیری های عملی شده اند، که این همه ناشی از حقانیت انقلاب زن زندگی آزادی و فشار پشت جبهه ی جوانان کف خیابان در خارج ایران است، و تقریباً اکثریت مردم و افکار عمومی جهان با ما هستند، و اکنون تنها حسن نصرالله و تلویزیون المنار تروریست های مزدبگیران خامنه‌ای و سپاه قدس از حکومت اسلامی دفاع می کنند، که امروز هم اعلام کردند، مهسا یا ژینای ایرانیان یک تروریست کومله ای مرتبط با اسراییل بوده است.
اما وقتی دیروز گری کاسپارف، در توصیف انقلاب ایران نوشت: «اتفاقاتی که در خیابان‌های تهران می‌گذرد»، برایم دردناک است که بگویم «کاش مردان روسی مانند زنان ایرانی شجاع بودند!» شاید از این منظر متفاوت است، که در پیام قهرمان شطرنج جهان، به شما جوانان و نوجوانان انقلاب این نکته نهفته است، که اگر هوشیارانه حرکت کنید، تا مات کردن راهی نمانده است، و نباید به دشمن فرصت دهید، که این بار هم شطرنج آبان خونین مرگ و زندگی را دوباره پات کند!.
این هشدار بسیار مهمی است! که بایستی هوشیار باشیم، زیرا خامنه‌ای جلاد مانند پیامبرش محمد، و با همان سیاست صدر اسلامی ضد بشری، که خمینی جلاد تمام این سیاست و دیانت اسلام محمد و علی را در یک کلمه خلاصه کرد، خدعه!، و محمد نیز با اتکاء به همین سیاست به صلح حدیبیه تن داد، تا بتواند نیروی کشتار خویش را گردآوری و تجدید قوا کند، همانطور که خامنه‌ای نیز در فردای سخنرانی اعلام شکست، چاقوکش های سهمیه ی دانشگاهی را در شریف و دانشگاه ها بسیج کرد، که شعار گفتگو، گفتگو را برای صلحی حدیبیه ای جار بزنند، و در ادامه ی همین تاکتیک، امروز نیز عقبه ی اصلاح طلب تنفرانگیر قاتلان، در نشستی اضطراری بنام دانشگاهیان به صحنه فرستاده شدند، تا حداد عادل از دو قطبی شدن جامعه و رواج گفتمان عقلانی برای عبور از بحران سرنگونی بگوید، و ظریف برای ماله کشی حرفه ای و نشان دادن همدلی بگوید، که با زور نمی توان بر مردم حکومت کرد، تا مانند تمام سالیان گذشته مدعی شود، که مردم ما انتخاب کرده اند اینگونه زندگی کنند، و اگر از ما حمایت نمی کردند، بیش از هفتاد درصد به ما رأی نمی دادند، و زیبا کلام، به زشتی کلام و خوانش اصلاح طلبان، برای ترمز سرنگونی طلبان، کلام تمام همدستان جانیان را خلاصه کند، که عدم مجلس خبرگان مستقل، مجلس شورای مستقل وعدم پاسخگویی در تمام سطوح منجر به این شده…و با خنده ی کریه شان بر سر قبری ولایتی و امام زمانی بگریند، که مرده ای در آن نیست!، و همزمان عقبه ی این اصلاح طلبان داخلی نظام، که خودشان را نواندیشان دینی خارج کشوری می نامند، در سخنان امروز سروش در کلاپ هاوس مدعی می شوند, که اکنون اقلیتی دو قطبی شده در دانشگاه و جامعه رو در روی یکدیگرند، و اکثریت خاموش نظاره‌گر، و با روایتی جانبدارانه و حسابشده ی بدون چالش نقادانه از حسن کچویان استاد دانشگاه تهران، بعنوان جامعه شناس کنونی نظام اسلامی می گوید، زن، زندگی، آزادی = زن، فحشا، هرزگی! – مرد، میهن، آبادی = مرد، بی‌ناموسی، شهوت رانی!…اما همین نواندیش دینی کت و شلواری فراموش می کند، که این پاسداران دانشگاهی و جامعه شناسی حکومت اسلامی، محصولات انقلاب فرهنگی خمینی توسط ایشان در دانشگاه هستند، وگرنه همین سروش خودش بهتر می داند، که این‌ها شعارهای قرآنی و انقلاب اسلامی و وعده‌های محمدیست، برای می و غلمان و حوری، در ذهن و عین جهان بینی و جامعه شناسی و انسان شناسی این منادیان دین جاکشی و کسکشیست!، که حکومت اسلامی شکست خورده، همه را از تهران تا خارج کشور بخط کرده است، تا برای آشتی و گفتگو و صلح حدیبیه خدعه کنند.
از نظر نگارنده اتاق فکر اطلاعات بار دیگر با نفوذ در تظاهرات دانشجویان، مانند نوبت های پیش و پس از آبان برای جایگزین کردن شعار مرگ بر نئولیبرالیسم!، بجای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه‌ای، این بار نیز با طرح شعار «رفراندوم رفراندوم، اینه شعار مردم» و «عدالت آزادی حجاب اختیاری» از دیروز دانشگاه فردوسی مشهد، در دانشگاه های امروز تهران نیز سرایت دادند، تا جنبش دانشجویی دوباره زنده شده را بکشند، و بعدش حساب همه را برسند.
واقعیت این است که این انقلاب نوین زن زندگی آزادی، بدلیل نو و متکی بودن به رهبری خرد جمعی، به اندازه ی نو بودنش، تهدیدات خاص خودش را از شروع انقلاب تاکنون با خود داشته و دارد، که اصلی ترین آن‌ها، همین نقیصه ی نداشتن رهبری شاخص برای تن و تنه ی جمعی شجاع کف خیابان است، که به مثابه یلی بی سر با اژدهای هفت سر در میانه ی میدان چنگ در چنگ است…
بنابراین شما رهبران میدانی، و ما در تمامیت عقبه ی ایرانی داخل و خارج کشوری، فرصت بی پایانی برای رسیدن به پیروزی نداریم!، و
بایستی هر چه زودتر به بلوغ سربرآوردن یا معرفی یک رهبری برسیم، زیرا نمی توانیم نه در کف خیابان‌های داخل و خارج کشوری، و نه در بحث های کلاپ هاوسی شبه روشنفکری وقت کشی کنیم، تا دشمن وقت آدم کشی بیشتر پیدا کند، و حتی اگر هر کسی هم برای طرح خودش از تریبون های ایران اینترنشنال و کلاپ هاوس و…استفاده می کند، بایستی حرف مشخص بزند، و راهکارهای عملی مشخص را به جوانان و نوجوانان دانش آموزی انقلاب ارائه دهد، و تحلیل های جامعه شناسی، کارشناسی، جامعه شناسی، سیاسی و…خودشان را بنویسند و بگذارند برای بعد از پیروزی.
بنابراین اگر فرصت را از دست ندهیم، و بجنبیم، پیروزی بیشتر از هر زمانی در گذشته، در دسترس اکنون ماست!، و تضمین پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی، محدود به برآمدن موج بلندی در حوضچه ها و کف خیابان های اکنون است!.
