جواد مفرد :
مطابق کتیبه های آشوری بابلی خایدالو و خارتیش به ترتیب از مراکز عیلامیان و کاسیان بوده اند. گروهی حدس زده اند خایدالو از مراکز مهم عیلامیان همان خرم آباد واقع در سرزمین کاسیان می باشد که با وجود شهر خارتیش از مراکز کاسیان (اسلاف لُران) این نظریه به تناقض بر می خورد.
ولی آشکار است که شهر خایدالو (قابل تصحیف به خدا-لایا، محل خدا) می تواند همان شهر مسجد سلیمان کنونی باشد:
کتیبهٔ آشور بانیپال دربارهٔ فتح و نابودی عیلام چنین میگوید:
تمام خاک شهر شوشان و شهر خایدالو (مسجد سلیمان) و شهر ماداکتو (کنار دره شهر کنونی) و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور عیلام را با همه پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از چارپایان و گوسپند، و نیز از نغمههای موسیقی بیبهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.
لذا شهر عیلامی خایدالو، همان مسجد سلیمان کنونی است، نه خرم آباد (خارتیش باستانی، با شکوه و خرّم) که در سرزمین کاسیان (اسلاف لُران) واقع بوده است.
نظریات باستانشناسی مقدماتی متناقض پیشین در مورد محل خایدالو:
ژاک دومرگان از قول ژماسپرو خایدالو را در بخشهای گمنامی که ماد را احاطه کردهاست، دانسته و اضافه مینماید که «در آنجا است که محتملاً شاه عیلام (کدورنان خونت) به هنگام حملهٔ فاتحین شمال و اشغال ماداکتو به آنجا گریخته و پناه جسته است».
رومن گیرشمن این نام را هیدالو نوشته است و آن را ناحیهٔ پر ثروت شوشتر میداند. رشید یاسمی محل شهر را دز ملکان میدانند و در خصوص نگارش (میدالو) این گونه نوشتهاست: «در کنار شط کارون در طرف بالا واقع بودهاست و از شوش به آنجا ۲۲ فرسنگ به خط مستقیم مسافت بودهاست؛ چنانکه میام میدالو مالمی (ایذه) ۱۳ فرسخ میشمردهاند.» در کتاب مشیرالدوله ایران قدیم یا تاریخ مختصر ایران تا انقراض ساسانیان نیز آمدهاست که «شهر خایدالو در جای خرمآباد امروزی بودهاست». برخی دیگر از محققان از جمله ژاک دو مورگان و دهخدا نیز این نظر را داشتهاند. حاجیعلی رزمآرا در کتاب جغرافیای نظامی ایران نوشته است: «در جلگهٔ خرمآباد در چهار هزار سال قبل، شهری موسوم به خایدالو (یا خایدر) در عصر عیلام وجود داشته که آثار و خرابههای شهر مذکور در اطراف منار خرمآباد باقی است.» در تمدن عیلامیان، خرمآباد مرکز منطقهای به نام سیماش بودهاست که شاهان نیمهمستقلی داشتهاست (سلسلهٔ سیماشکی) که به دلیل موقعیت جغرافیایی و انسانیاش بارها در جنگها مفرّ و مأمن شاهان عیلامی بودهاست.
سمیروم جایگاه سیماش باستانی
منابع مکتوب آشوری که به ثبت لشکرکشی سال ٧١٣ پ.م. سارگون دوم به غرب ایران پرداخته اند، از جاینام «سیماش» (دژ ولایت عیلامی سیماشکی) نام میبرند که در شرق سرزمین الیپی (کرمانشاهان و لرستان و حوالی آنها) و در مجاورت مادهای دوردست شرق (اصفهان) قرار داشته است.
نظر به موقعیت جغرافیایی داده شده برای سیماش و معنی لفظی آن، نام سیماش را می توان به معنی محل سردسیر گرفت که این یاد آور شهر سردسیری کنونی سمیروم (منسوب به سرما) در آن حوالی یاد شده، می باشد.
مطابقت نام آوان با شوشتر
نامهای شوش و شوشتر را به معنی محل خوش و محل خوشتر گرفته اند. شوش به نام باستانی خود مانده و حدس میزنند که نام شهر عیلامی آوان نیز با شوشتر جایگزین شده است. معنی سنسکریتی آوان هم گواه آن است:
अवन n. avana pleasure
نام شوشتر در نزهة القلوب به هر دو صورت تُستر و شُستر ذکر شده است که هر دو هیئت به سنسکریت و اوستایی به معنی خوشتر هستند:
तोष m. tosha pleasure
सुस्थ adj. sustha happy
نام شهر عیلامی آدامدون/ آدامشول در سمت آوان به ظاهر یاد آور نام دزفول است. در سمت اندیمشک/دزفول ویرانه های شهری به نام اوان وجود دارد که یاد آور نام آدامدون و خود اوان است.
محل سیماشکی (منطقهٔ سیماش، سمیروم) و خایدالو (مسجد سلیمان) در این نقشه به تقریب درست مشخص شده است:
منابع عمده:
١- تاریخ ایران باستان، تألیف حسن پیرنیا، مشیرالدوله.
٢- تاریخ ماد، تألیف ایگور میخائیلویچ دیاکونوف، ترجمهٔ کریم کشاورز.
٣- فرهنگ لغات سنسکریت به فارسی، ترجمه و تألیف محمدرضا جلالی نائینی
۴- فرهنگ سنسکریت- انگلیسی انلاین
۵- فرهنگ واژه های اوستا، ترجمه و تألیف احسان بهرامی.