جواد مفرد کهلان :
نام پئیشیااووادا (محل کتابخانه) و کوه ارکادریش آن (دارای نقش و نگار با شکوه) محل ظهور گائوماتای مغ (داماد و پسرخواندهٔ کوروش) و محل وهیزداته بردیه (بردیه پسر کوچک کوروش) با کعبهٔ زرتشت (آتشکدهٔ ابراهیم) و کوه نقشت آن (نقش رستم) همخوانی دارند:
قسمتی از متن کتیبه بیستون در بارهٔ گائوماتای مغ: بند ۱۱ – داریوش شاه گوید: پس از آن مردی مغ، به نام گائومات از پئیشیااوودا (پیشیااووادا) برخاست، که کوهی [است] به نام ارکدیش. چون از آنجا برخاست، چهاردهم ماه وی خن (آدارو) بود. او به دروغ به مردم گفت: «من بردیه هستم، پور کوروش، برادر کمبوجیه، پس از آن مردم برتافته شدند، از کمبوجیه، نزد او رفتند، هم پارس، هم ماد، هم دیگر بومهای کشور را بگرفت. از ماه گرما پده ٩ روز گذشته بود که کشور را اینسان بگرفت. سپس کمبوجیه از خود کشی مرد.»
دژ نبشت / پرویز رجبی
“دیری است که باستان نگاران، اصطلاح دژنبشت فارسنامۀ ابن بلخی را از آغاز سدۀ ششم هجری، بدون تأمل در محل قرار گرفتن آن، به کار می برند، «چون زرتشت بیامد، وشتاسف، او را به ابتدا قبول نکرد و بعد از آن، او را قبول کرد، و کتاب زند آورده بود به حکمت، و بر دوازده هزار پوست دباغت کرده، نبشته بود به زر. وشتاسف، آن را قبول کرد.
آیا معبد دژنبشت، مرکز اسناد دینی ایران باستان بوده است؟
دیری است که باستان نگاران، اصطلاح دژنبشت فارسنامۀ ابن بلخی را از آغاز سدۀ ششم هجری، بدون تأمل در محل قرار گرفتن آن، به کار می برند، «چون زرتشت بیامد، وشتاسف، او را به ابتدا قبول نکرد و بعد از آن، او را قبول کرد، و کتاب زند آورده بود به حکمت، و بر دوازده هزار پوست دباغت کرده، نبشته بود به زر. وشتاسف، آن را قبول کرد و به استخر پارس کوهی است، کوه نقشت گویند که همۀ صورتها و کنده گریها از سنگ خارا کرده و آثار عجیب، اندر آن بود و این کتاب زند و پازند، آنجا نهاده بود.«
در متن پهلوی ارداویرافنامه هم، همین مضمون با تفاوتی اندک آمده است و ادعا شده است که اسکندر رومی مصر نشین اوستا را برداشته و سوزانده است.”
آن چه در قرن اخیر در مورد کعبهٔ زرتشت گفته اند:
“فاصلهٔ کعبهٔ زرتشت تا کوه، ۴۶ متر است و دقیقاً روبهروی آرامگاه داریوش دوم قرار دارد و شکلش مکعب مستطیل است و تنها یک در ورودی دارد. جنس مصالح این بنا از سنگ آهک سفید است و بلندی آن حدود ۱۲ متر، که با احتساب پلههای سهگانه به ۱۴٫۱۲ متر میرسد و ضلع هر قاعدهٔ آن، حدود ۷٫۳۰ متر درازا دارد. در ورودی آن به وسیلهٔ پلکانی سی پلهای از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه مییابد. قطعه سنگها به صورت مستطیلی شکل است و بدون استفاده از ملات، روی هم گذاشته شدهاند که اندازهٔ سنگها از ۰٫۴۸×۲٫۱۰×۲٫۹۰ متر تا ۰٫۵۶×۱٫۰۸×۱٫۱۰ متر متفاوت است و با بستهای دُمچلچلهای به هم وصل شدهاند. این بنا در دورهٔ هخامنشی ساخته شده و از نام بنا در آن دوران اطلاعی در دست نیست، اما در دورهٔ ساسانی آن را بُن خانک مینامیدند؛ نام محلی این بنا نیز، کُرنایخانه یا نقارهخانه بوده و اصطلاح کعبهٔ زرتشت در دوران اخیر و از حدود قرن چهاردهم میلادی به این بنا اطلاق شدهاست.
دربارهٔ کاربرد این اتاقک، دیدگاهها و تفسیرهای متفاوتی ارائه شدهاست و نمیتوان هیچکدام از آنها را به قطعیت پذیرفت؛ چنانکه برخی این برج را آتشگاه و آتشکده میدانند و معتقدند که این بنا، مکان روشن کردن آتش مقدس و محلی برای عبادت بودهاست اما عدهای دیگر با ردّ آتشگاه بودن آن، این بنا را به دلیل شباهتش به آرامگاه کورش بزرگ و زندان سلیمان (پاسارگاد) و برخی از آرامگاههای لیکیه و کاریا، آرامگاه یکی از شاهان یا بزرگان هخامنشی میدانند و برخی دیگر از ایرانشناسان این اتاقک سنگی را بنایی برای نگهداری اسناد و کتابهای مقدس دانستهاند اگرچه اتاقک کوچک کعبهٔ زرتشت برای نگاهداری کتابهای دینی و اسناد شاهی بسیار کوچک به نظر میرسد. البته نظریات دیگری همچون معبدی برای ایزد آناهیتا یا تقویم آفتابی هم ذکر شدهاست که کمتر مورد توجه هستند.
بر بدنهٔ شمالی، جنوبی و خاوری این برج، سه کتیبه به سه زبان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در دورهٔ ساسانیان نوشته شدهاست که یکی به شاپور اول ساسانی و دیگری به موبد کرتیر تعلق دارند و چنانکه والتر هنینگ گفتهاست، «این کتیبهها مهمترین سند تاریخی از دورهٔ ساسانی میباشند.» ساختمان کعبهٔ زرتشت از نظر تناسب اندازهها، خطوط و زیبایی خارجی، بنای زیبایی است که از نظر اصول معماری نمیتواند مورد ایراد قرار گیرد.
این بنا امروزه بخشی از محوطهٔ نقش رستم است و در اختیار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران قرار دارد که از طریق جادهٔ شیراز به اصفهان قابل دسترسی است و دسترسی محلی آن از طریق جادهٔ قدیمی حاجیآباد-زنگیآباد و جادهٔ تخت جمشید-نقش رستم امکانپذیر است.”
منابع عمده :
١- ابن بلخی (۱۳۸۴). نیکلسن، رنالد، ویراستار. فارسنامه. تهران: اساطیر. شابک ۹۶۴-۳۳۱-۳۳۳-۶.
٢- اشراقی، احسان (۱۳۵۲). «مبانی دین در حکومت ساسانی». هنر و مردم (مجله). تهران (۱۳۶–۱۳۷).
٣- بیانی، شیرین (۱۳۸۶). شامگاه اشکانیان و بامداد ساسانیان. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. شابک ۹۶۴-۰۳-۴۷۹۸-۱.
۴- بهنام، عیسی (۱۳۴۶). «نقش رستم در تاجگذاری پادشاهان ساسانی». هنر و مردم. تهران (۶۰).
۵- تفضلی، احمد (۱۳۷۶). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. به کوشش ژاله آموزگار. تهران: انتشارات سخن. شابک ۹۶۴-۵۹۸۳-۱۴-۲.
۶- رجبی، پرویز (۱۳۵۰). «کرتیر و سنگنبشتهٔ او در کعبهٔ زرشت». بررسیهای تاریخی. تهران (ویژه).
٧- گائوماتای مغ، محمد جواد مشکور، مجلهٔ بررسیهای تاریخی، شمارهٔ ۵ سال ششم.
پئیشیااووادا (دژ نبشت)