نیک اهنگ کوثر
خوردن شیر خر در نوجوانی، برای مهاجرانی، وزارت به ارمغان آورد و لندننشینی. عطاالله شیر خر خورده، در لندن، گعدهها و روابط خود را داشت که طبیعتا به نفع جنبش سبز تمام نشد.
در سال ۱۳۸۳، یکی از کارمندان سابق وزارت ارشاد که به کانادا پناه برده بود، گفت که مهاجرانی با عربستان سعودی رابطهای بسیار قوی دارد و کمک مالی دریافت کرده است. این ادعا بدون سند بود و قاعدتا امکان استناد به آن وجود نداشت. یکی از روزنامهنگاران زن اصلاحطلب که مدتی بعد از خرداد ۸۸ زندانی بود نیز برایم گفت که در سفر به لندن، مطمئن شده که مهاجرانی بعد از ماجرای لو رفتن ازدواجدومش، «عبرت» نگرفته است. به گفته یک روزنامهنگار قدیمی ساکن لندن، این روزنامهنگار زن بعد از روبهرو شدن با مهاجرانی، به دفتر او رفته بود و از او شکوه کرده بود.
اما مسالهای که برخی از کنارش راحت گذشتند، تشکیل «اتاق فکر جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸ بود که مهاجرانی، کدیور، سروش، بازرگان و گنجی خود را اعضای آن نامیدند. کشیدن کارتونی که در آن، همه این «روشنفکران» کور بودند و عصاکش دیگری، با اعتراضهایی روبهرو شد. میگویند اکبر گنجی از اینکه اندازهاش از همه کوچکتر کشیده شده بود اظهار ناراحتی کرده است.
«اتاق فکر» اما دوامی نیاورد.
همان سال بود که مهاجرانی به دعوت اتاق فکر دست راستی «موسسه واشینگتن» به پایتخت آمریکا آمد و گفته شد تقاضای ۱۶ هزار دلار پول کرده است. حضور او در کنفرانسی که این موسسه طرفدار اسرائیل برگزار کرده بود، با سکوت مصلحتی سبزها همراه بود، اما در محافل مختلف از این کار او انتقاد میشد.
سایه مهاجرانی بر رسانه «جنبش راه سبز» یا جرس، آنقدر سنگین بود که با وجود حضور مسیح علینژاد، خبرنگار این رسانه در آکسفورد، موارد مربوط به مهدی هاشمی به طور کامل نادیده گرفته میشد.
برخی از کسانی که گفته میشد جزو باند مهدی هاشمی برای شایعهپراکنی علیه منتقدان هاشمی به اروپا پنهاه برده بودند نیز سر از جرس درآوردند. در سال ۱۳۸۹، در کنفرانسی که در دانشگاه تورنتو برگزار میشد، نخستین ناشر جرس که از آن مجموعه جدا شده بود، در جلسهای با حضور اکبر گنجی، مهرانگیز کار، یوسفی اشکوری و چند نفر دیگر این مساله را طرح کرد که جرس از شخص مهدی هاشمی کمک مالی دریافت میکند. این ادعا هیچگاه تکذیب نشد. وابستگی اعضا و حقوقبگیران جرس به هاشمیها مسالهای نبود که در رسانههای سبز منعکس شود.
جرس در زمانهای که زیر سایهی مهاجرانی بود، یکی از بزرگترین ضربهها را به «جنبش سبز» وارد آورد. پیشنهاد پروژهی «اسب تروا» از سوی یکی از نویسندگان جرس که از سالهای دهه ۵۰ برای مهاجرانی یا در جناح او در مقاطع مختلف کار کرده بود (از تبلیغ کاندیداتوری مهاجرانی در مجلس تا عضویت در گروه “فالانژ”های دانشگاه شیراز و …) را یکی از ضربههای بزرگ بر پیکر همبستگی مردمی بعد از خرداد ۸۸ بر شمردهاند که اتفاقا با خواسته هاشمی رفسنجانی برای کاهش تنش و آرام شدن فضا در آن زمان همآهنگ بود.
مهاجرانی، که گفته شده امیدش به بازگشت به ایران و عزیز شدن مجدد نزد رهبری را از دست نداده، امید بسیاری از طرفداران «جنبش سبز» را با اظهار نظرهایی به یاس تبدیل کرد. وقتی که گفت دامان خامنهای پاک و منزه از حتی یک «لکهی خاکستری» اقتصادی است، باعث تعجب و حیرت بسیاری شد.
ادامه دارد
منبع خودنویس