
س. ملکوتی :
بدیل سیاسی ما ایرانیان از چه مشخصاتی برای دستیابی به مطالبات با همه گوناگونی های آن باید برخوردار باشد تا بتواند به مثابه نیروی جانشینی مورد پذیرش عمومی قرار گیرد . انتخابی که نه بر اساس استیصالی به تکرار، شوری فاقد ادراک روشن و کاریزما و محبوبیت بلکه باید بر بنیاد دانستن و آگاهی از انطباق با مطالبات و خرد پذیری صورت بپذیرد.
-اولین نکته ای که در ذهن هر ایرانی شکل میگیرد چیزی نیست جز پایبندی به حقوق بشر و دموکراسی.
– باید از پیش بدانیم آیا بدیل سیاسی به حقوق اساسی انسانها، از جمله آزادی بیان، آزادی مذهب، آزادی تجمع و حقوق اقلیتها پایبند است؟ این پایبندی را چگونه دارد طرح میکند؟
-آیا دموکراسی لیبرال (نه فقط انتخابات، بلکه نهادهای پاسخگو، قانونمداری و تفکیک قوا) را بهعنوان نظام آینده را پذیرا میشود ؟
-آیا مدعی یا مدعیان قدرت سیاسی دارای برنامه مکتوب و قابل ارزیابی و دسترس برای همگان هستند؟
-آیا منابع مالی، ارتباطات خارجی، و ساختار قدرت درونگروهی آنها از شفافیت برخوردار بوده و پاسخگو پرسشهای مطبوعات و مردم میباشند ؟
-آیا در برابر نقد و پرسش خود را موظف به پاسخگویی میبینند، یا فقط ادعای رهبری دارند؟
-آیا این مدعیان سابقهی روشن و قابل دفاعی در دفاع از حقوق مردم دارند؟
-آیا در گذشته از خشونت، تبعیض یا دیکتاتوری حمایت کردهاند؟
-آیا در دیاسپورا یا داخل ایران فعالیت واقعی و مؤثری داشتهاند؟
-آیا وابسته به دولتهای خارجی، سرویسهای اطلاعاتی، یا پروژههای ژئوپولیتیکی مشکوک نیستند؟
-آیا برنامه آنها مبتنی بر منافع ملی ایران و نه منافع خارجی طراحی شده است ؟
-آیا این بدیل سیاسی توانایی سازماندهی، بسیج، و ایجاد ائتلافهای گسترده هم دارد یا تنها بر محور خود و پیرامون طاعت پذیر از خود میخواهد بدیل خود را معرفی نماید؟
-آیا نقطه اتکا این بدیل و مدعی تنها به یک قشر یا طبقه یا فرهنگ تمدنی و زبانی و عقاید و باور خاص محدود میشود یا قابلیت نمایندگی تنوع اجتماعی گوناگونیهای موجود در ایران را دارد؟
-آیا طرح پیشنهادی گفتمانی این مدعی یا مدعیان فراگیر، مصالحهجویانه و مبتنی بر شنیدن صدای مخالف است؟
-آیا از نفرتپراکنی، انتقامجویی و حذف سیاسی پرهیز دارد یا از هم اکنون ذهنیت عمومی و حامیان خود را در برابر دگر اندیشان و مخالفان خود میشوراند؟
-آیا بدیل مورد نظر برای مسائل اصلی کشور (اقتصاد، آموزش، نظام قضایی، روابط خارجی، محیط زیست، مسئله اقوام و مذاهب) برنامه عملیاتی بیرون از تشنج ها دارد یا صرفاً خود را محدود بر طرح شعائر کلی گویانه نموده است ؟
احتمالا نکات دیگری را هم شاید برخی از دوستان لازم به ذکر بدانند و برخی نیز بر این باور باشند که این مجموع از مطالبات و دریافت را احتمالا نتوان در یک پیکره بدیل واره یافت. اگر این مورد باشد بجای تقلیل خواسته ها بهتر است رویکرد به جمعی از بدیل گویان روی آورد که قادر به تامین این مجموعه حداقلی باشند.