دکتر عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن:
سرکار خانم لیلی سلطانی، مدیر بخش فارسی صدای آمریکا
بنده در طی سالها میهمان برنامه های مختلف تلویزیون صدای آمریکا نظیر برنامه اخبار, صفحه آخر, شطرنج و غیره بوده ام. لذا از نظر شخصی به جز امتنان و تشکر هیچگونه “گله شخصی” از صدای آمریکا ندارم. آخرین حضور بنده در صدای آمریکا نیز حدود دو هفته پیش بود. اما علیرغم انتقادات بجا و برخی از کج فهمی ها و سوءتفاهم های دوستان و حملات دشمنان, فعالیت سیاسی بنده قبل از انقلاب و بعد از آن و بخصوص بیش از دو دهه اخیر هرگز به خاطر مسائل شخصی نبوده و نیست و برای آن هزینه فراوان داده ام, که می دانم در این آشفته بازار “تجارت در سیاست” و انواع کاسبکاری حقوق بشری و فعالیت مدنی و آلترناتیوسازی و غیره پذیرش آن برای بسیاری از هموطنان غیر قابل هضم باشد که به باور بنده کاملا قابل درک است, و تشکیک و تردید هموطنان را با جان و دل می پذیرم. زیرا اکثر مردم مارگزیده و زخم خورده ایران در مورد اپوزیسیون معتقدند: ” گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنکه هست گیرند”. لذا با دلی نالان و چشمی گریان تسلیم این واقعیت تلخ هستم.
و اما سخن کوتاه کنم و از سرکار عالی با کمال احترام بپرسم که با توجه به اینکه وظیفه اصلی روزنامه نگاری و ژورنالیسم حرفه ای اطلاع رسانی و تحلیل و خبررسانی به موقع و “بی طرف” است (روی “واژه بی طرف” تاکید می کنم), آیا از منظر بیطرفی و ژورنالیسم حرفه ای این قابل پذیرش است که یک کارمند (رسمی یا قراردادی) صدای آمریکا پای خود را بی نهایت از مرز ژورنالیسم حرفه ای و “بیطرف” فراتر نهاده و از پلتفرم این رسانه برای تبلیغ شخصی و پروموشن در جهت اهدافی بسیار فراتر از آنچه که در منشور کلی صدای آمریکا آمده است, استفاده کند؟ که به عبارتی سوءاستفاده می باشد؟ بنده در طی سالیان طولانی این رفتار خارج از عرف ژورنالیسم حرفه ای را در هیچکدام از کارمندان محترم بخش فارسی صدای آمریکا مشاهده نکرده ام الا یک نفر !
اجازه بدهید بجای کلی گویی مشخص تر بگویم, خانم مسیح علینژاد که شب و روز در برنامه های صدای آمریکا و تکرار مکرر آنها حضور دارد, فقط مجری یک برنامه تبلت صدای آمریکا نیست که برنامه او تقریبا هر روز باز تکرار می شود, ایشان یک فعالی سیاسی وابسته به یک طیف مشخص هستند که سبب تفرقه و جدل و بحث و گسست فراوان در بین طیف های مختلف سیاسی مخالفین رژیم ایران شده است. به باور بنده هر فعال سیاسی حق دارد که با “خود رهبر پنداری” از همه پلتفرم های موجود برای تبلیغ خودی (Self-Promotion) استفاده کند. این هنر سیاست است. اما بقول ضرب المثل انگلیسی (You cannot run with the hare and hunt with the hounds).
بنده در این مورد در طی سالیان اخیر مقالات فراوانی نوشته ام و از برخی از رسانه ها در مورد موج سواری حرفه ای برخی از رسانه ها و اشخاص (بجای مقید بودن به اصول ژورنالیسم حرفه ای) انتقاد کرده ام. در مقاله ای بنام “رهبر تراشی بیگانه, از گوادلوپ تا ایران اینترنشنال، درخواست از هموطنان” با جزئیات به این معضل مخرب و تفرقهانگیز پرداخته ام.
حال سوال مشخص بنده از سرکار عالی این است: آیا خانم مسیح علینژاد بعنوان کارمند (مهم نیست استخدامی یا قراردادی به اصطلاح مستقل) این آزادی عمل را از طرف صاحب کار (صدای آمریکا) دارد که در عمل خود را بعنوان رهبر سیاسی یک جنبش در داخل ایران معرفی کند و با مقامات کشورهای مختلف مثل رئیس جمهور فرانسه و نخست وزیر هلند و وزیر خارجه آمریکا و غیره ملاقات و رایزنی بکند؟ سوال خیلی ساده است. بنده این انتقاد را از تلویزیون ایران اینترنشنال (وابسته به عربستان سعودی) هم داشتم. اما چنین رفتاری را از بقیه تلویزیون های حرفه ای مشاهده نکرده ام.
تنها دلیلی که خانم مسیح علینژاد توانسته خود را برجسته کند و عملا بعنوان “رهبر اپوزیسیون” خود را جا بزند, حضور گسترده و دوزیستی وی در صدای آمریکا و تلویزیون وابسته به عربستان است. شاید بگویید ایشان یک فرد مستقل هستند که فقط یک قرارداد کاری یک ساعته در هفته با صدای آمریکا دارند و بقیه وقت خود را مجاز هستند هر کاری بکنند. سرکار خانم لیلی سلطانی, باید عرض کنم که در عمل اینگونه نیست. بنده در عرض ۳۳ سال گذشته با بسیاری از شرکت های پزشکی بین المللی آمریکایی (از بوستون گرفته تا شیکاگو, و از سانتا کلارا کالیفرنیا گرفته تا آتلانتا), بریتانیایی, هلندی, فرانسوی و آلمانی کار کرده ام, و نیک می دانم که اینگونه نیست. در قراردادهای حتی پیمانکار مستقل (totally independent contractor agreement) معمولا شروطی وجود دارند که بر اساس آن نمی توان اصول کارفرما را نقض کرد. این را بنده به جرات می توانم بگویم. در نتیجه این بهانه تحت هیچ شرایطی قابل قبول نیست.
خانم مسیح علینژاد کاملا محق هستند که فعالیت سیاسی مستقل داشته باشند و حتی خود را بعنوان رهبر اپوزیسیون معرفی کنند. این حق ایشان است ولی بر طبق ضرب المثل معروف انگلیسی ـ آمریکا نمیشود هم خدا را داشت و هم خرما را؛ و از هر دو برای تبلیغ و پروموشن (Self-Promotion) خودی گزینشی استفاد کرد؛ انگار که مردم و بخصوص نسل جوان و فهمیده و فرهیخته, ٤۵ سال بعد از انقلاب هولناک و ویرانگر سال ۵٧ قدرت تشخیص ندارند. بنابراین محترمانه استدعا می کنم جواب بدهید, آیا خانم علینژاد می توانند به این فعالیت “دوزیستی” و خود تبلیغی (Self-Promotion) در تلویزیون صدای آمریکا ادامه بدهند یا نه؟ چون به اعتبار بی طرفی و حرفه ای صدای آمریکا (نه تنها علیه رژیم, بلکه علیه بخشی از اپوزیسیون) لطمه می زند.
منتظر جواب حضرتعالی هستم.