نعل وارونه زدن مسئول کمیسیون شورای ملی مقاومت

 

بهروز ریحانی :

اول یک سؤال هست که اگر جناب محمد محدثین اجازه دارد و صلاح می‌داند پاسخ دهد و آن اینکه چرا سایت‌های رسمی مجاهدین خلق تیتر و عنوانی که برای گفتگوی تلویزیونی ایشان زده‌اند، نوشته‌اند «محمد محدثین مسئول کمیسیون شورای ملی مقاومت» و عنوان «خارجه» را حذف کرده اند. با توجه به سوابق امر، خدا نکرده ایشان کمیسیونشان را عوض کردند و یا تغییر و تحولی انجام گرفته و حالا برای اثبات خود باید در یک گفتگوی تلویزیونی آسمان و ریسمان را به هم ببافد تا ثابت کنند کماکان «سرموضع» می‌باشد، این را از جهت خیرخواهی برای ایشان عرض کردم که امیدوارم آرپی‌جی «خارجی» نخورده باشد.
این جناب محمد محدثین عضو سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت می‌باشد که در اولین اطلاعیه‌ای که بعد از دستگیری دژخیم حمید نوری صادر کردند، بدام افتادن او را «جنگ گرگها و شوی اطلاعاتی» جمهوری اسلامی قلمداد کردند و تا توانستند در همان اطلاعیه کذایی با آویزان شدن به عبای دو سردژخیم آخوندها (مقیسه‌ای و رازینی) حمید‌نوری را یک «کارمند جزء که چیزی بارش نیست، اطلاعاتی ندارد…» جا بیاندازد (اطلاعیه شورای ملی مقاومت ۲۴ آبان ۱۳۹۸).
 اما حال که گزارشات، اخبار و انعکاسات دادگاه حمید نوری وارد خانه‌ها و محافل ایرانیان شده و تمامی رسانه های خارجی زبان و تعداد زیادی سایت‌ها و رسانه‌های خارجی بطور گسترده آن را پخش کرده و می‌کنند و اکثراً بر نقش غیرقابل انکار ایرج مصداقی در دستگیری دژخیم حمید‌ نوری تأکید کرده‌اند، مسئول کمیسیون بی نام و نشان با سخاوت تمام می‌فرماید «تردیدی نیست که اگر اسناد و مدارک مجاهدین و شهادت‌های شاکیان و شاهدان این سازمان (مجاهدین) نبود دژخیم حمید نوری از محکومیت می گریخت» و این به زبان ساده یعنی نعل وارونه زدن مسئول کمیسیونی که احتمالاً در اوایل بیماری آلزایمرش میباشد چرا که:
 
۱- شاکی اصلی و عامل بدام انداختن دژخیم حمید‌ نوری همین ایرج مصداقی می باشد که مجاهدین شب و روز در منبر های دیجیتالی، فضای مجازی و حضوری او را لعن و نفرین می‌کنند و آدم یاد آخوندها میافتد که این یزید مادر مرده را در هر مناسبتی، عزا و عروسی شلاقکش می‌کنند. در عین حال بسیاری از اسناد و مدارک کیفرخواست دادستانی سوئد برای محاکمه حمید نوری، کتب، مدارک بازجویی‌های و بازپرسی‌های ایرج مصداقی و یارانش می‌باشد، زندانیان جان‌بدر برده‌ای که به صورت مستقل در دادگاه حضور داشته و دارند. هرچند که اکثر این شاکیان و شهود مستقل، به جرم هواداری از مجاهدین برای سالیان دراز در حبس و زندان های آخوندها بوده‌اند، اما مجاهدین بدون استثناء انعکاسات شهادت دادن‌های آنها را سانسور کرده و می‌کنند (دیگی که برای مجاهدین و محمد محدثین نجوشد، سر سگ توش بجوشد).
 ۲- با مرور بعضی از گفته‌های شاکیان و شهود مجاهدین و مدارکی که دادستانی سوئد از بازپرسی‌ها و بازجویی‌های قبل از شروع دادگاه از آنان را داده است و بر اساس اولین اطلاعیه شورای ملی مقاومت، از قضا مجاهدین و همین جناب محدثین بسیار سعی و تلاش کردند که دژخیم حمید نوری از محاکمه «گریخته» شود، اما تیرشان به سنگ خورد، مردم و آگاهان سیاسی و قضایی یادشان نرفته که همین آقای محدثین همراه با ۱۰۵ زندانی سیاسی زمان شاه، از دادستانی سوئد تقاضا کردند که «مزدور نفوذی اطلاعات (ایرج مصداقی) در کنار دژخیم حمید نوری محاکمه شود» اما دادستانی سوئد پشیزی برای آن درخواست قائل نشد و احتمالاً داستانی سوئد اگر دستش می‌رسید آن ۱۰۶ نفر را روانه دارلمجانین آلبانی می‌کرد، چرا که در کدام محکمه دیده شده هم شاکی (ایرج مصداقی) و هم مجرم (دژخیم حمیدنوری) همزمان محاکمه کنند، آن هم شاکی که ده سال زیر وحشت و سرکوب امثال همین مجرم (دژخیم حمید نوری) حبس کشیده باشد. محمد محدثین و سازمانی که ایشان عضو آن می‌باشد تا کنون بطرق مختلف برای بدر بردن دژخیم حمید نوری سنگ تمام گذاشته‌اند، بیخود نبود که حمید نوری در ۶ روز دفاعیات خودش، بارها و بارها برای مسعود و مریم رجوی غش می‌کرد و با صدای بلند خطاب به رئیس دادگاه می‌گفت «آقای رئیس برید ببینید این ایرج مصداقی که فحش‌هایی و بد و بیراه‌های به مسعود و مریم می‌دهد، آقای رئیس شما فقط اجازه بدهید این صحبت‌های ایرج به مسعود و مریم پخش شود، گوش کنید فحش‌های به مریم (‌رجوی) می‌دهد که من ناراحت شدم.
همین دژخیم نابکار خطاب به رئیس دادگاه گفت «آقای رئیس، این ایرج مصداقی، مجاهدین در آلبانی را بارها تهدید کرد که اگر به دادگاه نیائید فلان فلان می‌کنم و …»
حال محمد محدثین، مسئول کمیسیون، که امیدوارم یک داروی درست و حسابی برای درمان فراموشی‌اش گیر بیاورد، می‌گوید دژخیم (حمید نوری) برای تبرئه خود بارها به مزدور نفوذی (ایرج مصداقی) استناد می‌کند. جناب مسئول کمیسیون یک بار دیگر به ماکتی که در اشرف ۳ ساختید نظر بیندازید و آن را با نقشه هوایی نقشه‌ای که ایرج مصداقی به دادگاه داده است مقایسه کنید تا شرم کنید که چگونه ماکتی ساختید که با کتاب و نقشه ایرج مصداقی که سالها پیش کشیده شده در تناقض قرار بگیرد و از این طریق دژخیم حمیدنوری کلا منکر راهرو و کریدوری باشد که در آن راهرو مرگ بوده یا محل محاکمات ۳ دقیقه‌ای برای کشتار فرزندان مردم.
 محمد محدثین با وقاحتی باور نکردنی می‌گوید «در بردن دژخیم حمیدنوری جزیی از استراتژی اطلاعات آخوندها بود «آن اشخاص و سازمان و شورایی به دنبال از بدر بردن حمیدنوری بودند و هستند که دستگیری و بدام انداختن او با زمینه‌چینی‌هایی ایرج مصداقی را «شوی اطلاعاتی» می‌خوانند و این دادگاه همانطور که به رژیم آخوندی و حمیدنوری تحمیل شد به شورای ملی مقاومت و امثال محمد محدثین هم تحمیل گردید. شما آرزو داشتید و زور زیادی هم زدید که مصداقی و حمیدنوری را دادگاه سوئد با هم محاکمه کند و از این طریق جنایات جمهوری اسلامی و دژخیم بدام افتاده را حداقل کمرنگ کنید. وانگهی هنوز هم دیر نشده، بفرمائید این گوی و این میدان، ماشاالله چیزی که مجاهدین و محمدمحدثین کم ندارند پول و وکلای مجرب و زبردست می‌باشد، از دادگاه سوئد بخواهیم ایرج‌مصداقی را دستگیر و محاکمه کنند.
مسئول کمیسیون بطور تصاعدی و زنجیروار جعلیات به هم ميبافت ایشان می‌گوید «در یک کلام دژخیم و مزدور (مصداقی) و همدستانش دست به یکی کرده‌اند که به خیال خود هر سند و شاهدی دال بر شرکت حمیدعباسی در کشتار ۱۳۶۷ یا معاونت جدی او در کشتار را بی اعتبار کنند.»
اولا با مرور و گوش‌کردن به شهادت‌های ایرج‌مصداقی و «همدستانش» آگاهان می‌دانند که این شاکیان تماماً در افشای جنایات رژیم و همین دژخیم حمیدنوری سخن گفته‌اند.
ثانیا نه ایرج‌مصداقی و نه هیچیک از «همدستانش» که بر علیه دژخیم حمیدنوری شهادت داده‌اند، کلمه‌ای بر علیه مجاهدین در این دادگاه نگفته‌اند، دقیقا برخلاف تعدادی از شاکیان و شهود مجاهدین که بفرمان رهبری مجاهدین، هم و غمشان مخدوش کردن روند دادگاه بوده است و با انکار کتب ایرج‌ مصداقی که بیش از ۱۷ سال پیش منتشر شده‌اند، عصای زیر بغل حمیدنوری دژخیم ‌شدند.
 ثالثا محمدمحدثین برای اثبات دروغی که در بالا گفته اگر شهامت و صداقت دارد از ارگانهای سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت بخواهد بدون سانسور و دخل و تصرف شهادت‌های ایرج‌مصداقی و «همدستانش» را منتشر و چاپ کنند تا آشکار شود پینوکیو کمیسیون شورا دماغش تا چه اندازه دراز می شود.
محمد محدثین که گویا همچون آخوندها به دریافت دکترای جعل واقعیات و حقایق، نائل آمده مدعی شد که «طرح وزارت اطلاعات این بود که از طریق مزدور نفوذی (ایرج‌مصداقی) و همدستانش جنبش دادخواهی را لوث کنند و از این شهیدان سرافراز هویت زدایی کنند».
 حال خوبه که شهادت‌های ایرج‌مصداقی و «همدستانش» ضبط و پخش عمومی می‌شود. در بعضی ازسایت‌ها آن را مکتوب هم کرده‌اند. ایرج مصداقی و «همدستانش» در شهادت‌های خود بارها گفته‌اند که به جرم هواداری از مجاهدین جمعا ده‌ها سال زیر ستم ستوران گزمه های آخوندی حبس کشیده‌اند و تاکید کرده‌اند که ۹۰ درصد جانباخته‌گان شهیدان کشتار ۶۷ متعلق به سازمان مجاهدین بوده اند، دیگر چه «هویت زدایی» کرده‌اند. الا اینکه محمد محدثین و سازمان متبوعش همچون همیشه از آن سربداران یک حساب بانکی کت و کلفتی درست کند که با آن هر مخالف و منتقدی را با هزار سریشم ناجوانمردانه به وزارت اطلاعات آخوندها بچسباند.
اما سوزش مسئول کمیسیون شورا از بیان «هویت زدایی» دلیل دیگری دارد و آن اینکه با بدام انداختن یکی از جنایتکاران کشتار ۶۷ توسط ایرج‌ٔمصداقی و «همدستانش» سر محمد محدثین و سازمان مجاهدین و بی کلاه ماند. افکار عمومی سؤال می‌کنند که جریانی که مدعی هزاران کانون شورشی در ایران میباشد و حتی مکالمات دو سر دژخیم عمامه بسر (مقیسه‌ای و رازینی) دسترسی دارد، چه شد که نفهمید که حمیدنوری بیش از ۱۰ بار در سالیان گذشته به اروپا آمده و ما (محدثین و امثالهم) که مدعی عالم و آدم و  هستیم، یکباره از دستگیری این دژخیم مات و مبهوت شدیم و بعد از ۶ روز که از کما درآمدیم تازه اطلاعیه‌ای دادیم که دستگیری حمیدنوری را «جنگ گرگها و شوی اطلاعاتی» آخوندها دانستیم. محمد محدثین بهتر است هر چه زودتر دست بکار شود و یک دکترا و مدرک ماستمالی معتبر برای خودش دست و پا کند، بلکه یک جوری اولین اطلاعیه شورای ملی مقاومت را رفع و رجوع کند.
فقط یک سؤال ساده از جناب محمد محدثین اینست که، کتب خاطرات زندان ایرج‌مصداقی در سال ۲۰۰۴ منتشر شده‌اند، تا سالیان دراز این کتب در مراسم و برنامه‌های مجاهدین به طور علنی به فروش می‌رسید، حتی در مراسم ویلپنت که مریم رجوی هم حضور داشت میز فروش این کتب گذاشته می‌شد، چه شد که در دادگاه حمیدنوری، تمام این کتب توسط شاکیان و شهود مجاهدین، مورد شک و تردید قرار گرفتند؟ و همین امسال محدثین و کمیسیون بغلی‌اش، کمیسیون امنیت و ضد تروریسم یکباره جن زده شدند که آهای ملت از توی این کتاب «مزدور نفوذی» «تواب» و «بره لاجوردی» در آوردیم براستی چرا بیش از ۹ سال که از انتشار کتب مصداقی گذشته بود، سکوت کردید؟ برای درک و فهم و جواب این سؤالات احتیاج زیادی به تحقیق نیست، دقیقا بعد از انتشار کتاب «گزارش ۹۲» ایرج‌مصداقی خطاب به مسعود رجوی نگاشته بود، رگبار تهمت و افترا و دروغ به سمت ایر‌ج‌مصداقی توسط سایت و قلم بدستان مجاهدین نشانه گرفته شد.
به محمد محدثین و سازمان و شورایی که او عضو آن باشد پیشنهاد میشود که اگر براستی خواستار محکوم شدن دژخیم حمیدنوری میباشید، اگر میخواهید با محکوم شدن این دژخیم رژیم جمهوری اسلامی و سردمداران جنایتکار آن را پای میز محاکمه دادگاه‌های بین المللی بکشانید، اگر می‌خواهید با محکوم شدن این نوچه رئیسی، مغیثه ای و … قدری و فقط قدری دل مادران اعدام شدگان دهه خونین ۶۰، کشتارهای سال‌های ۸۸، ۹۶، ۹۸ و … را خنک کنید اگر می‌خواهید مرهمی بر قلب خانم گوهرعشقی بزنید که فرزند دلاورش ستار بهشتی بهشتی را  امثال همین حمید نوری زیر شکنجه کشتند و اخیرا خودش را خونین و مالین کردند و اگر واقعا می‌خواهید …
دست از جعلیات و دروغ بردارید. هرچند نرود میخ آهنین در سنگ