
کامبیز باسطوت
حرکت گایدو بر ضد مادرو از خیلی از مخالفان جدا از یکدیگر پنهان نگاه داشته شد
نویسندگان دیوید لهانو، حوان فوررو، و حوزه دی کوردوبا
برگردان کامبیز باسطوت
کاراکس، ونزوئلا
برای براندازی نیکولاس مادرو آنچه بنظر میرسد یک سیاست بدقت سنجیده ای بود درواقع قمار بزرگی بود بوسیله یک گروه کوچک از رهبران مخالف که بروی برنامه ای که عجولانه سرهم بندی شده بود عمل میکردند.
در میان مخالفانی که گرفتار پراکندگی شده بودند و بحث میکردند درباره اینکه با مادرو گفتگو کنند یا با او مستقیما در گیر شوند. استراتژی نشان یک کودتا را داشت.
در 23 ژانویه وقتیکه حوان گایدو در برابر 100000 نفر از مردم زیر آفتاب سوزان خود را رئیس جمهور انتقالیونزوئلا اعلان کرد. بعضی از شخصیت های رهبران مخالف بهیچوجه فکر نمیکردند که او اینکار را انجام خواهد داد. مردمی که با او کار میکردند و یا رهبران دیگر میگویند، که شامل کسانی میشد که در کنار او ایستاده بودند و یک نگاه خشگ تکان دهنده ای در صورتشان نمایان شد ه بود و به آرامی سکو را ترک کردند. یکی از مخالفان به هموند دیگر گروه سیاستورزان در پیام آور “چه خبر تازه” گفت در حال حاضر چه میگذرد، چرا ما اینرا نمی دانستیم.
بطور کلی این نقشه تدبیر گروه کوچک چهار نفره ای از رهبران مخالف بود که دونفرشان در تبعید بودند، یک نفر در خانه اش بازداشت بود و یک نفر خروجش از کشور ممنوع شده بود. این ها در هفته های اخیر گرد هم آمدند در حالیکه دهم ژانویه جناب مادرو آماده میشد تا دور دوم شش ساله خود را آغاز کند بعد از یک انتخاباتی که بطور گسترده ای شیادانه دیده شده بود. جناب مادرو این مراسم را بعنوان بخشی از کودتائی با پشتیبانی آمریکا برای سرنگونی دولت خود محکوم کرد.
اقدام به کردار هوشمندانه نتیجه داشت. واکنش مردم به جناب کایدو هیجانانگیز بود و یک ملت بعد از ملتی دیگر در بین یک ساعت اقدام او را برسمیت شناختند. این استرتژی بطور کلی سپهر سیاسی ونزوئلا را تغییر داد و بخش جنابگایدو را که از حزب “اراده مردم” باشد را توانا کرد که مدت های طولانی برای درگیری مستقیم با رژیم مادروپافشاری میکرد.
بر پایه گفته های مردمان آشنا با این جریان، رهبران مخالف توافق داشتند که جناب مادرو پذیرشوارگی اخلاقی ندارد و مجلس ملی با جناب گایدو 35 ساله تنها نهاد دمکراسی کشور هستند. بهر روی در ابتدا خیلی ها مخالف فکر نامیدن جناب گایدو به نام رئیس جمهور انتقالی بودند. آنها نگران بودند این ممکن است در نهایت گفتگو با جناب مادرو را غیر ممکن کند درحلیکه به آزار رقیبان سیاسی او و بیچارگی و زجر میلیون ها نفر برای کمبود خوراک و دارو ژرفای بیشتری بدهد. دیگران استدلال میکردند ضربه زدن بیدرنک حیاتی است و درنگ کردن برای هم آوائی کشنده است.
ماریا کورینا ماچادو یکی از چهار نفری که پشت استراتژی بود میگوید، این لحظه ای بود که ما میباید حرکت میکردیم. این زمان همچنین غیر قابل مقاومت بود. سوکند خوردن در روزی که جنبه سمبلیک داشت انجام شد: در روز 23 ژانویه 1958، دانشجویان، اتحادیه ها و ارتش برپا خواستند تا دیکتاتور نظامی مارکوز پروز همینز را سرنگون کنند.
دستیار جناب گایدو میگوید، خود گایدو تنها یک روز پیش موافقت کرد تا اقدام کند و خود را رئیس جمهور انتقالی اعلان کند. بعضی از سیاست پیشه ها که شامل آنهائی که در حزب سنتی “کمیته کنش دمکراتیک” که بزرگترین حزب مخالف است از نقشه خبر نداشتند. یکی از رهبران مخالف که استراتژی را میدانست گفت “ما نمیخواستیم آنها کار را خراب کنند.” عصر آن روز بعد از اینکه کنش جناب گایدو جرقه پشتیبانی گسترده ای را زد همه مخالفان جور واجور که شامل “کنش دمکراتیک” نیز میشد در میان مردم پشتیبانی خود را از کنش گایدواعلان کردند.
ادگار زامبرانو 63 ساله هموند “کنش دمکراتیک” و معاون رئیس مجلس ملی گفت، ما بخشی از مجموعه ای شدیم تا با دولت روبرو شویم. در 23 ژانویه جناب زامبرانو یکی از رهبران مخالف که بروی صحنه بنظر شگفت زده میرسید گفت، امکان اینکه جناب گایدو جایگاه رئیس جمهوری را در اختیار بگیرد یک هفته پیش درباره اش بحث شده بود اما تصمیم نهائی در دست رهبر جوان بود بخاطر خطری که بدنبال آن میامد.
دست کم در حال حاضر جریان وقایع مخالفان استوار را برق واره کرده بود. جناب گایدو جمعیت بزرگ پر سر و صدائی را بیرون میکشید. او سفیر انتخاب میکرد برای آنچه در جوهرش یک دولت موازی بود. تیم او برنامه ای ریخت تا از کلمبیا کمک های انسانی بیاورد برای تاکتیکی که طراحی شده بود تا اراده سربازان ونزوئلائی وفادار بهمادرو را آزمایش کند.
مایکل پنفولد یک تحلیلگر سیاسی که میبیند چگونه شرایط جدید ممکن است منجر به جایگذینی شود میگوید: تنها چند هفته پیش من کاملا کسل بودم و فکر میکردم هیچ چیز نمیتواند بتوانورزی مادرو خاتمه دهد. لیکن در حال حاظر شگفتزده نخواهم شد چنانچه مادرو در درازای چند روز استعفا دهد. در این بین بنظر میرسد دولت غافلگیر شده است و زیر محاصره قرار دارد که سمبل آن کیسه های ماسه و سربازان مسسل بدست است که دور کاخ ریاست جمهوریمیرافلورس مادرو را گرفته اند. هرچند یکبار تلویزیون دولتی مادرو را نشان میدهد که در پیش سربازان در حال دوندگی است و آنها را رهبری میکند برای دادن شعار خیانت هرگز، وفاداری همیشه.
سیاست پیشه ها و تحلیلگران میگویند، چنانچه مخالفان بتوانند با زور مادرو را بیرون کنند، لیوپولدو لوپز احتمالا اداره آنتخابات آینده را در دست خواهد گرفت. جناب لوپز که آموزگار سیاسی گایدو است در کاراکاس در خانه اش بازداشت است. جناب لوپز که در آمریکا تحصیل دانشگاهی کارشناسی داشته است برای مدت درازی با دیپلمات هایآمریکائی رابطه نزدیک داشته است و معتقد به بازار-آزاد است. جناب گایدو برنامه اقتصادی باز سازی را ارائه کرده است که از شرکت های خصوصی درخواست مینماید تا صنایع نفت تحلیل رفته ونزوئلا را نجات دهند پیشنهادی که جناب لوپز در شکل دادن به آن دست داشته است.
دریافت اینکه بخش مخالفان سرسخت این روزها برنده شده اند میتواند باعث شود که رژیم بیشتر محکم و سختتر سنگر بندی کند و هر گونه گفتگوئی را بیشتر غیر محتمل کند. یکی از برنامه مخالفان مطرح مینماید که جناب مادرو برداشتن خود را مذاکر خواهد کرد و ترک کردن خود را مشروط به رفتن در امنیت به یک کشور دیکر مینماید.
فیل گانسون گسیکه بحران ونزئلا را تعقیب مینماید و برای گروه جهانی بحران، یک گروه انتفائی که بحران های جهانی را بررسی میکند کار میکند میگوید: در حالیکه مخالفان اقدام میکنند تیم مادرو نمیخواهد با آنها گفتگو کند و به آنها اعتماد نمیکند. آنها فکر میکنند تمام آنها به زندان خواهند افتاد ویا بتیر های چراق برق آویزان خواهند شد.
اگر جناب گایدو محکم بایستد، احتمالا ژرفای سختی های اقتصادی برای میلیون ها ونزوئلائی بیشتر میشود. مادروممکن است تواناتر نمایان شود و بتواند خودنمائی کند که یک ابر قدرت را پس زده است.
جناب زامبرانو هموند حزب کنش دمراتیک میگوید یک خطر بزرگ در استراتژی مخالفان در این است که فکر کنند این جریان بزودی پایان میابد و برای یک درگیری بدرازا کشیده برنامه ریزی نکنند. در استراتژی ما مرتکب اشتباهات زیادی شده ایم که فکر میکردیم دولت در مدت چند روز برکنار میشود. او میگوید: بروی پایه ای که این سیاست موفق نخواهد شد.
بر طبق مصاحبه با چند هموند احزب با سابقه، جاده ایکه به بن بست رسیده بود پس از سه سال پسروی مخالفان بود که آنها را دلسرد کرده بود. همچنین چهار رهبر با سابقه در این احساس رها شدند که اقدام برای یک حرکت شدید نزیک میشود. و تمام آنها هدف های رژیم بودند. آنتونیو لدزما 63 ساله که شهردار پیشین کاراکاس بود و پیش از اینکه بهاسپانیا فرار کند مدتی زندانی و همچنین بازداشت خانگی بود.
متحد نزدیک او خانوم ماچادو یک مهندس صنعتی51 ساله است، کسیکه حرفه کوتاه قانون گذاریش در مجلس ملی شامل شکسته شدن بینیش در یک حمله بوسیله هموندان حزب حاکم بود، او متهم شد که کوشش کرده بود تا مادرو را ترور کند، و از مجلس قانون گذاری در 2014 اخراج شده بود. او در میان رهبران مخالفان دلیرتر در نظر گرفته میشود که در محله های طرفداران دولت گردهمائی میگذاشت و سخنرانی میکرد که در آنجا کتک خورده بود و به او تیر اندازی شده بود.
جولیو برگوس 49 ساله که در تبعید در کلمبیا زندگی میکند و ناکنشگر گروه بود. یک پدر چهار قلو ها او همواره پذیرای گفتگو و انتخابات بود. موضع او سخت شد وقتیکه او تحدید به زندانی شدن شد که او و خانواده اش را مجبور به فرار از کشور کرد.
و بعد از آن جناب لوپز 47 ساله است که رئیس حزب اراده مردمی است. شناخته شده ترین مخالف رژیم در خارج ازونزوئلا و او پیوستگی نزدیک خود را با رفقای مخالف داخل حفظ کرده است باوجود اینکه در آپارتمان خود زندانی شده است و بر مچ پای او ابزار الکترونیکی مکان نما بسته شده است. او بعد از اعتراضات 2014 به اتهام گروه دست راستی بودن زندانی شد که حتی دادستان او انرا جعلی اعلان کرد کیسکه بعدا پناهنده شد. او از بازماندگان دور سیمن بولیوار قهرمان آزادی است که مادرو سوسیالیست به میراث آن اتکا میکند.
در گذشته این چهار رهبر بتلخی اختلاب داشتند که چگونه مادرو را برکنار کنند و پیش از آن هگو شیواز را کسیکه بعد از اینکه دفتر رئیس جمهوری را در 1999 در اختیار گرفت ونزولا را بسوی سوسیالیسم چرخاند. بعضی از مخالفان استدلال کردند که یک برخورد خشن منجر به اشتباه پر خرج میشود که شامل کودتای کوتاه مدت 2002 که در نهایت دست شیواز را قویتر کرد و تظاهرات 2014 و 2017 که نتوانست مادرو را مجبور کند دفتر رئیس جمهوری را ترک کند در حالیکه جان نزدیک به 200 نفر از مردمان جوان را گرفت.
جناب برگوس میگوید: مخالفان درهم برهم بودند، ما هیچ برنامه ای نداشتیم بعضی میخواستند گفتگو کنند دیگران نمیخواستند. دستگاه اداری دولت خودش سوخت سرسختر شدن مخالفانش را ایجاد میکرد و مجلسی که در اختیار مخالفانش بود را خنثی کرد با ایجاد جمعی قانون گذار دیگر بطور موازی مجلس، بطور غیر قانونی رفراندم برای برکناری یا بازخواندن مادرو را فرونشاند، و سال گذشته رهبران مخالف خود را که شانس پیروزی داشتند از شرکت آنها در انتخابات جلوگیری کرد.
این چهار رهبر جریان ها را در جهت راه خود مشاهده کردند. شصت کشور انتخابات رئیس جمهوری را غیر قانونی یا بدون پذیرشوارگی اعلان کردند. ستارهای جغرافیای سیاسی از آمریکای جنوبی تا شمالی و اروپا در یک خط قرار گرفتند، دولت های دنیای آزاد و دمکراسی مخالفت کردند که مادرو توانورزی رئیس جمهوری را بدست بگیرد و سیاست سازان در واشینگتون که برای مدت درازی میخواستند درباره ونزوئلا اقدام کنند دستور کنش را گرفتند. با پایان سال گذشته کشور در حال سقوط به هرج و مرج بود. تورم به مرز 1.7 میلیون درصد در سال رسیده بود. کمبود خوراک و دارو به مرحله بحرانی رسیده بود و تولید نفت بشدت پائین میرفت. دسامبر نشانه گذاری شد با اعترضات، همچنانکه ونزوئلائی ها تلاش میکردند کریسمس را بدن گوشت خوک که یک سنت تعطیلات بود جشن بگیرند. تا دسامبر این چهار نفر هر روز درباره استراتژی بحث میکردند. جناب برگوس با اشاره به کاربرد همایش ویدوئی زوم در کانون خودشان میگوید: ما چهار نفر ساعت ها برای اینکه چه باید بکنیم گفتگو میکردیم.
خانم ماچادو صدها گفتگو را بیاد میاورد، او میگوید: البته چون آنتونیو لدزما و من موضع تندروتری داشیم تا مستقیما با رژیم دگیر شویم. کسیکه مورد اعتماد جناب لوپز است و با او سخن گفته است میگوید که بدتر شدن شرایط و افزایش یاس گروه را در جایگاهی گذاشت که موافقت کنند تا مستقیما با مادرو درگیر شوند. لوپز میگوید: اگر ما این مشکل را در حال حاظر حل نکنیم سپس ونزوئلائی ها به همان شکست پذیری دچار میشوند که کوبائی ها گرفتار آنند و کار ما تمام میشود. کسیکه مورد اعتماد بود میگوید. رژیم مادرو جناب لوپز را از حرف زدن با رسانه ها ممنوع کرده است و او برای سخن گفتن قابل دسترس نبود. با ژانویه درمیان بیشتر مخالفان توافق وجود داشت که مجلس ملی تنها آوای دمکراسی در کشور است و در نتیجه سرچشمه توانورزی پذیرشوانه است. رئیس گردشوارانه مجلس با یک شانس به نوبت حزب اراده مردمی افتاد که جناب گایدو را بعنوان چهره جدید که درمیان احزاب کار میکرد پیش آورد.
یک گشایشی در چهارم ژانویه پیش آمد وقتیکه “گروه لیما” که چهارده کشور آمریکای لاتین و کانادا است به جنابمادرو با یک نامه اعلان کرد تا قدرت را به مجلس ملی تحویل بدهد. طبیعت نزدیک به جنگجویانه نامه رهبران مخالف را شگفتزده کرد و این فکر را در آنها را تقویت کرد که چرا باید اقدام کنند. وقتیکه جناب گایدو میباید جایکاه رئیس جمهوری موقت را بگیرد مورد بحث بود. برخی استدلال میکردند که آن باید پیش از قسم خوردنش اتفاق بیافتد. دیگران پیشنهاد میکردند گروهی ایجاد شود تا ادعای مادرو را به دفتر رئیس جمهور به مبارزه بکشد. جناب گایدو تا اواخر روز 22 ژانویه یک روز پیش از اینکه اتفاق بیافتد کاملا قانع نشده بود. او براه آمد بعد از اینکه معاون رئیس جمهور پنس باو اطمینان داد که چنانچه او بر پایه قانون اساسی ونزوئلا قسم بخود که رهبر راستین است آمریکا از مخالفان پشتیبانی خواهد کرد. جناب لدزما میگوید: این حقیقت دارد که مخالفان در دریای مطلاطمی شناور بودند لیکن ما در حال حاظر در یک جهت شنا میکنیم
Iranpolitics.org