نقش اسرائیل در جنگ ایران_عراق

عباس_اسلامی :

عملیات صدف
با ظهور انقلاب اسلامی در ایران روابط سیاسی بین ایران و اسرائیل قطع شد. هجده ماه بعد از انقلاب‌، ایران با لشکرکشی صدام مواجه شد، کشورهای دنیا نه تنها تجاوز عراق را محکوم نکردند، بعضا از عراق حمایت کردند. اسرائیل گزینه‌های متناقضی پیش روی خود داشت و انتخاب سختی کرد. با وجود این‌که، سردمداران انقلاب، از اسرائیل با عنوان رژیم صهیونیستی نام می‌بردند، اما اسرائیل در این موضع از دشمن آشکار «عراق» حمایت نکرد. و پشت دشمن بالقوه «ایران» قرار گرفت. و برای ارتباط با تهران، شخصی یهودی به‌نام «یعقوب نیمرودی» که نماینده نظامی اسرائیل در سال‌های ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در ایران بود. و با بسیاری از بزرگان نیروی هوایی آشنایی داشت، و از معدود اسرائیلی‌هایی بود که بعد از انقلاب هم مرتب به ایران سفر می‌کرد. انتخاب شد. وی پیامی به یکی از رابطه‌هایش در تهران فرستاد، پرسید: «چه کاری از دست ما ساخته است» و پس از چند روز لیستی بلند بالا از قطعات یدکی فانتوم، تانک و هلی‌کوپتر به اسرائیل رفت. اسرائیل فوری کانالی برای این کار بر قرار کرد. و نام این عملیات را «صدف» نهادند. و در شش سال اول جنگ «اسرائیل» بین یک تا دو میلیارد دلار از فروش تسلیحات و قطعات یدکی به ایران در آمد داشت و از لحاظ بزرگی چهارمین تامین کننده تسلیحات برای ایران بود. و این اقدامات با هماهنگی آمریکا بوده است، چون آمریکا به‌علت ساختار نطامی ارتش ایران، که بر اساس آموزه‌های ارتش آمریکا بنا شده بود، دنبال کشور ثالثی بود که به ارتش ایران، در مقابل ارتش تمام روسی عراق کمک کند. و اسرائیل با واسطه‌گری بین ایران و آمریکا پانصد فروند موشک تاو و سیصد موشک زمین به هوای هاوک را به ایران ارسال کرد.
جک‌استراو وزیر خارجه اسبق انگلیس در کتاب «کار، کار انگلیس‌هاست» می‌گوید: اسحاق رابین(وزیر امورخارجه وقت اسرائیل) و ماموران موساد در پیامی به مقامات آمریکا گفته بودند: «با ایران خوش رفتار باشید، و طرف ایران را بگیرید.» و در همان زمان صادرات تسلیحاتی آمریکا به ایران در حدود ششصدو پنجاه میلیون دلار بود. که از طریق اسرائیل وارد ایران می‌شد. این تسلیحات در اسرائیل بار هواپیما می‌شد و به قبرس می‌رفت و از فراز کوه‌های آناتولی در ترکیه می‌گذشت و در تبریز فرود می‌آمد. شاید این معاملات پنهانی هرگز افشا نمی‌شد اگر هواپیمای باربری سی‌ال ۴۴ که از قبرس به تبریز می‌رفت در هوا گم نمی‌شد و سر از شوروی در نمی‌آورد و توسط سوخوها در آسمان ارمنستان در سال ۱۹۸۱ از پای در نمی‌آمد. این حادثه توجه زیادی برانگیخت، اما فوری اسراییل و آمریکا سر و ته داستان را هم آوردند و جلوی سر و صدای زیاد را گرفتند.
اسراییل به‌جزء ارسال سلاح و تجهیزات نظامی به ایران در دو حمله هوایی بزرگ به عراق با ایران همکاری لازم را به‌عمل آورده‌بود. ۱۵ فرودین ۱۳۶۰ نیروی هوایی ایران یکی از عملیات‌های بی‌نظیر جهان را در عمق خاک عراق انجام داد.
حمله به پایگاه الولید «اچ۳» در مرز اردون بود. نیروی هوایی با استفاده از عکس‌ها و اطلاعاتی که اسرائیل از این پایگاه در اختیار ایران قرار داد، در حمله متهورانه ۵۰ فروند هواپیمای عراقی از نوع میراژ اف۳ فرانسوی و هلی‌کوپترها را نابود کرد. یعنی ۸۰ درصد توان هوایی عراق از بین برد.
و در روز ۱۷ خرداد ۱۳۶۰ اسرائیل جنگنده‌ بمب افکن‌های «اف۱۶» شان را برای نابودی نیروگاه اتمی عراق «اسیراک» به پرواز در آوردند. شش‌ماه قبل(۱۳۵۹)  خلبانان ایران به این نیروگاه حمله کردند متاسفانه موفقیتی بدست نیاوردند. و همان زمان اسرائیل به ایران اعلام می‌کند این را به ما واگذار کنید. و نتیجه اطلاعات و تصاویر مبادله شده و هم‌چنین هماهنگی‌های مداوم میان تهران و تل‌آویو، نیروی هوایی اسرائیل بسیار زیرکانه و خلاقانه با مهارت فوق‌العاده، از مرز عربستان وارد خاک عراق شدند. ابتدا به حریم هوایی اردن رسیدند به زبان عربی با لهجه‌ی سعودی اعلام کردند سعودی هستند و از مسیر خارج شدند، وقتی هم وارد عربستان سعودی شدند، همین ترفند را با لهجه‌ی اردونی سوار کردند. و بدون هیچ مقاومتی و خطری وارد بغداد شدند و نیروگاه اتمی عراق را با خاک یکسان و به کل، نابود کردند. و خطر حمله شیمیایی و اتمی را از ایران و اسرائیل به صفر رساندند. و ریسک این‌کار برای اسرائیل بسیار بالا و خطرناک بود و کم مانده بود همه کشورها اقدام اسرائیل را محکوم کنند و آن را «تروریسم با حمایت حکومت» توصیف کردند. و شورای امنیت قطعنامه شماره ۴۸۷ را در محکومیت اسرائیل صادر کرد. بعدا طارق عزیز گفت:«اگر نیروگاه هسته‌ای ما از بین نرفته بود، یقینا بر علیه ایران استفاده می‌کردیم»

بنابراین اسرائیل این‌طور نتیجه گیری کرد، با قرار دادن تسلیحات نظامی در اختیار ایران، اولا؛ جنگ را به مساوی می‌کشاند. و هر چه بیشتر طول بکشد یعنی ویرانی دو کشور مسلمان به نفع اسرائیل است. ثانیا؛ اگر نیازهای ایران تامین شود شاید با ایران به توافقاتی برسند و همین امر باعث شد بین سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ «پنجاه و پنج» هزار یهودی با امنیت کامل بی هیچ مانعی از ایران خارج و به اسرائیل بروند. ثالثا؛ اقتصاد اسرائیل در آن مقطع زمانی، اصلا خوب نبود با ارسال سلاح و دریافت نفت ایران اقتصاد کشورش رونق گرفت. و خصومتی که امروزه بین ایران و اسرائیل وجود دارد، رویکرد آن دوره‌ی این دو کشور عجیب است.
بدون تردید جنگ ایران_عراق، زیانبارترین کار برای دو کشور در گیر بود. و برای بسیاری از کشورها منافع و سود فراوان داشت. و بدون تردید ترکیه برنده بی سر و صدای جنگ دو همسایه «ایران_عراق» بود!
“”””””””””””””””””””””””””””””””
 کتاب  “پول خون” ، به‌ ارتباطات پشت پرده ایران و اسرائیل در زمان جنگ و  “فروش اسلحه” به ايران
به‌ صورت‌ دقیق پرداخته‌ است.