بیژن کیان – سام کرمانیان :
طی چهار دهه گذشته، کشور ایران شاهد نارضایتی روزافزون مردم از رژیم جمهوری اسلامی بوده است. مرکز ثقل این نارضایتیها، خواست مردم ایران برای تغییر رژیم و رد کامل جمهوری اسلامی و دیکتاتوری روحانیونی است که میخواهند به هر قیمتی در قدرت بمانند. رژیم جمهوری اسلامی، ایرانیان آزادیخواه را بزرگترین تهدید علیه خودمیپندارد. دیکتاتوری آخوندی از طیف گستردهای از روش های وحشیانه برای سرکوب مخالفتها در داخل وخارج از ایران استفاده میکند. در داخل مرزهای کشور، اعدام، زندان و ارعاب، روش رایج حکومت برای سرکوب مردم است. این رژیم ترس را تزریق و هر صدای مخالفی را خاموش میکند. فراتر از مرزهای ایران نیز رژیم از استراتژیهای مشابهی مانند ترویج ارعاب، ترور و ربود ن مخالفان سیاسی برای خاموش کردن فعالان در دیاسپورای ایرانی استفاده میکند .
برای جلوگیری از اقدامات سیاسی هماهنگ توسط مخالفان، رژیم به طور سیستماتیک تفرقه واختلاف را ترویج می دهد. سازمانهای طرفدار رژیم به طورمداوم تامین مالی میشوند، در حالی که برای جلوگیری از هم صدایی همزمان میان گروههای مختلف سیاسی علیه رژیم، اختلاف و درگیری ایجاد میشود. در این شرایط آشفته، شاهزاده رضا پهلوی معروفترین، محبوبترین و مورد اعتمادترین چهره پیشرو در تقابل با رژیم جمهوری اسلامی است. نظرسنجیهای انجام شده توسط گروههای مختلف از جمله گروه مطالعات افکار سنجی ایرانیان )گمان( و نظرسنجی ارفی، این ادعا را بارها تایید کرده اند .
دستگاه های اطلاعاتی رژیم نیز متعاقبا تلاش کرده اند تا با مطرح کردن آقای رضا پهلوی صرفاً به عنوان یک پادشاه دیکتاتوردر آینده ایران، میان مخالفان تفرقه ایجاد کنند. در مقابل، آقای پهلوی بارها بر موضع خود به عنوان یک «عامل تغییر» برای کمک به گذار ایران از دیکتاتوری رژیم جمهوری اسلامی به سوی یک حکومت دموکراتیک و آزاد تاکید کرده اند. او به صراحت و روشنی تکرار کرده است که تصمیمگیری برای انتخاب نوع حکومت در آینده، تنها به مردم ایران تعلق دارد. در چشمانداز او، ایران دموکراتیک باید بر پایه رقابت سیاسی آزاد وعادلانه و انتخابات واقعی بنا شود .او بر ضرورت اقدام هماهنگ توسط مخالفان رژیم تأکید دارد. اما در مقابل یک ارتش منسجم سایبری از باتها و ترولهایی که توسط وزارت اطلاعات رژیم و اطلاعات سپاه پاسداران تشکیل شدهاند، با هدف ایجاد هرچه بیشتر سردرگمی و شک درباره چشمانداز آقای پهلوی برای ایرانی آزاد و دموکراتیک، به طور دایم فعالیت میکنند. در حالیکه هیچ حقیقتی در ادعاهای رژیم در این خصوص وجود ندارد. آقای پهلوی به یک سیستم جایگزین مبتنی بر تکثرگرایی، سکولاریسم وحاکمیت مردم ایران متعهد است. چشمانداز او برای ایران پس از سقوط جمهوری اسلامی اساسا بر ارزشهای لیبرال استوار است. او بر حق ایرانیان برای انتخاب نوع حکومت تأکید کرده وهرگونه تصویرسازی از خود را به عنوان پادشاه آینده رد کرده است. در عوض، خود را به عنوان یک «عامل تغییر» میبیند، کسی که ترویج دهنده ی سیستمی است که در آن اقتدار دولت از رضایت، مشارکت، فرصت های برابر و آزادی انتخاب شهروندان نشأت میگیرد.
نقش ایدهآل آقای پهلوی در این زمان، خدمت به عنوان یک شخصیت ایجاد کننده ی همصدایی همزمان میان مخالفان جمهوری اسلامی برای کمک به مردم ایران در جایگزینی رژیم دیکتاتور و فاسد کنونی با حکومتی سکولار و دموکراتیک با تکیه بر انتخابات آزاد و عادلانه است. او آماده است که با افراد یا گروههایی که مورد اعتماد مردم ایران هستند و چشمانداز مشترکی برای ایران آزاد دارند، همکاری کند. بیانیههای عمومی او نشان می دهند که میخواهد دردوره گذاربه عنوان یک «نماینده و عامل تغییر» برای رهایی ایران خدمت کند.
در این میان کمپین فریبکاری جمهوری اسلامی، بر چالشهایی که عاملان تغییر در ایران با آن روبرو هستند، می افزاید .آزادیخواهان ایرانی نباید اجازه دهند که رژیم آنها را از یکدیگر جدا و از مسیر خود منحرف سازد و به همین ترتیب ،سیاستمداران غربی نیز دیگر نباید به فریب خوردن ادامه دهند.
آقای پهلوی با استواری بر تعهد خود به ارز شهای دموکراتیک و حاکمیت مردم ایران، به عنوان یک «عامل تغییر» میتواند با هماهنگ نمودن مبارزات سیاسی علیه رژیم، برای دستیابی به آینده ای در ایران تلاش کند که هم بازتاب دهنده اراده شهروندان در اداره حکومت باشد و هم ترویج دهنده ی صلح، امنیت و ثبات در منطقه و در جهان باشد.
بیژن کیان، مقام ارشد سابق در دولت ایالات متحده که صلاحیت او دو بار توسط سنا تایید شده است سام کرمانیان، فعال و تحلیل گر سیاسی
دوم اسفند ۱۴۰۲ شمسی
مشاورین:
دکتر مایکل با نر، مقام سابق دولتی، مشاور سیاسی وکارشناس تاریخ ایرا ن آرین مقیمی، مدیر روابط دولتی و مشاور سیاسی بینالمللی
نظرات ارائه شده در این مقاله، صرفا بازتاب دهنده ی دیدگاههای شخصی نویسندگان هستند .