شیوا آذرنوش :
در دورانی بسر می بریم که موج رخدادها و بازتاب خبرها بقدری سریع و انفجاری است که گاهی فرصت اندیشیدن به جوانب گوناگون ماجرا را از دست می دهیم. اندیشه مان از این خبر و تفاسیر آن به خبری دیگر پرتاب گشته و موجب سرگردانی می گردد.
حادثه تلاش برای ترور ترامپ کاندیدای حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا از جمله حوادثی است که نه تنها فضای انتخاباتی و سیاسی در آمریکا را تحت تاثیر قرار داده بلکه فضای آشفته ی رسانه ای و افکار عمومی در بسیاری کشورها را دچار شوک نموده است. از واکنش رئیس جمهور بایدن رقیب انتخاباتی ترامپ و دیگر مقامات حزب دموکرات می گذریم که ضمن محکوم نمودن قطعی خشونت سیاسی در آمریکا و ابراز خوشحالی از جان سالم بدر بردن ترامپ از این ترور، در رفع هرگونه سوء تفاهم در رابطه با داشتن نقشی در شکل گیری دو قطبی موجود و خشم و نفرت در سطح جامعه تلاش های نامحسوسی از خود بروز دادند.
واکنش بیشتر رهبران کشورها در جهت محکومیت خشونت ( یا به بیان واضح تر، ترور ) سیاسی و ابراز خرسندی از ناموفق بودن این اقدام بود. برخی مقامات (سابق) در جمهوری اسلامی نظیر محمود احمدی نژاد مسئله ی ترور را در مفهوم کلی آن محکوم نمودند و برخی از آنها نظیر محمد جواد آذری جهرمی و عباس آخوندی ضمن محکوم نمودن محتاطانه ی ترور، به نقش ترامپ در عملیات ترور قاسم سلیمانی گریزی زده و اینکه امیدوارند که او با این تجربه ی دلهره آور، در صورت برنده شدن در انتخابات آمریکا در سیاست خارجی در مقابله با مخالفان یا حتی دشمنان ایالات متحده آمریکا تغییر روش دهد. نقش تئوری توطئه در این حادثه نیز از جمله گزینه های مورد علاقه برخی رسانه ها و شبکه های اجتماعی مجازی خارجی و داخلی و افرادی از جمله رائفی پور در ایران بود. با توجه به نقش ترامپ در کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده سابق سپاه قدس و تشکیل پرونده قضایی برای مقامات آمریکایی در دوران ریاست جمهوری ترامپ در همین رابطه، به نظر میرسد سکوت مقامات رسمی ایران درباره ی ترور اخیر «سکوتی معنادار» باشد. حال باید منتظر بود و واکنش مسعود پزشکیان در مقام ریاست جمهور در ایران و نیز سخنگویان بیت رهبری را مشاهده کرد. چرا که ترامپ گزینه ی بدتر برای آنان در امر برجام و سیاست های وابسته به تحریم است. حال نوبت آنان است که مانند مردم ایران بین گزینه ی بد و بدتر سرگردان بمانند گرچه در توانایی نرمش قهرمانانه ایشان تشکیک جایز نیست.
بنظر می رسد که این ترور بخصوص واکنش قدرتمندانه و سریع ترامپ در محل حادثه احتمال موفقیت او را در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر بالا برد. نه تنها طرفداران حزب جمهوری خواه در تصمیم شان مصمم تر شدند بلکه برآورد میشود که مشاهده مشت گره کرده ترامپ و فریاد مبارزه طلبی او در حالیکه رد خون بر صورت داشت به همراه پرچم در اهتزازِ آمریکا در پس زمینه و محافظانی که در تلاش برای دور کردن او از صحنه ی ترور بودند بدون شک بخشی از جامعه ی خاموش و خاکستری آمریکا را تحت تاثیر قرار داده و مقبولیت خاصی برای ترامپ به ارمغان آورده است. قدرت ماندگار عکاسی خبری بار دیگر در این حادثه تایید شد، کاندیدای ریاست جمهوری بر زمین افتاد و رئیس جمهور آینده برخاست. نقش این تغییر دیدگاه باعث کاهش محبوببت بایدن گشته. او پیش از این حادثه هم با نمایش ضعیف در دور اول مناظره انتخاباتی مورد انتقاد جدی قرار گرفته و با درخواست های جدی جهت کناره گیری مواجه شده بود. سپس با اشتباهات فاحش گفتاری در کنفرانس خبری پس از نشست سران ناتو که زلنسکی را پوتین خواند و نیز در جلسه ای پس از آن در پاسخ به پرسش یک خبرنگار، ترامپ را به جای کاملا هریس معاون خود نامید دوباره توجهات را به نقاط ضعفش جلب نمود. ولی ترور ناموفق ترامپ با تمامی حواشی آن چنان به موقعیت شکننده بایدن آسیب زده که دور از تصور نیست که بعدها در تاریخ آمریکا ثبت شود:
توماس ماتیو کروکس در روز ۱۳ جولای ۲۰۲۴ با هدف ترور به دونالد ترامپ کاندیدای ریاست جمهوری در پنسیلوانیا شلیک کرد ولی این گلوله جو بایدن رییس جمهور وقت را در کاخ سفید در واشنگتن از پای درآورد.