![](https://mihantv.com/wp-content/uploads/2021/03/250px-1979_Iranian_Women_Days_protests_against_Hijab-1.jpg)
بیانیه جمعی از ایرانیان :
عنوان اصلی بیانیه:
هدف ملی: برپاداشت دمکراسی، انتخاب فردی: پادشاهی یا جمهوری!
ما نگارندگان بر این باوریم که کهنسرزمین ما در نظام ولایی هر روز بیش از روز پیش فرومیپاشد و منافع ملی از دست میشوند. نیز بر این باوریم که رهایی ایران از نظام ولایی و برپایی دمکراسی جز به دست ایرانیانی که پشت به پشت هم میدهند شدنی نیست [۱].
شوربختا که کینههای کهنه و وابستگیهای تکروانه شمار روزافزون ایرانیان ناخرسند را از همآفزایی نیروها باز میدارد و به نظام از هم پاشیده همچنان فرصت حکمرانی میدهد.
اما نیز هستند ایرانیانی که کینهها و دستهبندیهای فرصت سوز را به کناری مینهند و برای رهایی و سربلندی ملی گرد هم میآیند. این چنین است که بسیاری از ایرانیان آزادی خواه، همچون امضاکنندگان «دعوت جمعی از اعضا و هواداران سابق احزاب و سازمانهای کمونیستی» و «ما ایرانی هستیم و ایران آزاد را برای همه ایرانیها میخواهیم!» و دیگر از جانمایه دمکراتیک «پیمان نوین» شاهزاده رضا پهلوی، پشتیبانی کردند و بر آن شدند که نیرو بر نیرو بیافزایند تا در برابر نظام ولایی قد برافرازند و ایران را از ترس و تاراج و تنهایی برهانند.
ما نگارندگان، از همه ایرانیان میهن دوست و دمکراسیخواه، چه پیرو جمهوری و چه در پی پادشاهی، میخواهیم که برای رهایی کهن سرزمین مشترک مان، کینههای فرصت سوز را به کناری گذارند و دموکراسی را که برای فردای ایران وعده میدهند، از همین امروز میان خود برپا دارند.
به باور ما، برای سربلندی ایران که هر ایرانی شایسته آرزومند آن است، میبایستی بدون پرهیختن از رقابت سالم و نقد سازنده یکدیگر، کینهها را کنار گذارد، حقوق شهروندی یکدیگر را پاس داشت و به دور از خیال یکی شدن و رهبر یگانه داشتن، بر پایه پنج اصل گفتگو و همکاری کرد.
۱- حقوق بشر ستون پایه زندگی اجتماعی ما هست و خواهد بود. ایرانی، از هر قوم و باور و گرایش جنسیتی که باشد، حقی برابر و نازدودنی دارد.
۲- ایران سرزمین مشترک، پیشینیان، هم روزگاران و آیندگان ماست. از همین رو، یکپارچگی آن جای گفتگو ندارد و جدایی هیچ گوشهای از آن به هیچ بهایی پذیرفتنی نمیتواند بود.
۳- دموکراسی و جدایی نظام حکومتی از دین و هر ایدئولوژی دیگر، شیوه حکمرانی روابط امروز ما و ستون پایه حکومت ما در ایران آزاد فرداست. چه حکمرانی امروز و چه حکومت فردا، بر پایه رأی آزاد مردم و برای مردم است.
۴. سختیهای اقتصادی ایرانیان، گسترش فلاکت و تاراج و از میان بردن منابع ملی و تنگدستی، ناشی از نگاه «خودی غیر خودی»، «خودکفایی»، «درون زایی و برون مرز پرهیزی» و «کارآفرین ستیزی» نظام ولایی است. در ایران آزاد فردا، اقتصاد بازار بنیاد به جای اقتصاد دولتی و کارآفرینی و کاریگری به جای مصادره اموال و رانت خواری خواهد نشست. در چارچوب چنین اقتصادی، تامین اجتماعی و آموزش و سلامت و امنیت به همه ایرانیان امکان رهیدن از آسیب و تنگدستی و توانمندی در تولید و شکوفایی خواهد داد.
۵- کهن سرزمین ایران همواره چهارراه آمد و شد و داد و ستد با جهانیان بوده است. راه ایران برای برون شد از تنهایی و گام گذاردن به شاهراه توسعه اقتصادی، سیاسی، علمی و فرهنگی هم پیمانی با حکومتهای دموکراسی و به ویژه پاسداشت پیمانهای بین المللی همچون کارگروه اقدام مالی، کنوانسیون پالرمو، سازمان مشارکت بینالمللی بودجهای، سازمان بینالمللی کار، آژانس چندجانبه تضمین سرمایهگذاری، انستیتو داوری استکهلم و دیگر است.
بسیاری از ایرانیان از چهل سال مبارزه با ستم جمهوری اسلامی فراوان آموختهاند و امروز بر این باورند که گذار از جمهوری اسلامی، نه کار این رئیس جمهور فرنگی و آن ارتش خارجی، بلکه تنها به دست ایرانی است و از همین رو آماده همدلی و همکاری با یکدیگرند.
آهنگ این نامه، چهره سازی یا دعوت برای تشکیل و پیوستن به کس و دسته تازهای نیست.
دسته و چهره در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران فراوان و بسنده است. آن چه میبایست، شکیبایی دستهها و چهرهها، به دور از کینه و بهتان، برای انجمن و گفتگو و همکاری با یکدیگر است. ایرانیانی که خواهان گذار از نظام ولایی میهن سوز و برپایی دمکراسیاند میتوانند برپایه جانمایه «پیمان نوین» و دیگر نامههای پشتیبان حاکمیت مردمی گرد هم آیند و از راه رایزنی آزاد و همکاری خودجوش برای سربلندی ایران بکوشند.
انجمن آزادی خواهان آستانه ایران آزاد فرداست. بدون آن کشتی به خشکی میرانیم و ایران را در دست ایران سوزان باقی میگذاریم.