هرچه آقا بفرمایند، چه فرمان یزدان، چه فرمان شاه!!

Obeyd Sankhosani

عبید سن خوزانی :

نوشت:
مردم نا امیدانه از برجام حمایت می کنند

نوشتم:

مساله ناامیدانه مطرح نیست. برجام تنها راه رهائی است، و ما نیز راه دیگری غیراز تبعیت ازآن و مراعات تمام شرایط آن نداریم و از ابتدا هم اشتباه شد که عده ای از تندروها به سرپرستی یا پیروی از رهبر جمهوری اسلامی در راه برجام سنگ انداختند.
مردم درایران میترسند حرفشان را بزنند. علت دروغگوئی ما ملت هم از زمان داریوش که سند کتبی آن را روی سنگ نوشته داریم و قطعا سابقه آن بیشتر از اینها بوده، دیکتاتوری که نفس این مردم را بریده و ناچارند درجائی که باید بگویند و انتقاد کنند، یا ساکت می مانند، یا دروغی مصلحت آمیز میگویند که جانشان را نجات دهند و خود رانیز اصلا به خطر نیندازند.
همین دانشجوئی که جرات کرد چند روز پیش آنگونه پیش رهبر صحبت کرده و تاحدودی انتقاد کند که تازه گفته های او تمام انتقاد هم نبود، قطعا وقتی به خلوت رفته ازبالا تا پائین او را سرزنش کرده اند که مگر بیماری، چرا این حرفها را زدی، تو اگر رهبر را دوست داری وفدائی او هستی، دست کم باید به فکر سلامتی او بودی و اینگونه ایشان را ناراحت نمیکردی و….
ازسوی دیگر این مردم بیچاره تازه حرفشان را بزنند، شاید حرفشان انعکاسی نداشته باشد، باز ما مردمی که درخارج هستیم وقدری دور از آتش انتقام وغضب، بدنیست زبان بازکنیم و قلم را به کار اندازیم و قدری بی پروا گفتنی ها را بگوئیم و بنویسم.  در زمان شاه معروف است که میگفتند ما که دراین روزنامه آزاد و پارلمان و منتقد و خلاصه کسی یا کسانی را نداریم که جلو شاه ایستاده حرفش را بزند.  تنها نشریات غرب هستند که حالت پارلمان ایران را دارند. کافیست درآنها ازمطلب وموضوعی انتقاد شود. مقامات و متصدیان ایران، بلافاصله به آن ترتیب اثر میدهند، آنهم به دستور شاه یا دستیاران او زیرا میدانند که شاه نسبت با انتقادات رسانه های غرب حساسیت دارد. درمثل مناقشه نیست اما همیجا  اشاره کنم که مثل “حساسیت” آقای خودمان نسبت  به قول خودشان “فتنه سال 88” و طبعا سردسته های آنان. که وقتی این همه آدم و رسانه این فرمایش ایشان را شنیدند، یکی جرات نکرد بگویند آقای رهبری قربانت گردم، مگر این مملکت و اداره آن و ازهمه مهمتر دستگاه قضائی و دادگستری آن روی “حساسیت” جنابعالی میگردد؟ بسیار خوب شما یک نفر فرضا نسبت به این مساله حساسیت داشته باشید فکر هشتاد میلیون را نمی کنی که نیمی ازآنان هم عکس حساسیت شما را دارند؟ یا نخیر شما هم مثل بنیان گذار انقلاب، میفرمائید که بیست میلیون هم رای نه بدهند رای من آریست. آخر قربانت گردم با حساسیت به این یا آن مساله یا شخص که نمیتواند راه و رسم اداره مملکتی به این عظمت و مهمی باشد. بگذریم وبرگردیم به ماجرای برجام.
به نظر من که خیلی صریح و آشکارا می نویسم، رهبر جمهوری اسلامی باید از ابتدا قرص و محکم پشت برجام می ایستاد وازآن تمام قد دفاع میکرد وبا تمام توان خود ازآن حمایت میکرد. چرا ؟ برای اینکه ایشان ازابتدا درجرایان جزئیات این مذاکرات قرارداشتند وتوافق نامه هم زمانی امضاء شد که دیگر راهی غیرازآن نبود و غربی ها بیش ازآنچه بدست آوردیم، حاضر به دادن امتیاز نبودند. من بدون آنکه ازجائی خبری داشته باشم، ایمان دارم که لحظه آخر ظریف گفته است قربان توافقنامه به اینجا رسیده است، مجازم امضاء کنم، ایشان هم قطعا گفته اند بله امضاء کن انشاء الله خیراست. به این ترتیب طبیعی است وقتی قرارداد امضاء شد، باید به قول و قرارهای خودمان وفادار مانده و نسبت به اجرای مفاد آن با خلوص نیت و حضور دل کوشا باشیم. واقعا این که وزیر خارجه ما همراه با هیاتی درخارج با غربی ها نشسته و قراردادی را تنظیم می کنند یا حتا پس از امضای توافقنامه که سبب آن شادی عظیم مردم شد، چه معنا داشت که درپاره ای از رسانه ها باز شعار مرگ برآمریکا سرداده شود و عده ای نیز در مجامع رسمی این شعار را بدهند؟ به قول عوام “به خاک پدرم قسم” این شعار دادن ها هم فکر نکنید که روی ایمان و دلسوزی بود، نخیر بخشی ازآن دستوری بود که مبادا این غربی ها فکر کنند ما ازاین توافقنامه خیلی راضی هستیم، بقیه نیز روی خوش رقصی که این کارها را بکنیم که فردا اگر این تواقفنامه به جائی نرسید ما به میان میدان بپریم که یادتان هست آن هنگام که مردم آنگونه شادی میکردند ما چطور شعار مرگ برآمریکا میدادیم! واقعا که!

ما چه بخواهیم و چه نخواهیم اکنون حرف اول را ایشان می زنند هردستوری هم بدهند چه عاقلانه و درست و سنجیده ومنطقی باشد و  چه از روی احساسات، بالاخره متصدیان امر به دنبال فرمایش ایشان بسیج میشوند. مثلا میفرمایند دانشگاه ها دخترانه پسرانه شود، اصلا علوم انسانی به چه درد میخورد باید اسلامی شود، حقوق بشر اسلامی را باید پیاده کنیم، زبان انگلیسی را اصلا چرا باید درمدارس خود درس بدهیم، متصدیان امر بدون آنکه جدا اظهار نظری کرده و دلایل متقن و منطقی بیاورند که قربان به این دلیل و به این دلیل، فورا اطاعت امر میکنند و بعد هم اگر گفته شود آقای متصدی توکه میدانستی پاره ای ازاین کارها درست نیست و روی احساسات یاخشم آنی، یا حتا روی مصلحت، این دستورها صادرشده، چرا نایستادی که معایب آنرا اظهار کنی. میگوید خوب خودتان که میدانید. ته دلش هم حتما میگویند برو دنبال کارت، مگرمن نوکر بادمجان هستم!! نظایر این ضرب المثل ها هم درزبان ما فراوان است و بیخود هم این ضرب المثل ها درست نشده است که هریک پیشه ای عمیقی درفرهنگ وسنت ها و باورهای ما دارد.

قضیه نادرشاه را فراموش نکنیم که وقتی دستور داد رضا قلی میرزا، فرزند ارشد و ولیعهدش را که یادگاری از زنی بود که او را بسیار دوست میداشت و درجوانی عاشق وی شده بود، کورکنند و دستور او بلافاصله اجرا شد، بعد شدیدا دچار پشیمانی شد و گفت  من این دستور را روی خشم یا درشت گوئی پسرگستاختم و روی مصلحت دادم، کافی بود یکی ازشما پادرمیانی کرده و شفاعت کند، درآن صورت من قطعا ازتصمیم خود برمیگشتم. باز اطرافیانش جرات نکردند بگویند قربانت گردیم، آخر ما به چه ساز حضرت نادر برقصیم؟  مگر بارها نشده بود که کسی درموردی شفاعت کرده بود و دستور داده بودی که شفاعت کننده را هم درکنار متهم به همان جزا برسانند که بعد ازاین دراین کارها فضولی نکند ونخواهد که نادر حرف خودش را بشکند؟ آخر قربانت گردم، شما که برای کسی “خاویار” باقی نگذاشته ای. که این بخش آخر گفته های آنها را که در دلشان گذشته بود، باید با آب طلا نوشته درسرتاسر ایران به معرض تماشا گذاشت و یکی هم با خطی خیلی درشت دردفتر کار پادشاهان و روسای جمهور ورهبران ایران زمین نصب کرد که همیشه آویزه گوششان باشد.
البته برای کسی که مملکت را اداره میکند شاید روش خوبی نباشد، که یک فرمانی را بدهد، و بعد با وساطت این یا آن حرفش را تغییر دهد، اگراین سیاست بارها تکرار شود، دیگر کسی به حرف طرف تره خرد نخواهد کرد. اما پرسش من اینست که مسئولان و متصدیان امر، اصلا چرا باید به جای قانون و مقرارت، برای فرمایشات رهبر و پادشاه و رئیس جمهور تره خرد کنند؟ آن مقامی هم که آن بالا نشسته باید خودش را زیردست قانون تصور کرده نمونه کاملی از مجری قانون بوده و به شیوه ای رفتار کند که برای مردم مدل و الگو باشد، بویژه در عصر و قرنی که درآن زندگی میکنیم، به ویژه درمملکتی که ادعا میشود آزادترین و دموکرات ترین کشور است!!